English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
shear span دهانه نیروی برشی
Other Matches
shearing force نیروی برشی
shear load نیروی برشی
shear flow جریان نیروی برشی
shear and moment diagram دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
relations between load, shear and moment رابط بین بار و نیروی برشی و لنگر خمشی
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
muzzle energy انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
bayed دهانه خلیج دهانه گشاد
bay دهانه خلیج دهانه گشاد
baying دهانه خلیج دهانه گشاد
bays دهانه خلیج دهانه گشاد
cut off attack تک برشی
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
failure by rupture شکست برشی
shear modulus مدول برشی
shear viscosity گرانروی برشی
failure by rupture گسیختگی برشی
shear wall دیوار برشی
shear test ازمایش برشی
shear stress تنش برشی
shear resistance مقاومت برشی
shear connections اتصالات برشی
shear displacements جابجایی برشی
shear strength استقامت برشی
shear strength مقاومت برشی
shear wave موج برشی
shearing test ازمون برشی
shearing stress تنش برشی
truncation error خطای برشی
sectional drawing رسم برشی
sectional view نمای برشی
shearing strain پیچیدگی برشی
shearing force تلاش برشی
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
tompion دهانه بند لوله توپ دهانه بند
wedge shot ضربه برشی در گلفV
general shear failure گسیختگی برشی عمومی
shearing deformation تغییر شکل برشی
modulus of elasticity in shear ضریب ارتجاعی برشی
shear modulus of elasticity ضریب ارتجاعی برشی
round off گرد کردن برشی
double shear تنش برشی دوتایی
longitudinal shearing stress تنش برشی طولی
shear strain تغییر شکل برشی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
flash defilade پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
wedging چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedges چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedged چوب اهنی ویژه ضربه برشی
wedge چوب اهنی ویژه ضربه برشی
reynolds stress تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
mouthpiece دهانه
nozzles دهانه
nozzle دهانه
inlets دهانه
mouthpieces دهانه
port دهانه
triforium سه دهانه
nose دهانه
bayed دهانه
estuaries دهانه
bay دهانه
estuary دهانه
mouth دهانه
muzzling دهانه
mouthed دهانه
mouthless بی دهانه
inlet دهانه
mouthing دهانه
spanned دهانه
span دهانه
orifice دهانه
spouts دهانه
spouting دهانه
spouted دهانه
spout دهانه
spanning دهانه
spans دهانه
orifice of the stomack دهانه
noses دهانه
muzzles دهانه
outfall دهانه
muzzled دهانه
muzzle دهانه
mouths دهانه
orifices دهانه
firth دهانه
branching bay دهانه
drowned river mouth دهانه
jetting دهانه
waterway دهانه
yoke دهانه
openings دهانه
drift loading دهانه
opening دهانه
embouchure دهانه
waterways دهانه
jet دهانه
jets دهانه
bays دهانه
throats دهانه
baying دهانه
throat دهانه
head دهانه
jetted دهانه
clear span دهانه ازاد
river mouth دهانه رودخانه
scupper دهانه فاضلاب رو
central angle of arch دهانه کمان
effective span دهانه موثر
drop manhole دهانه ریزش
surface water gully دهانه گندابرو
outlets دهانه ابگیر
beak دهانه لوله
outlet دهانه ابگیر
goal mouth دهانه دروازه
arch span دهانه طاق
apertures دهانه یا سوراخ
aperture دهانه یا سوراخ
beaks دهانه لوله
included angle of arch دهانه کمان
intakes دهانه ابگیر
muzzle دهانه لوله
muzzle دهانه توپ
muzzled دهانه لوله
muzzled دهانه توپ
muzzles دهانه لوله
clear span دهانه موثر
muzzling دهانه لوله
carburetor jet دهانه کاربراتور
muzzling دهانه توپ
muzzles دهانه توپ
shutters دهانه بند
shutter دهانه بند
outfall دهانه خروجی
orifices دهانه تنگ
intake دهانه ابگیر
orifice دهانه تنگ
span دهانه نظری
spanned دهانه نظری
spanning دهانه نظری
spans دهانه نظری
cups دهانه اتشفشان
cupped دهانه اتشفشان
cup دهانه اتشفشان
safety gap دهانه حفافت
scuppered دهانه فاضلاب رو
interrupter gap دهانه پلاتین
interior span دهانه داخلی
turnouts دهانه ابگیر
turnout دهانه ابگیر
craters دهانه اتشفشانی
mouth of the furnace دهانه کوره
adjacent span دهانه متصل
multi span bridge پل چند دهانه
bottleneck دهانه بطری
bottlenecks دهانه بطری
muzzle brake دافع دهانه
inset دهانه وصله
theoretical span دهانه نظری
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
three necked flask بالن سه دهانه
joint opening دهانه یک درز
insets دهانه وصله
muzzle velocity سرعت دهانه
ostiary دهانه رودخانه
crater دهانه اتشفشانی
adjacent span دهانه متصل
tuyere دهانه لوله
tuyere دهانه دم اهنگری
baying دهانه انتن
bays دهانه انتن
bayed دهانه انتن
bay دهانه انتن
scuppers دهانه فاضلاب رو
spark gap دهانه جرقه
scuppering دهانه فاضلاب رو
two necked flask بالن دو دهانه
ostium مدخل دهانه
sluiceway دهانه تخلیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com