English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 228 (13 milliseconds)
English Persian
beak دهانه لوله
beaks دهانه لوله
muzzle دهانه لوله
muzzled دهانه لوله
muzzles دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
tuyere دهانه لوله
Search result with all words
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
muzzle دهانه لوله اسلحه
muzzled دهانه لوله اسلحه
muzzles دهانه لوله اسلحه
muzzling دهانه لوله اسلحه
origin نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origins نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
gun wave موج دهانه لوله توپ
gun wave موج ضربت دهانه لوله
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
muzzle end دهانه لوله توپ یا تفنگ
muzzle wave موج ضربتی دهانه لوله توپ
point bland از دهانه لوله
point bland نزدیک به دهانه لوله
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
cutting nozzle دهانه لوله برش [ابزار]
Other Matches
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
mouthpiece دهانه
jet دهانه
nozzles دهانه
nozzle دهانه
mouthless بی دهانه
estuary دهانه
spouted دهانه
mouthpieces دهانه
drift loading دهانه
throats دهانه
muzzled دهانه
openings دهانه
estuaries دهانه
muzzles دهانه
jets دهانه
drowned river mouth دهانه
branching bay دهانه
orifice دهانه
head دهانه
noses دهانه
orifices دهانه
jetting دهانه
nose دهانه
port دهانه
muzzling دهانه
mouthed دهانه
jetted دهانه
mouthing دهانه
mouths دهانه
span دهانه
bay دهانه
spanning دهانه
outfall دهانه
opening دهانه
inlets دهانه
bays دهانه
bayed دهانه
spans دهانه
waterway دهانه
waterways دهانه
orifice of the stomack دهانه
baying دهانه
spout دهانه
yoke دهانه
triforium سه دهانه
embouchure دهانه
spouting دهانه
mouth دهانه
firth دهانه
throat دهانه
spouts دهانه
muzzle دهانه
inlet دهانه
spanned دهانه
adjacent span دهانه متصل
theoretical span دهانه نظری
spark gap دهانه جرقه
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
muzzling دهانه توپ
baying دهانه انتن
sluiceway دهانه تخلیه
ostium مدخل دهانه
bays دهانه انتن
insets دهانه وصله
bay دهانه انتن
inset دهانه وصله
crater دهانه اتشفشانی
joint opening دهانه یک درز
craters دهانه اتشفشانی
surface water gully دهانه گندابرو
mouth of the furnace دهانه کوره
adjacent span دهانه متصل
surface water gully دهانه پاکین
bayed دهانه انتن
arch span دهانه طاق
muzzle velocity سرعت دهانه
intakes دهانه ابگیر
muzzle دهانه توپ
effective span دهانه موثر
drop manhole دهانه ریزش
cups دهانه اتشفشان
cupped دهانه اتشفشان
three necked flask بالن سه دهانه
cup دهانه اتشفشان
aperture دهانه یا سوراخ
two necked flask بالن دو دهانه
apertures دهانه یا سوراخ
span دهانه نظری
spanned دهانه نظری
intake دهانه ابگیر
spans دهانه نظری
tuyere دهانه دم اهنگری
ostiary دهانه رودخانه
shutter دهانه بند
goal mouth دهانه دروازه
shutters دهانه بند
spanning دهانه نظری
outfall دهانه خروجی
outward opening دهانه خارجی
muzzled دهانه توپ
muzzle brake دافع دهانه
interior span دهانه داخلی
river mouth دهانه رودخانه
orifice دهانه تنگ
safety gap دهانه حفافت
interrupter gap دهانه پلاتین
orifices دهانه تنگ
scupper دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
turnout دهانه ابگیر
turnouts دهانه ابگیر
scuppering دهانه فاضلاب رو
scuppers دهانه فاضلاب رو
carburetor jet دهانه کاربراتور
outlet دهانه ابگیر
outlets دهانه ابگیر
multi span bridge پل چند دهانه
clear span دهانه موثر
clear span دهانه ازاد
muzzles دهانه توپ
included angle of arch دهانه کمان
central angle of arch دهانه کمان
port شیار هادی دهانه
bore مد جلو دهانه رود
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
estuaries دهانه مصب رود
estuary دهانه مصب رود
bores مد جلو دهانه رود
braced bay دهانه مهاربندی شده
glottal مربوط به دهانه نای
sphere gap دهانه جرقه کروی
auxiliary spark gap دهانه جرقه یدکی
cervix [of uterus] دهانه رحم [کالبدشناسی]
neck of (the) uterus [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
neck of the womb [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
squirrel refle تفنگ دهانه باریک
spark gap modulator تحمیل گر دهانه جرقهای
ostiole سوراخ یا دهانه کوچک
eying دهانه سوراخ سوزن
eyes دهانه سوراخ سوزن
eyeing دهانه سوراخ سوزن
shear span دهانه نیروی برشی
eye دهانه سوراخ سوزن
single span deep beam تیر تیغه یک دهانه
rotary spark gap دهانه جرقه گردان
chain pipe دهانه چاله زنجیر
cril مانع دهانه بندر
block ship سد کردن دهانه کانال
uterine cervix [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
uterine neck [Cervix uteri] دهانه رحم [کالبدشناسی]
mid span نقطه وسط دهانه
craters دهانه اتشفشان فرورفتگی
muzzle bag روپوش دهانه توپ
craters دهانه کوههای ماه
craters دهانه اتش فشان
crater دهانه اتشفشان فرورفتگی
muzzle bag دهانه بند توپ
crater دهانه کوههای ماه
man hole دهانه بازدید ادم رو
crater دهانه اتش فشان
loading on alternate spans حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
multi span deap beam تیر تیغه چند دهانه
branch head دهانه ابگیر نهر درجه یک
quenched spark gap دهانه جرقه سرد شده
cervical carcinoma [CC] سرطان دهانه رحم [پزشکی]
cervix cancer سرطان دهانه رحم [پزشکی]
cervical cancer سرطان دهانه رحم [پزشکی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com