English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
The English - speaking world. دنیای انگلیسی زبان
Other Matches
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
english speaking انگلیسی زبان
British زبان انگلیسی
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
old english زبان انگلیسی قدیم
english speaking people مردم یا ملل انگلیسی زبان
English is not a hard language . انگلیسی زبان سختی نیست
british english زبان انگلیسی رایج درانگلستان
how can I learn English چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
american english زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
to tutor somebody in English به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
beau monde دنیای مد
out in the world در دنیای آزاد
old world دنیای قدیم
outworld دنیای جسمانی
otherworld دنیای دیگر
gangland دنیای جنایتکاران
earth دنیای فانی
earths دنیای فانی
otherworldly متوجه دنیای دیگر
the future دنیای دیگر عقبی
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
underworld دنیای تبه کاران واراذل
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
New World نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
Utopias دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
virtual شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
hedonism فلسفه خوشی پرستی وتمتع ازلذایذ دنیای زودگذر
Utopia دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
limey انگلیسی
Englishmen انگلیسی
English انگلیسی
johnny انگلیسی
British انگلیسی
Britons انگلیسی
Briton انگلیسی
limeys انگلیسی
Britisher انگلیسی
Britishers انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
english woman زن انگلیسی
Englishman انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
english self taught خوداموز انگلیسی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
association croquet کروکه انگلیسی
in plain english به انگلیسی ساده
english system سیستم انگلیسی
middle english انگلیسی تا 0051میلادی
english opening گشایش انگلیسی
english billiards بیلیارد انگلیسی
HMS کشتی انگلیسی
anglophile انگلیسی دوست
is a monetary sign انگلیسی است
anglicization انگلیسی مابی
English altar محراب انگلیسی
cleat knob دگمه انگلیسی
tommy atkins سرباز انگلیسی
arabic numeral اعداد انگلیسی
cleat عایق انگلیسی
jardin anglais باغ انگلیسی
lime juicer کشتی انگلیسی
johnny مرد انگلیسی
after the english f. به سبک انگلیسی ها
redcoat سرباز انگلیسی
ale ابجو انگلیسی
king's english انگلیسی اصیل
limey سرباز یا ملوان انگلیسی
large white خوک سفید انگلیسی
structured english انگلیسی ساخت یافته
anglo saxon نژاد انگلیسی وساکنسونی
english words واژه ها یا لغات انگلیسی
zed تلفظ انگلیسی حرف Z
limeys سرباز یا ملوان انگلیسی
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
broken english انگلیسی دست و پا شکسته
unite سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
uniting سکه قدیم انگلیسی
half and half نوعی ابجو انگلیسی
anglicise انگلیسی ماب کردن
anglicise انگلیسی ماب شدن
He is good at English. انگلیسی اش خوب است
english thread پیچ و مهره انگلیسی
English bond آجر چینی انگلیسی
In my broken English . با انگلیسی دست وپا شکسته ام
anglicizes باداب و رسوم انگلیسی درامدن
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
thoroughbreds هر نوع اسب انگلیسی اصیل
anglicizing باداب و رسوم انگلیسی درامدن
english garden پارک انگلیسی [قرن هجدهم]
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
He speaks English fluently. انگلیسی راروان صحبت می کند
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
thoroughbred هر نوع اسب انگلیسی اصیل
breman system سیستم برمن در گشایش انگلیسی
his english is weak مایه انگلیسی اوکم است
draughtiest املای انگلیسی واژهی drafty
anglomania شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
shropshire نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
anglicized باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicize باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicising باداب و رسوم انگلیسی درامدن
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
anglicises باداب و رسوم انگلیسی درامدن
anglicised باداب و رسوم انگلیسی درامدن
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
pound واحد مسکوک طلای انگلیسی
draftier املای انگلیسی واژهی drafty
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
gringo بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
sten مسلسل سبک 9 میلمتری انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
cee نام سومین حرف انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
English مربوط به مردم وزبان انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
draughtier املای انگلیسی واژهی drafty
draftiest املای انگلیسی واژهی drafty
pounds واحد مسکوک طلای انگلیسی
pounding واحد مسکوک طلای انگلیسی
em نام حرف m یامیم انگلیسی
pounded واحد مسکوک طلای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
draughty املای انگلیسی واژهی drafty
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com