Dictiornary-Farsi | دهلیزداخلی دهلیز تانک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (7 milliseconds)

English	Persian
bulkhead	دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkheads	دهلیزداخلی دهلیز تانک


Other Matches

hull	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
firing bay	دهلیز تیراندازی دهلیز اتش
escape hatch	دهلیز فرار دهلیز نجات
on	فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
cabin	دهلیز جنگی دهلیز
cabins	دهلیز جنگی دهلیز
hatched	دهلیز
hatches	دهلیز
compartments	دهلیز
couloir	دهلیز
corridor	دهلیز
corridors	دهلیز
galleries	دهلیز
gallery	دهلیز
cross compartment	دهلیز تو در تو
compartment	دهلیز
hatch	دهلیز
gullies	دهلیز
gully	دهلیز
wards	دهلیز
vestibule	دهلیز
ward	دهلیز
gulleys	دهلیز
vestibules	دهلیز
compartments	دهلیز جنگی
fire bay	دهلیز اتش
ante-nave	پیش دهلیز
hatch cover	درب دهلیز
compartment	دهلیز جنگی
firing bay	دهلیز تیر
fire bay	دهلیز تیراندازی
escape trunk	دهلیز فرار
cross compartment	دهلیز عرضی
cargo compartment	دهلیز بار
auricle	دهلیز قلب گوشک دل
atrioventricular	مابین دهلیز و بطن قلب
degagement	[حریم محصور بین راهرو و دهلیز]
panzer	تانک
antiarmor	ضد تانک
anti-tank	ضد تانک
antitank	ضد تانک
reservoirs	تانک
reservoir	تانک
tankers	تانک
tanker	تانک
bazooka	ضد تانک
tank	تانک
water towers	تانک اب
bazookas	ضد تانک
water tower	تانک اب
drop tank	تانک موقت
caterpillar tracks	وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
main battle tank	تانک اصلی
tank destroyer	توپ ضد تانک
tank deck	شاسی تانک
flail tank	تانک ضد مین
stalled tank	تانک ایستاده
intermediate frequency tank circuit	مدار تانک
antitank artillery	توپخانه ضد تانک
amphibious tank	تانک اب خاکی
antitank obstacle	مانع ضد تانک
track tension	تنظیم شنی تانک
skirting armor	زره دامنه تانک
cupola	برجک فرماندهی تانک
fuel tank vent	هواکش تانک سوخت
deck	سکوی جلوی تانک
decks	سکوی جلوی تانک
hull defilade	سنگر گرفتن تانک
decked	سکوی جلوی تانک
landing craft tank	ناو تانک پیاده کن
tankage	گنجایش تانک یا مخزن
antitank launcher	موشک انداز ضد تانک
stalled tank	تانک از کار افتاده
control vehicle	تانک نافم حرکت
turrets	برجک توپ یا تانک
armor group	گروه زره تانک
cupolas	برجک فرماندهی تانک
turret	برجک توپ یا تانک
flail tank	تانک غلطک دار ضد مین
scorpions	نوعی تانک سبک شناسایی
main battle tank	قوی ترین تانک رزمی
high explosive antitank	گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpion	نوعی تانک سبک شناسایی
tank recovery vehicle	خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
skirting armor	ضخیم ترین قسمت زره تانک
intercoms	سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage	حجم بالای سطح مایع تانک
entac	موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
intercom	سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
whippet	سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippets	سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
compass course	مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
knock down	زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
hull down	قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
scorpions	تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament	جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
gunnery	توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
haul defilade	قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
secondary armament	جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpion	تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
sprocket	دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
integral tank	تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
wet wing	بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
hunting	حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
biocidal action	عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
sponson	جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
metal deactivator	مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
hatch beam	پایه دریچه پایه دهلیز
bog	توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs	توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
compensating port	مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
bqm	سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک
spall	تکههای جدا شده از زره تانک بعلت انفجار تکههای پرتاب شده از زره