Dictiornary-Farsi | دنده ملخی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
spur gear	دنده ملخی


Search result with all words

sprocket	دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
Other Matches

reversible propeller	ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
club propeller	ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
ground adjustable propeller	ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
rougher	دنده دنده کننده
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
hard-nosed	یک دنده
slat	دنده ها
dependum	ته دنده
gear	دنده
geared	دنده
rib	دنده
costa	دنده
gears	دنده
spare ribs	سر دنده
drive	دنده
drives	دنده
slats	دنده ها
strict	یک دنده
stricter	یک دنده
strictest	یک دنده
geap	دنده
gears	چرخ دنده
jackshaft	دنده عقب
shifting lever	دسته دنده
gearbox	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
gearing	جعبه دنده
worm gear	دنده مورب
worm gear	دنده مارپیچی
gear cutter	دنده تراش
high speed	دنده سریع
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
low gear	دنده کندکن
cogged wheel	چرخ دنده
gear wheel	چرخ دنده
pinwheel	چرخ دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
gears	جعبه دنده
wheelwork	چرخ دنده
gear case	جعبه دنده
cramwheel	دنده کرامویل
cramwheel	دنده مخروطی
french chop	گوشت دنده
dependum angle	زاویه ته دنده
sprocket	دنده زنجیر
drive mechanism	جعبه دنده
steering gear	دنده سکان
steering gear	دنده فرمان
external thread	دنده خارجی
toothed wheel	چرخ دنده
gear level	دسته دنده
top radius	گردی سر دنده
bendix	دنده بندیکس
bendix	دنده استارت
bevel gear	دنده مورب
bevel gear	دنده کرامویل
laticostate	دنده پهن
gear box	جعبه دنده
cogwheel	چرخ دنده
transmission case	جعبه دنده
spareribs	گوشت دنده
gear wheels	چرخ دنده ها
ratchet	دنده جغجغه ای
pinion	جرخ دنده
pinioning	جرخ دنده
pinions	جرخ دنده
gearshift	میله دنده
gearshift	دنده عوض کن
gearshifts	میله دنده
gearshifts	دنده عوض کن
stick shift	دسته دنده
frame	دنده عرضی
stave	دنده بشکه
cross-rib	دنده ی قوس
cog wheel	چرخ دنده
gearwheels	چرخ دنده ها
cogwheels	چرخ دنده ها
cog wheels	چرخ دنده ها
reverse gear	دنده معکوس
reverse gears	دنده معکوس
sheath	تیزی دنده
sheaths	تیزی دنده
cogged wheels	چرخ دنده ها
gearwheel	چرخ دنده
ribbed	دنده دار
grooved	دنده دار
timber	دنده عرضی
cog [cogwheel]	چرخ دنده
rib	گوشت دنده
threads	دنده پیچ
transmission	جعبه دنده
transmissions	جعبه دنده
longitudinal	دنده طولی
gear	چرخ دنده
gear	جعبه دنده
chop	گوشت دنده
geared	چرخ دنده
cogs	دنده چرخ
rib	دنده میله
thread	دنده پیچ
geared	جعبه دنده
cog	دنده چرخ
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
transmission oil	روغن جعبه دنده
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
transmission grease	گریس جعبه دنده
precostal	واقع در پیش دنده ها
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
pair of gears	زوج چرخ دنده
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
pull gear	چرخ دنده بالابر
inside thread	دنده داخلی قلاویز
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
steering gear	جعبه دنده فرمان
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
rachet	ضامن چرخ دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
gear stick	دسته دنده اتومبیل
transmission gear	چرخ دنده انتقال
gear lever	دسته دنده اتومبیل
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
gear box	جعبه دنده گیرباکس
riblet	انتهای دنده گوسفند
sawtooth wave	موج دنده ارهای
short ribs	گوشت با استخوان دنده
step up gear	چرخ دنده افزاینده
worm wheel	دنده کرمی شکل
worm gear	چرخ دنده حلزونی
gear shift	دسته دنده اتومبیل
racked	چرخ دنده دار
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
pinion	دنده هرزه گرد
compasition gear	چرخ دنده مرکب
contact backlash	دنده کور تماس
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
crown gear	چرخ دنده محدب
differential gear	دنده عقب اتومبیل
driving gear	چرخ دنده محرک
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
four gear drive	گیربکس چهار دنده
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
gear case	پوسته جعبه دنده
nut	چرخ دنده ساعت
gears	پوشش دنده دار
geared	پوشش دنده دار
racks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
wracks	چرخ دنده دار
ratchet	ضامن چرخ دنده
ratchets	ضامن چرخ دنده
pinion	چرخ دنده جناحی
pinioning	چرخ دنده جناحی
pinioning	دنده هرزه گرد
pinions	دنده هرزه گرد
rack	چرخ دنده دار
rib	دنده دار کردن
rib	هرچیز شبیه دنده
gear	پوشش دنده دار
pinions	چرخ دنده جناحی
gear change box	جعبه تعویض دنده
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
gear in	درگیری دو چرخ دنده
gear ratio	نسبت چره دنده ها
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
helical gear	چرخ دنده حلزونی
grub screw	میله دنده دار
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
high gear	دنده قوی خودرو
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
planet wheel	چرخ دنده چرخان بدورمحور
rib	تکه گوشت دنده دار
gears	مجموع چرخهای دنده دار
transmission ratio	نسبت تبدیل جعبه دنده
geared	مجموع چرخهای دنده دار
transmission oil pump	پمپ روغن جعبه دنده
gearbox flange	لبه برامده جعبه دنده
change down	به دنده سنگین حرکت کردن
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes]	دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
worm gear mechanism	مکانیزم چرخ دنده حلزونی
worm transmission	گیربکس با چرخ دنده حلزونی