Dictiornary-Farsi | دهانه یا سوراخ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (11 milliseconds)

English	Persian
aperture	دهانه یا سوراخ
apertures	دهانه یا سوراخ


Search result with all words

eye	دهانه سوراخ سوزن
eyeing	دهانه سوراخ سوزن
eyes	دهانه سوراخ سوزن
eying	دهانه سوراخ سوزن
ostiole	سوراخ یا دهانه کوچک
Other Matches

muzzle energy	انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
bayed	دهانه خلیج دهانه گشاد
bay	دهانه خلیج دهانه گشاد
baying	دهانه خلیج دهانه گشاد
bays	دهانه خلیج دهانه گشاد
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
fenestration	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
cancellate	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
tompion	دهانه بند لوله توپ دهانه بند
flash defilade	پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
thirl	سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinker	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate	ثقبه دار سوراخ سوراخ
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pink	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
riddles	سوراخ سوراخ کردن
cancellated	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate	سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore	مرجان سوراخ سوراخ
cancellous	سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block	قالب سوراخ سوراخ
grids	دریچه سوراخ سوراخ
grid	دریچه سوراخ سوراخ
riddle	سوراخ سوراخ کردن
breaches	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
branching bay	دهانه
embouchure	دهانه
drowned river mouth	دهانه
outfall	دهانه
mouthless	بی دهانه
orifice of the stomack	دهانه
firth	دهانه
spout	دهانه
drift loading	دهانه
head	دهانه
throats	دهانه
spouted	دهانه
muzzle	دهانه
muzzled	دهانه
muzzles	دهانه
muzzling	دهانه
inlet	دهانه
estuaries	دهانه
estuary	دهانه
spans	دهانه
spouting	دهانه
port	دهانه
spouts	دهانه
span	دهانه
spanned	دهانه
spanning	دهانه
mouth	دهانه
mouthed	دهانه
mouthpiece	دهانه
nozzles	دهانه
nozzle	دهانه
orifice	دهانه
bayed	دهانه
baying	دهانه
bays	دهانه
throat	دهانه
mouthpieces	دهانه
bay	دهانه
mouthing	دهانه
mouths	دهانه
orifices	دهانه
nose	دهانه
noses	دهانه
openings	دهانه
waterway	دهانه
opening	دهانه
triforium	سه دهانه
waterways	دهانه
yoke	دهانه
jets	دهانه
jetted	دهانه
jetting	دهانه
jet	دهانه
inlets	دهانه
turnouts	دهانه ابگیر
orifice	دهانه تنگ
adjacent span	دهانه متصل
arch span	دهانه طاق
baying	دهانه انتن
bays	دهانه انتن
turnout	دهانه ابگیر
tuyere	دهانه دم اهنگری
beaks	دهانه لوله
effective span	دهانه موثر
drop manhole	دهانه ریزش
two necked flask	بالن دو دهانه
inset	دهانه وصله
clear span	دهانه موثر
included angle of arch	دهانه کمان
central angle of arch	دهانه کمان
carburetor jet	دهانه کاربراتور
clear span	دهانه ازاد
beak	دهانه لوله
tuyere	دهانه لوله
adjacent span	دهانه متصل
cupped	دهانه اتشفشان
cup	دهانه اتشفشان
muzzling	دهانه توپ
muzzling	دهانه لوله
muzzles	دهانه توپ
muzzles	دهانه لوله
muzzled	دهانه لوله
muzzle	دهانه توپ
muzzle	دهانه لوله
shutters	دهانه بند
shutter	دهانه بند
spans	دهانه نظری
spanning	دهانه نظری
spanned	دهانه نظری
cups	دهانه اتشفشان
surface water gully	دهانه پاکین
intake	دهانه ابگیر
bayed	دهانه انتن
bay	دهانه انتن
insets	دهانه وصله
scuppers	دهانه فاضلاب رو
scuppering	دهانه فاضلاب رو
scuppered	دهانه فاضلاب رو
scupper	دهانه فاضلاب رو
orifices	دهانه تنگ
crater	دهانه اتشفشانی
craters	دهانه اتشفشانی
intakes	دهانه ابگیر
bottleneck	دهانه بطری
bottlenecks	دهانه بطری
span	دهانه نظری
muzzle velocity	سرعت دهانه
goal mouth	دهانه دروازه
theoretical span	دهانه نظری
interior span	دهانه داخلی
interrupter gap	دهانه پلاتین
joint opening	دهانه یک درز
surface water gully	دهانه گندابرو
the span of a bridge	چشمه یا دهانه پل
multi span bridge	پل چند دهانه
sluiceway	دهانه تخلیه
outward opening	دهانه خارجی
outfall	دهانه خروجی
spark gap	دهانه جرقه
muzzle brake	دافع دهانه
muzzled	دهانه توپ
outlet	دهانه ابگیر
outlets	دهانه ابگیر
ostiary	دهانه رودخانه
point bland	از دهانه لوله
mouth of the furnace	دهانه کوره
three necked flask	بالن سه دهانه
safety gap	دهانه حفافت
river mouth	دهانه رودخانه
ostium	مدخل دهانه
muzzling	دهانه لوله اسلحه
cervix [of uterus]	دهانه رحم [کالبدشناسی]
crater	دهانه اتش فشان
that bridge has openings	ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
auxiliary spark gap	دهانه جرقه یدکی
sphere gap	دهانه جرقه کروی
squirrel refle	تفنگ دهانه باریک
estuary	دهانه مصب رود
neck of (the) uterus [Cervix uteri]	دهانه رحم [کالبدشناسی]
rotary spark gap	دهانه جرقه گردان
shear span	دهانه نیروی برشی
crater	دهانه کوههای ماه
port	شیار هادی دهانه
crater	دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters	دهانه اتش فشان
muzzle bag	دهانه بند توپ
craters	دهانه کوههای ماه
muzzle bag	روپوش دهانه توپ
craters	دهانه اتشفشان فرورفتگی
spark gap modulator	تحمیل گر دهانه جرقهای
block ship	سد کردن دهانه کانال
braced bay	دهانه مهاربندی شده
muzzled	دهانه لوله اسلحه
single span deep beam	تیر تیغه یک دهانه
uterine neck [Cervix uteri]	دهانه رحم [کالبدشناسی]
muzzle	دهانه لوله اسلحه
muzzles	دهانه لوله اسلحه
cril	مانع دهانه بندر
chain pipe	دهانه چاله زنجیر
glottal	مربوط به دهانه نای
point bland	نزدیک به دهانه لوله