Dictiornary-Farsi | دنده مورب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
bevel gear	دنده مورب
worm gear	دنده مورب


Other Matches

ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
rougher	دنده دنده کننده
crisscross	مورب
skewed	مورب
inclined	مورب
oblique	مورب
diagonal	مورب
skews	مورب
bevel	مورب
skew	مورب
skewing	مورب
oblique plane	سطح مورب
oblique fire	اتش مورب
diagonalcut	برش مورب
oblique projection	تصویر مورب
oblique	عکس مورب
skew throat	گلوی مورب
scissor junction	تقاطع مورب
ramp sight	دید مورب
oblique compartment	زمین مورب
diagonal perspective	پرسپکتیو مورب
kitty corner	مورب اریب
diagonal flow	جریان مورب
inclined plane	سطح مورب
catercornered	بطور مورب
diagonal pass	پاس مورب
inclined axis	محور مورب
catercorner	بطور مورب
inclined axis	محور مورب
traversing	حرکت عرضی یا مورب
traverses	حرکت عرضی یا مورب
traversed	حرکت عرضی یا مورب
oblique	حاده یا منفرجه مورب
slant range	برد مورب هدف
traverse	حرکت عرضی یا مورب
cornerwise	بطور اریب مورب
cornerways	بطور اریب مورب
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
obliquely	بشکل اریب بطور مورب
featherstitch	کوک مورب و چپ و راست درحاشیه دوزی
range angle	زاویه مربوط به برد مورب هدف
image sharpness	خطوط مورب تحت زاویه معین
bar pattern	ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
raster	خطوط مورب تحت زاویه مخصوص بصورت هاشورترام
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
berm	خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
z scale	نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
The main road bears to the right.	این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
hound's tooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check	طرح خانه خانه مورب پارچه
gears	دنده
geared	دنده
gear	دنده
strictest	یک دنده
dependum	ته دنده
hard-nosed	یک دنده
spare ribs	سر دنده
drive	دنده
stricter	یک دنده
drives	دنده
slat	دنده ها
slats	دنده ها
strict	یک دنده
costa	دنده
rib	دنده
geap	دنده
dependum angle	زاویه ته دنده
cramwheel	دنده کرامویل
cramwheel	دنده مخروطی
spareribs	گوشت دنده
gear box	جعبه دنده
french chop	گوشت دنده
external thread	دنده خارجی
drive mechanism	جعبه دنده
gear case	جعبه دنده
gear cutter	دنده تراش
gear level	دسته دنده
gear wheel	چرخ دنده
high speed	دنده سریع
cross-rib	دنده ی قوس
stick shift	دسته دنده
ratchet	دنده جغجغه ای
cogged wheel	چرخ دنده
cog wheel	چرخ دنده
cog [cogwheel]	چرخ دنده
gearwheel	چرخ دنده
cogged wheels	چرخ دنده ها
cog wheels	چرخ دنده ها
cogwheels	چرخ دنده ها
gearwheels	چرخ دنده ها
gear wheels	چرخ دنده ها
chop	گوشت دنده
jackshaft	دنده عقب
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
laticostate	دنده پهن
steering gear	دنده فرمان
low gear	دنده کندکن
pinwheel	چرخ دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
shifting lever	دسته دنده
sprocket	دنده زنجیر
spur gear	دنده ملخی
steering gear	دنده سکان
toothed wheel	چرخ دنده
top radius	گردی سر دنده
transmission case	جعبه دنده
wheelwork	چرخ دنده
worm gear	دنده مارپیچی
gear	چرخ دنده
ribbed	دنده دار
rib	گوشت دنده
stave	دنده بشکه
frame	دنده عرضی
geared	چرخ دنده
sheaths	تیزی دنده
gearshifts	دنده عوض کن
gears	جعبه دنده
gearbox	جعبه دنده
gearshifts	میله دنده
gearshift	دنده عوض کن
rib	دنده میله
cog	دنده چرخ
longitudinal	دنده طولی
transmissions	جعبه دنده
gear	جعبه دنده
transmission	جعبه دنده
threads	دنده پیچ
geared	جعبه دنده
cogs	دنده چرخ
thread	دنده پیچ
grooved	دنده دار
sheath	تیزی دنده
gearboxes	جعبه دنده
timber	دنده عرضی
bendix	دنده استارت
bendix	دنده بندیکس
pinions	جرخ دنده
gearshift	میله دنده
bevel gear	دنده کرامویل
pinioning	جرخ دنده
cogwheel	چرخ دنده
reverse gears	دنده معکوس
reverse gear	دنده معکوس
pinion	جرخ دنده
gears	چرخ دنده
gearing	جعبه دنده
gear	پوشش دنده دار
rachet	ضامن چرخ دنده
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
pinioning	دنده هرزه گرد
worm gear	چرخ دنده حلزونی
worm wheel	دنده کرمی شکل
precostal	واقع در پیش دنده ها
pinion	دنده هرزه گرد
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
pinion	چرخ دنده جناحی
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
pair of gears	زوج چرخ دنده
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
pinioning	چرخ دنده جناحی
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
high gear	دنده قوی خودرو
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
steering gear	جعبه دنده فرمان
gear box	جعبه دنده گیرباکس
step up gear	چرخ دنده افزاینده
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
transmission oil	روغن جعبه دنده
transmission grease	گریس جعبه دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
riblet	انتهای دنده گوسفند
sawtooth wave	موج دنده ارهای
pinions	چرخ دنده جناحی
short ribs	گوشت با استخوان دنده
rib	هرچیز شبیه دنده
rib	دنده دار کردن
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
transmission gear	چرخ دنده انتقال
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
gears	پوشش دنده دار
driving gear	چرخ دنده محرک
wracked	چرخ دنده دار
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
grub screw	میله دنده دار
differential gear	دنده عقب اتومبیل
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
ratchets	ضامن چرخ دنده
wracks	چرخ دنده دار
four gear drive	گیربکس چهار دنده
ratchet	ضامن چرخ دنده
gear in	درگیری دو چرخ دنده