Dictiornary-Farsi | دنده فرمان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)

English	Persian
steering gear	دنده فرمان


Search result with all words

steering column gear change	اتصال چرخ دنده فرمان
steering gear	جعبه دنده فرمان
steering worm sector	چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
worm and sector sleering	چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
Other Matches

ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
ctrl break	در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off	فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering	دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast	فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering	فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
rougher	دنده دنده کننده
forward march	فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me	فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
computer controlled machine	دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks	فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval	فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
guide left	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing	فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
spare ribs	سر دنده
geared	دنده
stricter	یک دنده
strictest	یک دنده
drives	دنده
drive	دنده
gears	دنده
slat	دنده ها
slats	دنده ها
hard-nosed	یک دنده
gear	دنده
geap	دنده
dependum	ته دنده
costa	دنده
strict	یک دنده
rib	دنده
ratchet	دنده جغجغه ای
ribbed	دنده دار
gearshifts	میله دنده
grooved	دنده دار
cogged wheel	چرخ دنده
cog wheel	چرخ دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
timber	دنده عرضی
sprocket	دنده زنجیر
transmission	جعبه دنده
wheelwork	چرخ دنده
shifting lever	دسته دنده
rib	دنده میله
transmissions	جعبه دنده
bevel gear	دنده کرامویل
pinion	جرخ دنده
worm gear	دنده مورب
worm gear	دنده مارپیچی
external thread	دنده خارجی
bevel gear	دنده مورب
bendix	دنده استارت
bendix	دنده بندیکس
geared	جعبه دنده
gear wheels	چرخ دنده ها
cog	دنده چرخ
gears	جعبه دنده
cogs	دنده چرخ
high speed	دنده سریع
gearbox	جعبه دنده
dependum angle	زاویه ته دنده
drive mechanism	جعبه دنده
gearing	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
thread	دنده پیچ
steering gear	دنده سکان
cogged wheels	چرخ دنده ها
spur gear	دنده ملخی
cog wheels	چرخ دنده ها
transmission case	جعبه دنده
cogwheels	چرخ دنده ها
top radius	گردی سر دنده
toothed wheel	چرخ دنده
threads	دنده پیچ
gearwheel	چرخ دنده
cramwheel	دنده کرامویل
cramwheel	دنده مخروطی
gears	چرخ دنده
stick shift	دسته دنده
gear box	جعبه دنده
low gear	دنده کندکن
cogwheel	چرخ دنده
pinwheel	چرخ دنده
gear	جعبه دنده
gear wheel	چرخ دنده
rib	گوشت دنده
gear	چرخ دنده
cross-rib	دنده ی قوس
longitudinal	دنده طولی
gear cutter	دنده تراش
laticostate	دنده پهن
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
stave	دنده بشکه
jackshaft	دنده عقب
planetary gear	دنده خورشیدی
frame	دنده عرضی
gearwheels	چرخ دنده ها
gear case	جعبه دنده
gear level	دسته دنده
gearshifts	دنده عوض کن
pinions	جرخ دنده
chop	گوشت دنده
sheath	تیزی دنده
french chop	گوشت دنده
sheaths	تیزی دنده
spareribs	گوشت دنده
pinioning	جرخ دنده
reverse gear	دنده معکوس
geared	چرخ دنده
gearshift	دنده عوض کن
reverse gears	دنده معکوس
gearshift	میله دنده
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
pinioning	دنده هرزه گرد
pinion	چرخ دنده جناحی
rib	هرچیز شبیه دنده
pinion	دنده هرزه گرد
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
pinions	چرخ دنده جناحی
precostal	واقع در پیش دنده ها
pair of gears	زوج چرخ دنده
riblet	انتهای دنده گوسفند
pinioning	چرخ دنده جناحی
short ribs	گوشت با استخوان دنده
geared	پوشش دنده دار
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
gear	پوشش دنده دار
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
rachet	ضامن چرخ دنده
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
sawtooth wave	موج دنده ارهای
gears	پوشش دنده دار
pinions	دنده هرزه گرد
inside thread	دنده داخلی قلاویز
rib	دنده دار کردن
differential gear	دنده عقب اتومبیل
gear shift	دسته دنده اتومبیل
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
racked	چرخ دنده دار
gear in	درگیری دو چرخ دنده
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
gear ratio	نسبت چره دنده ها
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
gear box	جعبه دنده گیرباکس
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
gear lever	دسته دنده اتومبیل
gear stick	دسته دنده اتومبیل
wracks	چرخ دنده دار
driving gear	چرخ دنده محرک
crown gear	چرخ دنده محدب
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
four gear drive	گیربکس چهار دنده
contact backlash	دنده کور تماس
compasition gear	چرخ دنده مرکب
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
gear case	پوسته جعبه دنده
gear change box	جعبه تعویض دنده
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
rack	چرخ دنده دار
step up gear	چرخ دنده افزاینده
racks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
worm wheel	دنده کرمی شکل
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
helical gear	چرخ دنده حلزونی
transmission oil	روغن جعبه دنده
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
transmission grease	گریس جعبه دنده
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
high gear	دنده قوی خودرو
nut	چرخ دنده ساعت
pull gear	چرخ دنده بالابر
worm gear	چرخ دنده حلزونی
grub screw	میله دنده دار
ratchet	ضامن چرخ دنده
ratchets	ضامن چرخ دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
transmission gear	چرخ دنده انتقال
crank gear	چرخ دنده سر میل لنگ
tracery vault	طاق قوسی دنده دار