Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
dimity
دمیاطی :پارچه نخی سفت باف وراه راه که برای پرده بکارمیبرند
Other Matches
petersham
یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
scrim
پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
wash board
تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
eye glass
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
freezing mixture
نمک بایخ یابرف که برای افسردن بکارمیبرند
buckhorn
استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
watch guard
زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
stiffening
اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
silkaline
پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
smoke curtain
پرده دود برای استتار از دیدزمینی
tassel
پارچه برای تمیز کردن تیر
tassels
پارچه برای تمیز کردن تیر
linenfold
[پارچه های کتانی برای آذین قاب]
smoke blanket
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
wire cloth
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
mopped
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mop
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
purdah
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
prunella
پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
hackery
ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
biased fabric
پارچه جندلایهای که بصورت اریب با تار و پود پارچه بریده شده است
bleacher
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
hack hammer
چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
matrass
شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
dinner wagon
میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
gig mill
ماشین خوابدارکردن پارچه کارخانهای که پارچه رادران خوابدارم
canvases
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
tartan
یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
canvas
پارچه کرباسی یا کتانی یاعلفی پارچه کانوادوزی
membranaceous
دارای غشاء پرده پرده غشایی
crocus cloth
پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
sarsenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet
پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
paduasoy
پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
tone and semitone
پرده ونیم پرده
tringle
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
at the rear of the stage
<adj.>
<adv.>
در پس پرده
pall
پرده
unreserved
بی پرده
frankest
بی پرده
screened
پرده
velum
پرده
backstage
در پس پرده
palls
پرده
screen
پرده
franker
بی پرده
frank
بی پرده
franked
بی پرده
franking
بی پرده
straight out
بی پرده
straightforwardly
بی پرده
painting
پرده
blind
پرده
blinded
پرده
tympan
پرده
screens
پرده
palled
پرده
palling
پرده
tympanon
پرده
screening, screenings
پرده
paintings
پرده
blunted
بی پرده
blunt
بی پرده
free spoken
بی پرده
plain spoken
بی پرده
diaphragm
پرده
blinds
پرده
uninhibited
بی پرده
smokescreen
پرده
hangings
پرده
blunter
بی پرده
bluntest
بی پرده
blunting
بی پرده
vanes
پرده
vane
پرده
door curtain
پرده در
door curtain
پرده
mantle
پرده
mantles
پرده
fin footed
پرده پا
blunts
بی پرده
diaphragms
پرده
outspokenly
بی پرده
veil
پرده
veils
پرده
purdah
پرده
straightforward
بی پرده
pecten
پرده
patagium
پرده
membrane
پرده
bluntly
بی پرده
membranes
پرده
franks
بی پرده
window shade
پرده
straight
بی پرده
straighter
بی پرده
curtains
پرده
straightest
بی پرده
pert
بی پرده
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
eardrums
پرده صماخ
frankest
بی پرده حرف زن رک
eardrums
پرده گوش
curtains
پرده پوشش
franking
بی پرده حرف زن رک
quater tone
یک چهارم پرده
eardrum
پرده گوش
curtains
جدار پرده
endocardium
پرده درونی دل
pelmet
چوب پرده
franks
بی پرده حرف زن رک
pelmets
چوب پرده
pellicular
پرده دار
osmosis
ازیک پرده
eardrum
پرده صماخ
endoderm
پرده درونی
diaphragms
میان پرده
brise-soleil
پرده عمودی
brise-soleil
پرده افقی
hymenoptera
پرده بالان
hymenopteral or terous
پرده بال
fretted
پرده دار
bituminous facing
پرده قیری
benined the curtain
پشت پرده
webbed
پرده دار
it is wrapt in mystery
در پرده است
balloon barrage
پرده دود
diaphragm
میان پرده
balustrata
پرده شبستان
drumhead
پرده صماخ
entracte
میان پرده
diaphrgam
میان پرده
deadlight
پرده کرکره
curtain rod
چوب پرده
curtain of fire
پرده اتش
tableau
پرده نقاشی
tableaus
پرده نقاشی
tableaux
پرده نقاشی
glozing
پرده پوشی
grout curtain
پرده تزریق
half tone
نیم پرده
he has a loose tongue
پرده در است
tympanum
پرده گوش
tympanic membrane
پرده گوش
mediastinum
میان پرده
screening, screenings
پرده پوشش
screening, screenings
پرده سینما
screened
پرده پوشش
screened
پرده سینما
screen
پرده پوشش
screen
پرده سینما
panel code
کد پرده مخابرات
palmated
پرده دار
frank
بی پرده حرف زن رک
franked
بی پرده حرف زن رک
screens
پرده سینما
screens
پرده پوشش
eardrum
پرده گوش
dorsel
پرده محراب
dossal
پرده محراب
dossel
پرده محراب
drapery panel
چین پرده ای
lambrequin
یا روی پرده
alkekengi
عروسک پس پرده
light screen
پرده نور
roundly
بی پرده اشکار
living picture
پرده نقاشی
maidenhead
پرده بکارت
marking panel
پرده مخابرات
marking panel
پرده شناسایی
franker
بی پرده حرف زن رک
smoke screen
پرده دود
shutter
پرده گذاشتن
the curtain falls
پرده میافتد
half note
نیم پرده
half-note
نیم پرده
half-notes
نیم پرده
disclosure
بی پرده گویی
to draw the c. forth
پرده کشیدن
smokescreen
دود پرده
To draw the curtain .
پرده را کشیدن
Shrouded in mystrey.
در پرده اسرار
steel facing membrane
پرده فولادی
straightaway
رک وبی پرده
A 4-cat play.
نمایش در 4 پرده
sun blind
پرده پنجره
to draw the c. forth
پرده افتادن
disclosures
بی پرده گویی
tympanum
پرده گوش
unreserve
بی پرده گویی
upholster
پرده زدن
veil nebula
ابری پرده
veil nebula
سحابی پرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com