Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
dodecahedral
دوازده سطحی
dodecahedron
دوازده سطحی
Other Matches
surficial swellings
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
juni
دوازده
twelve
دوازده
duodecimal
دوازده تایی
duodecimal
دوازده دوازدهی
duodenary
دوازده تایی
duodenary
دوازده تادوازده تا
dodecastyle
دوازده ستونه
twelve
دوازده گانه
round d.
دوازده تاتمام
dodecasyllabic
دوازده هجائی
dodecastyle
دوازده ستونی
dodecapetalous
دوازده برگی
dodecandrous
دوازده پرچمی
dodecamerous
دوازده جزئی
gross
دوازده دوجین
grossed
دوازده دوجین
grosser
دوازده دوجین
grosses
دوازده دوجین
grossest
دوازده دوجین
grossing
دوازده دوجین
dodecahedron
دوازده وجهی
dodecagon
دوازده گوشه
dozens
دوازده عدد
dozen
دوازده عدد
dodecagynous
دارای دوازده مادگی
the ensving twelve months
دوازده ماه اینده
dodecapetalous
دارای دوازده گلبرگ
twelve tables
الواح دوازده گانه
year in year out
سال دوازده ماه
topsoil
خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
All the year round. Yes in year out .
سالی دوازده ماه ( هر سال )
twelvmo
ورق کاغذ دوازده ورقی
duodecimal number system
سیستم اعدد با پایه دوازده
petit jury
هیئت منصفه دوازده نفری
english sonnet
غزل انگلیسی که شامل دوازده سطراست
withdrawing a juror
حذف یکی از دوازده عضوهیات منصفه
signs of the zodiac
صورتهای منطقه البروج برجهای دوازده گانه
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
elite type
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
shallower
کم اب سطحی
decahedral
ده سطحی
shallow
کم اب سطحی
skin-deep
<idiom>
سطحی
shallow foundation
پی سطحی
shallows
کم اب سطحی
sketchier
سطحی
surfaced
سطحی
low level
سطحی
sketchiest
سطحی
superficial
سطحی
skin deep
سطحی
surface
سطحی
sketchily
سطحی
surface water
اب سطحی
sketchy
سطحی
superficiality
سطحی
shallowest
کم اب سطحی
acrotic
سطحی
planar
سطحی
surfaces
سطحی
interfacial force
کشش سطحی
multilevel
چند سطحی
surface burning
احتراق سطحی
interfacial tension
کشش سطحی
multi level
چند سطحی
n level logic
منطق N سطحی
one level memory
حافظه یک سطحی
pentahedral
پنج سطحی
polyhedral
چند سطحی
sheet washing
فرسایش سطحی
skin effect
اثر سطحی
sorption
جذب سطحی
statical moment
لنگر سطحی
suface wind
باد سطحی
surface burst
ترکش سطحی
surface tensity
کشش سطحی
low level winds
بادهای سطحی
surface charge
بار سطحی
surface treatment
اندود سطحی
surface treatment
اسفالت سطحی
surface treatment
روکش سطحی
surface treatment
عملیات سطحی
surface width
عرض سطحی
top soil
خاک سطحی
topdress
سطحی ریختن
trihedral
سه روی سه سطحی
two level store
انباره دو سطحی
surface moisture
رطوبت سطحی
split-level
چند سطحی
surface tension
کشش سطحی
surface targets
هدفهای سطحی
surface soil
خاک سطحی
surface contact rectifier
یکسوکننده سطحی
surface corrosion
خوردگی سطحی
surface creep
خزیدن سطحی
surface detection
اکتشاف سطحی
surface detection
راداراکتشافی سطحی
surface drains
زهکشهای سطحی
surface dressing
پوشش سطحی
surface erosion
فرسایش سطحی
surface evaporation
تبخیر سطحی
surface inflow
اب سطحی ورودی
surface irrigation
ابیاری سطحی
surface leakage
نشت سطحی
surface ornament
تزیینات سطحی
surface outflow
اب سطحی خروجی
surface reverbration
برگشتهای سطحی
impact burst
ترکش سطحی
flesh wound
زخم سطحی
superficially
بطور سطحی
formal logic
قضاوت سطحی
free moisture
رطوبت سطحی
smattering
دانش سطحی
surfaces
سطحی جلادادن
surfaced
سطحی جلادادن
surface
سطحی جلادادن
pier
پایه و سطحی
singes
سوختگی سطحی
extensive cultivation
زراعت سطحی
extensive agriculture
کشاورزی سطحی
bounding mine
مین سطحی
adsorption
کشش سطحی
adsorption
جذب سطحی
adsorbent
جاذب سطحی
area load
بار سطحی
blanket grouting
تزریق سطحی
epilimnion
اب لایه سطحی
floating mine
مین سطحی
heptahedral
هفت سطحی
evaporation
تبخیر سطحی
hexahedron
جسم شش سطحی
piers
پایه و سطحی
adhesion
جاذبه سطحی
horizontal curve
پیچ سطحی
singe
سوختگی سطحی
singed
سوختگی سطحی
ground swell
موج سطحی
hexahedral
مکعب شش سطحی
singeing
سوختگی سطحی
antisurface
ضد عناصر سطحی شناوردشمن
adhesion
کشش سطحی دوسیدگی
adsorb
جذب سطحی کردن
density of surface charge
چگالی بار سطحی
surface integral
انتگرال سطحی
[ریاضی]
singes
بطور سطحی سوختن
singeing
بطور سطحی سوختن
superficiality
دانش سطحی بیمایگی
Band-Aids
چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid
چارهی سطحی و موقتی
singed
بطور سطحی سوختن
singe
بطور سطحی سوختن
topdress
بطور سطحی پاشیدن
scorches
بطور سطحی سوختن
scorch
بطور سطحی سوختن
to skim ones the news
به اخبارنگاهی سطحی کردن
puppy love
عشق سطحی و زودرس
adhesion
کشش سطحی پیوستگی
octahedron
جسم هشت سطحی
skim
بطور سطحی خواندن
skimmed
بطور سطحی خواندن
skims
بطور سطحی خواندن
adhesion force
نیروی کشش سطحی
hard surfacing
سخت گردانی سطحی
subsurface navigation
ناوبری زیر سطحی
heptahedron
جسم هفت سطحی
magnetic surface charge
بار سطحی مغناطیسی
in a perfunctory manner
بطور سرسری یا سطحی
hard surface
سخت کردن سطحی
multilevel sort
ترتیب چند سطحی
sciolistic
دارای اطلاعات سطحی
hard face
سخت کردن سطحی
runoff coefficient
ضریب جریان سطحی
crazing
ترک برداری سطحی
hokum
نمایش سطحی وبد
case hardening
سخت گردانی سطحی
hydrology
بررسی ابهای سطحی
surface fusion welding
جوشکاری ذوبی سطحی
capital widening
افزایش سطحی سرمایه
carburize
سخت گرداندن سطحی
case harden
سخت گردانی سطحی
surface decarburization
کربن گیری سطحی
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
carboard architecture
[مدل طراحی با سطحی صاف]
skim sweeping
پاک کردن سطحی مینها
subaerial
واقع در قسمت سطحی خاک
multi level planning
برنامه ریزی چند سطحی
surface reverbration
امواج برگشتی سطحی رادار
maximum surface temperature
درجه حرارت سطحی حداکثر
street inlet
دریچه ورود فاضلاب سطحی
once-over
<idiom>
یک نگاه سطحی به کسی انداختن
kopfring
حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
kitsch
پر نمایش و پر لاف و گزاف ولی سطحی
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
salt bath case hardening
سخت گردانی سطحی حمام نمک
sciolism
اطلاعات ومعلومات سطحی شارلاتان بازی
chireugi
ضربه زدن با دست تماسی-سطحی
skimmer
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
sciolist
دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
weisenheimer
کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com