Dictiornary-Farsi | دهنده ویژه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
specific donor	دهنده ویژه


Other Matches

idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
particular	ویژه
expressed	ویژه
privilege	حق ویژه
express	ویژه
idiocrasy	ویژه
special character	ویژه
expresses	ویژه
specifics	ویژه
specific	ویژه
specialist	ویژه گر
particulars	ویژه
prerogatives	حق ویژه
expressing	ویژه
paticular	ویژه
peculiar	ویژه
specialists	ویژه گر
adhoc	ویژه
special <adj.>	ویژه
specific humidity	نم ویژه
nets	ویژه
extra <adj.>	ویژه
expert	ویژه گر
nett	ویژه
experts	ویژه گر
prerogative	حق ویژه
specially	ویژه
net	ویژه
special	ویژه
extra special	ویژه
priviege	حق ویژه
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
resistivity	مقاومت ویژه
singular matrix	ماتریس ویژه
special agreement	قرارداد ویژه
(not one's) cup of tea <idiom>	علاقه ویژه
juveniles	ویژه نو جوانان
juvenile	ویژه نو جوانان
lineaments	نشان ویژه
experts	ویژه کار
nutritionist	ویژه گر تغذیه
monographs	ویژه نگاشت
self weight	ویژه وزن
dead weight	ویژه وزن
monograph	ویژه نگاشت
speciality	ویژه گری
garb	پوشاک ویژه
specialities	ویژه گری
prerogatives	دارای حق ویژه
expert	ویژه کار
neurologist	ویژه گر اعصاب
singular matrix	ماتریش ویژه
dead weights	ویژه وزن
nutritionists	ویژه گر تغذیه
prerogative	حق یا امتیاز ویژه
prerogative	دارای حق ویژه
prerogatives	حق یا امتیاز ویژه
special effects	جلوههای ویژه
specialization	ویژه کاری
specific humidity	رطوبت ویژه
specific heat	دمای ویژه
specific heat	گرمای ویژه
specific drawdown	افت ویژه
specific cost	هزینه ویژه
special duty	کار ویژه
specialization	ویژه گری
specific lattice	شبکه ویژه
specific rotation	چرخش ویژه
specific resistance	مقاومت ویژه
specific viscosity	گرانروی ویژه
specific volume	حجم ویژه
specific weight	سنگینی ویژه
specific weight	وزن ویژه
specific yield	ابدهی ویژه
speleologist	ویژه گر غارشناسی
standing orders	اوامر ویژه
specializing	ویژه گری
species specific	نوع- ویژه
specializes	ویژه گری
stall	لژ جایگاه ویژه
stalling	لژ جایگاه ویژه
special drawing rights	حق برداشت ویژه
special drawing right	حق برداشت ویژه
special deposits	سپردههای ویژه
special character	دخشه ویژه
special case	مورد ویژه
specialists	ویژه کار
specialist	ویژه کار
specialty	ویژه گری
characteristic	نشان ویژه
special party	گروه ویژه
specialize	ویژه گری
specialising	ویژه گری
special verdict	تصمیم ویژه
specialises	ویژه گری
lingoes	زبان ویژه
lingo	زبان ویژه
special symbol	نماد ویژه
characteristically	نشان ویژه
special passport	پاسپورت ویژه
special bastard	حرامزاده ویژه
lacrimal	ویژه اشک
extraordinary meeting	نشست ویژه
special session	نشست ویژه
traits	نشان ویژه
trait	نشان ویژه
lachrymal	ویژه اشک
labeled cargo	کالای ویژه
life guard	هنگ ویژه
net profit	سود ویژه
monocular	ویژه یک چشم
eigenvalue	ویژه مقدار
monkish	ویژه راهبان
lineament	نشان ویژه
electrical resistivity	مقاومت ویژه
endemical	ویژه یک قوم
kink	ویژه گی فرریز
equity capital	ارزش ویژه
extra equipment	متعلقات ویژه
idioms	زبان ویژه
idioms	تعبیر ویژه
indicium	نشانه ویژه
acoustician	ویژه گر اواشنود
gastronomist	ویژه گرخوراک
idiom	تعبیر ویژه
idiom	زبان ویژه
favourite or vor	ویژه مخصوص
characteristics	نشان ویژه
rarely	بااستادی ویژه
specific gravities	گرانی ویژه
capital	ارزش ویژه
specific gravity	گرانی ویژه
habiliments	جامه ویژه
bylaw	قانون ویژه
characteristic function	ویژه تابع
cariologist	ویژه گر قلب
standing order	اوامر ویژه
conizance	نشان ویژه
proper volume	ویژه حجم
proper function	ویژه تابع
prerogatived	دارای حق ویژه
preceptorial	ویژه اموزگاری
byelaw	قانون ویژه
morbid	ویژه ناخوشی
quantum state	ویژه حالت
characteristic number	ویژه مقدار
relative density	گرانی ویژه
regiospecific	جهت ویژه
version	شرح ویژه
zoologist	ویژه گرجانورشناسی
physiologists	ویژه گر فیزیولوژی
physiologist	ویژه گر فیزیولوژی
proper value	ویژه مقدار
characteristic root	ویژه مقدار
body guard	هنگ ویژه
penologist	ویژه گر کیفرشناسی
eigenfunction	ویژه تابع
booths	جای ویژه
ecotype	بوم ویژه
booth	جای ویژه
particular lien	حق حبس ویژه
versions	شرح ویژه
praetorian guard	گارد ویژه
individualizes	حالت ویژه دادن
individualized	حالت ویژه دادن
individualize	حالت ویژه دادن
for no p reason	بدون دلیل ویژه
custom made tests	ازمونهای کار- ویژه
specific heat capacity	فرفیت گرمایی ویژه
individualising	حالت ویژه دادن
specific inductive capacity	فرفیت القایی ویژه
individualised	حالت ویژه دادن
gynarcologist	ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
individualises	حالت ویژه دادن
germanity	صفات ویژه المانی
serologist	ویژه گر سرم شناسی
specific inductivity capacity	فرفیت القایی ویژه
cant	زبان ویژه مناجات
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
energy eigenstate	ویژه حالت انرژی
asterium	عنصر ویژه ستارگان