Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
pledgeor
دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
pledgor
دهنده ضمانت یابیعانه یا قول
Other Matches
pecuniary liability
ضمانت ضمانت جبران خسارت
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
warranties
ضمانت
guarantee
ضمانت
warranty
ضمانت
guaranteed
ضمانت
suretyship
ضمانت
sponsored by
به ضمانت
sponsion
ضمانت
sponsorship
ضمانت
guarantees
ضمانت
mainprise
ضمانت
gurantee
ضمانت
warranty
ضمانت
pledge
[archaic]
[guaranty]
ضمانت
bond
ضمانت
guaranty
ضمانت
guarantee
ضمانت
bail
ضمانت
warrant
ضمانت
warranted
ضمانت
warranting
ضمانت
warrants
ضمانت
guaranty
ضمانت
suretyship
عقد ضمانت
bonded
ضمانت شده
bondholder
ضمانت دار
pledging
وثیقه ضمانت
fiduciary bond
ضمانت شرافتی
assurances
ضمانت وثیقه
bilable
ضمانت بردار
bailable
قابل ضمانت
bank bond
ضمانت بانکی
pledge
وثیقه ضمانت
pledged
وثیقه ضمانت
bank guarantee
ضمانت بانکی
irrepleviable
ضمانت برندار
pledges
وثیقه ضمانت
sanctions
ضمانت اجرا
sanctioning
ضمانت اجرا
joint and several guarantee
ضمانت تضامنی
irreplevisable
ضمانت برندار
guarantee period
دوره ضمانت
sponsor
ضمانت کردن
sponsoring
ضمانت کردن
sponsors
ضمانت کردن
guarantor
ضمانت کننده
guarantors
ضمانت کننده
letter of indemnity
ضمانت نامه
limplied warranty
ضمانت ضمنی
vouch
ضمانت کردن
sanctioned
ضمانت اجرا
sanction
ضمانت اجرا
contract guarantee
ضمانت قرارداد
warranties
ضمانت نامه
express warranty
ضمانت صریح
warranty
ضمانت نامه
bond
پیوستگی ضمانت
pecuniary liability
ضمانت پولی
assurance
ضمانت وثیقه
insure
ضمانت کردن
guaranty
ضمانت نامه
responsibility
ضمانت جوابگویی
responsibilities
ضمانت جوابگویی
upon bail
بقیه ضمانت
vouch for
ضمانت کردن
guarantees
ضمانت کردن
answering
ضمانت کردن
answered
ضمانت کردن
bail bond
ضمانت نامه
guarantee
ضمانت کردن
answers
ضمانت کردن
guaranteed
ضمانت کردن
answer
ضمانت کردن
guaranteed
شخص ضمانت شده
stand surety for a person
ضمانت کسی را کردن
able to justify bail
قادر به تقبل ضمانت
bailment
رهایی به قید ضمانت
it is not protected by sanctions
ضمانت اجرایی ندارد
sanction
ضمانت اجرایی قانون
to go bail for any one
ضمانت کسی راکردن
act as surety
کفالت یا ضمانت کردن
guarantee
شخص ضمانت شده
joint bond
تعهد یا ضمانت مشترک
board exchange warranty
ضمانت تعویض برد
guarantees
شخص ضمانت شده
bank guarantee
ضمانت نامه بانکی
sanctioned
ضمانت اجرایی قانون
bail
تضمین ضمانت کردن
sanctions
ضمانت اجرایی قانون
sanctioning
ضمانت اجرایی قانون
warrant
ضمانت کردن مجوز
warrent
ضمانت یاتعهد کردن
to bail out
با ضمانت از زندان دراوردن
to stand surety for any one
ضمانت کسیرا کردن
i guarantee his appearance
من ضمانت می کنم که حاضرشود
warranting
ضمانت کردن مجوز
warranted
ضمانت کردن مجوز
warrants
ضمانت کردن مجوز
the watch is warranted
ضمانت شده است
sanctioning
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctions
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctions
مجوز جریمه ضمانت اجرا
guarantee a contract
اجرای قراردادی را ضمانت کردن
guaranteed
ضمانت نامه تضمین کردن
open credit
اعتبار بدون ضمانت نامه
waging
ضمانت حسن انجام کار
performance guarantee
ضمانت حسن انجام کار
to vouch for any one's honesty
ضمانت درستی کسی را کردن
bid bond
ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
sanction
مجوز جریمه ضمانت اجرا
sanctioning
ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioned
مجوز جریمه ضمانت اجرا
guarantee
ضمانت نامه تضمین کردن
sanction
ضمانت اجرایی معین کردن
average bond
ضمانت نامه جبران خسارت
tender bonds
ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
tender guarantee
ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
guaranty
تضمین ضمانت یا تعهد کردن
good performance guarantee
ضمانت حسن انجام کار
guarantees
ضمانت نامه تضمین کردن
wage
ضمانت حسن انجام کار
waged
ضمانت حسن انجام کار
sanctioned
ضمانت اجرایی معین کردن
wages
ضمانت حسن انجام کار
repayment guarantee
ضمانت استرداد پیش پرداخت
vouch
ضمانت کردن مسئول واقع شدن
local parole
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
30% down payment against bank guaranty
۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
del credere
ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
bareboat charter
ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
warrant
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranted
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrants
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warranting
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
to pass one's word for another
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
considerations
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration
وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
bilable
قابل رهایی قابل ضمانت
donors
دهنده
jogger
هل دهنده
joggers
هل دهنده
donor
دهنده
irriguous
اب دهنده
giver
دهنده
donar
دهنده
pushers
هل دهنده
transferor
دهنده
shover
هل دهنده
pusher
هل دهنده
trimestr
رخ دهنده
ubi jus, ibi remedium
هر جا حقی هست ضمانت اجرا هم هست هر جا حقی است حق استیفاء ان هم وجوددارد
restorers
اعاده دهنده
restorer
اعاده دهنده
lurer
فریب دهنده
comforters
تسلی دهنده
comforter
تسلی دهنده
depreciative
تنزل دهنده
deponont
شهادت دهنده
voters
رای دهنده
demulcent
ت سکین دهنده
deluder
فریب دهنده
demonstrative
شرح دهنده
continuant
ادامه دهنده
continuative
ادامه دهنده
deceiver
فریب دهنده
decker
زینت دهنده
decker
ارایش دهنده
decreer
حکم دهنده
permissive
اجازه دهنده
delegant
حواله دهنده
deliverer
تحویل دهنده
evangelical
مژده دهنده
depreciator
تنزل دهنده
designator
نقش دهنده
erosive
فرسایش دهنده
evangelic
مژده دهنده
drawer
حواله دهنده
examinee
امتحان دهنده
drawer
برات دهنده
exhalant
بیرون دهنده
adjudicators
فتوی دهنده
adjudicator
فتوی دهنده
exhalent
بیرون دهنده
consultee
مشورت دهنده
exhibitioner
نمایش دهنده
erosive
سایش دهنده
epicritic
تمیز دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com