English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
muzzle end دهانه لوله توپ یا تفنگ
Search result with all words
choke از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
choked از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
chokes از کف دادن خونسردی باریکتر شدن تدریجی لوله تفنگ نزدیک دهانه
muzzle compensator دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
Other Matches
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
squirrel refle تفنگ دهانه باریک
flashed نور برق دهانه توپ یا تفنگ
flash نور برق دهانه توپ یا تفنگ
flashes نور برق دهانه توپ یا تفنگ
muzzles دهانه لوله
muzzled دهانه لوله
beak دهانه لوله
beaks دهانه لوله
muzzle دهانه لوله
muzzling دهانه لوله
point bland از دهانه لوله
tuyere دهانه لوله
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
muzzles دهانه لوله اسلحه
point bland نزدیک به دهانه لوله
muzzling دهانه لوله اسلحه
muzzle دهانه لوله اسلحه
muzzled دهانه لوله اسلحه
gun barrel لوله تفنگ
gun wave موج دهانه لوله توپ
gun wave موج ضربت دهانه لوله
cutting nozzle دهانه لوله برش [ابزار]
barrel چلیک لوله تفنگ
barrels چلیک لوله تفنگ
over and under تفنگ دو لوله دو خزانه
screw barrel لوله خاندار تفنگ
carabine تفنگ لوله کوتاه
grooves شیارداخلی لوله تفنگ
groove شیارداخلی لوله تفنگ
squirrel rifle تفنگ لوله کوتاه
squirrel gun تفنگ لوله کوتاه
origins نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
barrel offtake regulator دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
muzzle bell دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle wave موج ضربتی دهانه لوله توپ
carbine تفنگ لوله کوتاه سبک
rifling خان درون لوله تفنگ
carbines تفنگ لوله کوتاه سبک
lay روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
smoothbore تفنگ با سطح داخلی صاف لوله
lays روانه کردن لوله توپ یا تفنگ
land سطح داخلی لوله بین خانهای تفنگ
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
fowling piece تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
rifle salute احترام با تفنگ سلام با تفنگ
rifle shot تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
fowling piece تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
span دهانه
estuaries دهانه
orifice دهانه
spouted دهانه
spanned دهانه
estuary دهانه
spouting دهانه
mouths دهانه
mouthed دهانه
branching bay دهانه
drowned river mouth دهانه
spouts دهانه
mouthing دهانه
spanning دهانه
outfall دهانه
throats دهانه
head دهانه
jets دهانه
muzzle دهانه
jet دهانه
muzzled دهانه
orifice of the stomack دهانه
mouth دهانه
muzzling دهانه
nozzle دهانه
mouthpieces دهانه
inlets دهانه
throat دهانه
mouthpiece دهانه
nozzles دهانه
inlet دهانه
spans دهانه
muzzles دهانه
firth دهانه
bayed دهانه
mouthless بی دهانه
opening دهانه
openings دهانه
nose دهانه
embouchure دهانه
drift loading دهانه
triforium سه دهانه
noses دهانه
bay دهانه
waterway دهانه
waterways دهانه
baying دهانه
jetted دهانه
orifices دهانه
port دهانه
yoke دهانه
jetting دهانه
spout دهانه
bays دهانه
effective span دهانه موثر
shutter دهانه بند
shutters دهانه بند
sluiceway دهانه تخلیه
drop manhole دهانه ریزش
safety gap دهانه حفافت
ostium مدخل دهانه
muzzled دهانه توپ
bottlenecks دهانه بطری
bottleneck دهانه بطری
outward opening دهانه خارجی
muzzle دهانه توپ
surface water gully دهانه پاکین
spanning دهانه نظری
included angle of arch دهانه کمان
clear span دهانه ازاد
span دهانه نظری
river mouth دهانه رودخانه
crater دهانه اتشفشانی
spanned دهانه نظری
clear span دهانه موثر
craters دهانه اتشفشانی
central angle of arch دهانه کمان
spark gap دهانه جرقه
spans دهانه نظری
arch span دهانه طاق
carburetor jet دهانه کاربراتور
surface water gully دهانه گندابرو
adjacent span دهانه متصل
bayed دهانه انتن
interrupter gap دهانه پلاتین
cups دهانه اتشفشان
cupped دهانه اتشفشان
cup دهانه اتشفشان
bay دهانه انتن
orifices دهانه تنگ
orifice دهانه تنگ
aperture دهانه یا سوراخ
apertures دهانه یا سوراخ
intakes دهانه ابگیر
intake دهانه ابگیر
outlet دهانه ابگیر
joint opening دهانه یک درز
tuyere دهانه دم اهنگری
multi span bridge پل چند دهانه
interior span دهانه داخلی
mouth of the furnace دهانه کوره
baying دهانه انتن
bays دهانه انتن
muzzle velocity سرعت دهانه
scuppers دهانه فاضلاب رو
scuppering دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
muzzle brake دافع دهانه
scupper دهانه فاضلاب رو
outlets دهانه ابگیر
muzzling دهانه توپ
ostiary دهانه رودخانه
adjacent span دهانه متصل
turnout دهانه ابگیر
goal mouth دهانه دروازه
two necked flask بالن دو دهانه
theoretical span دهانه نظری
outfall دهانه خروجی
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
three necked flask بالن سه دهانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com