Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English
Persian
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
Other Matches
pistillate
تولید کننده مادگی
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
gender changer
وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
sex changer
وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
interfaces
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
point of presence
شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
gynoecium
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
renunciant
رد کننده
squasher
له کننده
repudiationist
رد کننده
thinner
کم کننده
fizzy
کف کننده
swooner
غش کننده
mumbler
من من کننده
fillers
پر کننده
commulator
یک سو کننده
filler
پر کننده
surfy
کف کننده
skittish
رم کننده
renunciant
کننده
syncopator
غش کننده
sensor
حس کننده
jaberer
پچ پچ کننده
fluxing oil
اب کننده
whisperer
پچ پچ کننده
bandwidth
یچ کننده
wheezy
خس خس یا خر خر کننده
wheeziest
خس خس یا خر خر کننده
wheezier
خس خس یا خر خر کننده
benders
خم کننده
bender
خم کننده
attenuant
اب کننده
mauler
له کننده
ear-splitting
کر کننده
attacking
تک کننده
mitigative
کم کننده
mitigatory
کم کننده
solver
حل کننده
abjurer or abjuror
کننده
squelcher
له کننده
catterer
پچ پچ کننده
spurner
رد کننده
doers
کننده
doer
کننده
solvents
اب کننده
solvent
اب کننده
tracker
پی کننده
trackers
پی کننده
hoppers
لی لی کننده
hopper
لی لی کننده
noncommittal
رد کننده
refutatory
رد کننده
filleting
پر کننده
fillets
پر کننده
bidders
کننده
bidder
کننده
deletive
حک کننده
crepitant
خش خش کننده
puffer
پف کننده
rebutter
رد کننده
refuser
رد کننده
deflective
کج کننده
refutative
رد کننده
percutient
دق کننده
crusher
له کننده
prater
پچ پچ کننده
filleted
پر کننده
prattfall
پچ پچ کننده
fillet
پر کننده
occupancy
تملک کننده
preemptor
پیشدستی کننده
indicating
تعیین کننده
prehensive
گیر کننده
drier
خشک کننده
manifestative
اثبات کننده
cleaner
پاک کننده
checker
وارسی کننده
indicating
مشخص کننده
predictor
پیشگویی کننده
male connector
متصل کننده نر
preclusive
جلوگیری کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com