English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
English Persian
deciduous teeth دندانهای شیری
temporary teeth دندانهای شیری
Other Matches
overbite پیشامدگی دندانهای زبرین نسبت به دندانهای زیرین
bidentate دو دندانهای
trident سه دندانهای
tridentate سه دندانهای
saw tooth roof بام دندانهای
molar teeth دندانهای اسیا
cut gears دندانهای بریدن
incisor teeth دندانهای پیش
mordant dye رنگ دندانهای
dog clutch پیوست دندانهای
canine teeth دندانهای نیش
rotten teeth دندانهای پوسیده یافاسد
sarrated wire rope طناب سیمی دندانهای
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
White regular teeth . دندانهای سفید ومرتب ( یکدست )
barbe شال گردن یا روسری دندانهای ریز
orthodontics مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج دردندانپزشکی
orthodontia مبحث اصلاح دندانهای کج و معوج دردندانپزشکی
labyrinthodon سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
interdental consonant حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
lactary شیری
lactea شیری
lacteal شیری
lactescent شیری
lactiform شیری
leonine شیری
milky شیری
actescent شیری
agalactia کم شیری
lacteous شیری
actic شیری
acteous شیری
milkiness خاصیت شیری
yellowish-white رنگ شیری
milky electrolyte الکترولیت شیری
opal globe حباب شیری
milky color شیری رنگ
How did you make out? Did you succeed or fail? شیری یا روباه ؟
opalline شیری رنگ
opalescence شیری رنگی
milkiness حالت شیری
milk white شیری رنگ
opalescent شیری رنگ
milk teeth دندان شیری
milk tooth دندان شیری
galaxy راه شیری
galaxies راه شیری
jacob's ladder جاده شیری
galaxies جاده شیری
galaxy جاده شیری
mammary glands غدههای شیری
Milky Way راه شیری
white meat فرآوردهی شیری پنیر
udders غده پستانی یا شیری
udder غده پستانی یا شیری
milky شیری رنگ شیردار
d. products لبنیات فراوردههای شیری
milky way galaxy کهکشان راه شیری
galactites پشم شیری رنگ
Milk that has turned sour. شیری که ترش شده است.
trug فرف شیری چوبی تفت
actescence نمایش شیر خاصیت شیری
Milky Way اسمان دره جاده شیری
evaporated milk شیری که بوسیله تبخیرغلیط شده است
opals عین الهر شیشه شیری رنگ
opal عین الهر شیشه شیری رنگ
scalded cream سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
modified milk شیری که اجزا ان را کم وزیاد کرده بکودکان می خوراتتد
nebula تودههای عظیم گازو گرد مابین فواصل ستارگان جاده شیری
milk of magnesia مایع شیری رنگی که هیدرکسید منیزیم است وبعنوان ضد اسید وملین بکارمیرود
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com