English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
English Persian
government circles دوایر حکومتی
Other Matches
government departments دوایر دولتی
political circles دوایر دولتی
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
annulus فضای بین دوایر متحد المرکز
magnetic meridians دوایر نیمروز معناطیسی نصف النهار مغناطیسی
anarchy بی حکومتی
governmental حکومتی
belonging to the state <adj.> حکومتی
government-run [television, newspaper etc.] <adj.> حکومتی
governmental <adj.> حکومتی
national [state, federal state] <adj.> حکومتی
government house اداره حکومتی
gubernatorial مربوط به فرماندار یافرمانداری حکومتی
gynaecocracy حکومتی که دردست اناث باشد
oligrachy هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
dictatorship حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
dictatorships حکومتی که به فرمان یک فرد مستبد اداره میشود
representative government حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
theocracies حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
corporative state حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
oligrachy حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
oligarchical وابسته به حکومتی که بدست چندتن اداره میشود
theocracy حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
oligarchic وابسته به حکومتی که بدست چند تن اداره میشود
isocracy حکومتی که اختیارات سیاسی همه دران یکسان است
mixed government حکومتی که در ان جنبههای پادشاهی واشرافی و دمکراسی با هم به کار گرفته شود
polygarchy حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
political circles محافل سیاسی دوایر سیاسی
bureaucreacy رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
totalitarianism سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
republics حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com