English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
Other Matches
vomitive دوای قی
heal all دوای عام
hepatica دوای جگر
roborant دوای مقوی
rubefacient دوای محمر
suppository دوای مقعدی
vermicide دوای ضد کرم
antiseptic دوای ضد عفونی
antiseptics دوای ضد عفونی
anodyne دوای مسکن
adjuvant دوای ممد
agrimony دوای جگر
diuresis دوای مدر
antiphlogistic دوای ضد ورم
snake oil دوای ضدزهرمار
developer دوای فهور
developers دوای فهور
antacid دوای ضد ترشی معده
antasthmatic دوای تنگی نفس
overdoses دوای زیاد خوردن
overdose دوای زیاد خوردن
agglutinate دوای التیام اور.
metol دوای فهور فیلم
heal all دوای همه درد
fixer دوای ثبوت عکاسی
consolidant دوای التیام زخم
allheal دوای عام سنبل الطیب
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
electuary معجون خمیردارو دوای قندی
collyrium دوای قطره برای چشم
succedaneum دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
fetus جنین
fetuses جنین
germs جنین
germ جنین
foetus جنین
chrysalises جنین
afterbirth جنین
chrysalis جنین
embryo جنین
embryos جنین
foetuses جنین
embryogen پیدایش جنین
wheatgerm جنین گندم
secundine جفت جنین
foetation تشکیل جنین
ecbolic جنین انداز
to have a miscarriage جنین افگندن
foeticide جنین کشی
embryogen تشکیل جنین
mola جنین کاذب
foaticide جنین کشی
feticide کشتن جنین
foaticide سقط جنین
fetal وابسته به جنین
embryogeny تشکیل جنین
embryogeny پیدایش جنین
implacental بی جفت جنین
foeticide اسقاط جنین
aborsement سقط جنین
miscarriage سقط جنین
aborticide جنین کشی
abortment سقط جنین
miscarriages سقط جنین
feticide سقط جنین
abortions سقط جنین
blood money of an unborn child دیه جنین
abortive foatus جنین ساقط
miscarried جنین ساقط
abortion سقط جنین
abortions اسقاط جنین
abortion اسقاط جنین
mesoblast میان پوست جنین
placental وابسته به جفت جنین
malposition جابجا شدگی جنین
placentas جفت جنین مشیمه
hypoblast غشاء داخلی جنین
placenta جفت جنین مشیمه
malposition حالت غیرطبیعی جنین
chorion مشیمه خارجی جنین
abortive foetus جنین سقط شده
abortive medicines ادویه مسقط جنین
chorion پرده بیرونی جنین
aplacental فاقد جفت جنین
abortionists سقط جنین کننده
abortionist سقط جنین کننده
embryotomy تشریح جنین درزهدان
embryos جنین کمتر از هشت هفته
by con. مفهوم مخالف ان جنین میشود
yolk sac کیسه زرده دورتادور جنین
miscarriage سقط جنین غیر عمدی
eventration جنین بی شکم یابی روده
placentation پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
miscarriages سقط جنین غیر عمدی
mesoblast لایه جرثومه میانی جنین
embryo جنین کمتر از هشت هفته
amnion مشیمه پردهء دور جنین
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
conceptions لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception لقاح تخم وشروع رشد جنین
foetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses جنین بیش از هشت هفته حمل
foetus جنین بیش از هشت هفته حمل
teratology مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
abortionists کسی که موجب سقط جنین میشود
embryoctony ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
lanugo کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
avianize ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
anarthritic علاج نقرس دوای نقرس
stillbirths زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
abortifacient سقط جنین کننده سقط جنینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com