Dictiornary-Farsi | دندان پیشین ثنایا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
incisive	دندان پیشین ثنایا


Other Matches

incisive tooth	دندان پیشین
incisor	دندان پیشین
incisor teeth	ثنایا
incisor	ثنایا
tusk	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusks	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pulpa	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth bleaching	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentine	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentin	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth whitening	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
toothache {sg}	دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
odontogenic pain	دندان درد [دندان پزشکی]
cavities	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental filling	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
toothaches	دندان درد ها [دندان پزشکی]
odontology	دندان شناسی دندان پزشکی
tooth decay	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium]	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
pain in tooth	دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain	دندان درد [دندان پزشکی]
tooth pain	دندان درد [دندان پزشکی]
toothache	دندان درد [دندان پزشکی]
dental restoration	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
gam	دندان گراز یا دندان کج دهان
odontalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia	دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
primitive	پیشین
antecedents	پیشین
ci devant	پیشین
antecedent	پیشین
primeval	پیشین
pristine	پیشین
previous	پیشین
apriori	پیشین
one-time	پیشین
ventral	پیشین
fore	پیشین
anterior	پیشین
langsyne	در روزگار پیشین
antecendent phenomenon	پدیده پیشین
past master	استاد پیشین
instatu quo	بحالت پیشین
past masters	استاد پیشین
telencephalon	مغز پیشین
primogenitors	نیاکان پیشین
protext	عبارت پیشین
early poets	شعرای پیشین
the old ways	رسمهای پیشین
olden	پیشین سابق
the days of old	روزگار پیشین
prior	پیشین جلوی
foretime	روزگار پیشین
cerebrums	مغز پیشین
cerebrum	مغز پیشین
cerebra	مغز پیشین
the magi of old	مجوسیان پیشین
paleocrystic	یخ بسته از زمانهای پیشین
orbital frontal cortex	قشر پیشین حدقهای
old boy	دانش آموز پیشین
former	قالب گیر پیشین
old boys	دانش آموز پیشین
to rest on ones laurels	بجایزههای پیشین خودخرسند بودن
Dahomey	نام پیشین کشور بنین
to run the f.	جاده پیشین رادوباره رفتن
track records	آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
constable of france	فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
track record	آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
og	الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
prestation	خدمتی که درزمان پیشین دربرابرمالیات انجام می دادند
sanhedrim	سهندرین :دادگاه وشورای عالی بنی اسرائیل دراورشلیم درزمانهای پیشین
hush ship	کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
gam	دندان
tooth	دندان
toothsome	دندان مز
edentulous	بی دندان
desserts	دندان مز
dessert	دندان مز
fangless	بی دندان
toothless	بی دندان
curvidentate	کج دندان
gumboil	پیله دندان
cheek tooth	دندان آسیاب
back tooth	دندان آسیاب
molar tooth	دندان اسیاب
jaw tooth	دندان اسیاب
fullmouthed	تمام دندان
irrecusable	دندان شکن
full mouthed	تمام دندان
tooth powder	گرد دندان
sharp fanged	تیز دندان
sectorial	دندان اسیاب
toothpowders	پودر دندان
saber toothed	دندان شمشیری
pyorrhoea alveolaris	چرک دندان
pyorrhoea	چرک دندان
pyorrhea	چرک دندان
prothesis	دندان یا عضومصنوعی
sharp toothed	تیز دندان
snaggletooth	دندان بد شکل
multidentate	بسیار دندان
the crown of the teeth	دندان بیرونی
teeth of armature	دندان ارمیچر
teeth grinding	دندان قرچه
toothpowder	گرد دندان
toothpowder	پودر دندان
toothpowders	گرد دندان
snaggletooth	دندان بی قاعده
pontic	دندان مصنوعی
To have a tooth fI'lled.	دندان پر کردن
permanent tooth	دندان دائمی
odontitis	اماس دندان
odontic	وابسته به دندان
odontiasis	دندان در اوری
To have a tooth fI'lled.	دندان پرکردن
odontalgia	دندان درد
mouthguard	محافظ دندان
microdont	خرد دندان
odontocete	دندان دار
odontogeny	پیدایش دندان
To pull out ( extract ) atooth .	دندان کشیدن
peg tooth	دندان ناب
odontoma	ورم دندان
odontology	مبحث دندان
odontologist	دندان شناس
odontoid	مانند دندان
odontography	شرح دندان
latidentate	پهن دندان
toothache	دندان درد
cutter	دندان پیش
toothpicks	دندان کاو
toothpicks	خلال دندان
toothpick	دندان کاو
toothpick	خلال دندان
wisdom teeth	دندان عقل
cutters	دندان پیش
peck	دندان زدن
pecking	دندان زدن
pickers	خلال دندان
picker	خلال دندان
pecked	دندان زدن
teething	دندان دراوردن
teethes	دندان در اوردن
teethed	دندان در اوردن
teethe	دندان در اوردن
pecks	دندان زدن
picks	خلال دندان
pick	خلال دندان
pulls	کشیدن دندان
pull	کشیدن دندان
gums	لثه دندان
gumming	لثه دندان
gummed	لثه دندان
gum	لثه دندان
milk tooth	دندان شیری
fang	دندان ناب
fang	دندان انیاب
practitioners	دندان پزشک
practitioner	دندان پزشک
molar	دندان اسیاب
greedy	دندان گرد
greediest	دندان گرد
greedier	دندان گرد
fangs	دندان انیاب
fangs	دندان ناب
wisdom tooth	دندان عقل
toothache	درد دندان
fanged	دندان دار
denticle	دندان کوچک
dental clinic	دندان پزشکی
dental caries	پوسیدگی دندان
cuspid	دندان انیاب
cuspid	دندان نیش
crown	تاج دندان
crenated	دندان موشی
crenate	دندان موشی
chisel tooth	دندان پیشه
bridgework	پل دندان مصنوعی
dentifrice	گرد دندان
milk teeth	دندان شیری
dentin	عاج دندان
eyetooth	دندان ناب
eruption of the teeth	درامدن دندان
edentate	جانور بی دندان
dentulous	دندان دار
dentition	دندان بندی
dentition	دندان در اوردن
dentition	دندان دراوری