English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (2 milliseconds)
English Persian
antacid دوای ضد ترشی معده
Other Matches
gastroscope اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
acor ترشی
acidity ترشی
acidification ترشی
pickled ترشی
souse ترشی
sourness ترشی
acerbity ترشی
pickle ترشی
pickles ترشی
acescency میل به ترشی
pickler خیار ترشی
acescence میل به ترشی
acidimeter ترشی سنج
acidophile ترشی دوست
asperity سختی ترشی
pickler ترشی گذارنده
actic ترشی شیر
pepper sauce ترشی فلفل
pickle ترشی انداختن
sourish به ترشی زننده
sourish مایل به ترشی
pickles ترشی انداختن
pickler پیازترشی سبزی ترشی
verjuice اب سیب ترش ترشی
souse با ترشی مخلوط کردن
piccalilli ترشی ادویه وسبزیجات
jerusalem a سیب زمینی ترشی
chutney یک نوع ترشی با ادویه
vomitive دوای قی
sourness is the p of vinegar ترشی خاصیت سرکه است
diuresis دوای مدر
adjuvant دوای ممد
suppository دوای مقعدی
agrimony دوای جگر
anodyne دوای مسکن
antiseptic دوای ضد عفونی
vermicide دوای ضد کرم
antiseptics دوای ضد عفونی
antiphlogistic دوای ضد ورم
heal all دوای عام
roborant دوای مقوی
hepatica دوای جگر
developers دوای فهور
developer دوای فهور
rubefacient دوای محمر
snake oil دوای ضدزهرمار
metol دوای فهور فیلم
overdoses دوای زیاد خوردن
heal all دوای همه درد
fixer دوای ثبوت عکاسی
overdose دوای زیاد خوردن
consolidant دوای التیام زخم
antasthmatic دوای تنگی نفس
agglutinate دوای التیام اور.
allheal دوای عام سنبل الطیب
electuary معجون خمیردارو دوای قندی
collyrium دوای قطره برای چشم
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
picalilli ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
succedaneum دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
stomachs معده
stomach معده
maw معده
stomaching معده
orifice of the stomack معده
tummy معده
foul stomach معده پر
the inner man معده
stomached معده
tummies معده
kyte معده
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
stomach pumps تنقیهی معده
stomach pump تنقیهی معده
saburra اخلاط معده
pyrosis سوزش معده
pneumogastric nerve پی با عصب شش و معده
stomachache درد معده
rot gut معده خراب کن
heartburn سوزش معده
antacid ضداسید معده
maw حفره معده
cardialgia دردفم معده
gastritis ورم معده
gastritis التهاب معده
gastritis اماس معده
craw معده جانور
gastric ulcer زخم معده
gastric juice شیره معده
epigastrium روی معده
gastrolith سنگ معده
collywobbles درد معده
gastroptosis سقوط معده
cramp of stomach درد معده
f.of the stomach ته یاقعر معده
gastroscopy معاینه معده
abdominal pain معده درد [پزشکی]
stomach pain معده درد [پزشکی]
dyspepsy ناراحتی معده [پزشکی]
upset stomach ناراحتی معده [پزشکی]
tummy upset [coll.] ناراحتی معده [پزشکی]
gastroenteritis ورم معده و رودهها
stomach upset ناراحتی معده [پزشکی]
ascarid کرم معده اسکاریس
indigestion ناراحتی معده [پزشکی]
breadbasket معده ناحیه حاصلخیز
polygastric دارای چندین معده
psalterium معده سوم نشخوارکنندگان
gastroptosis پایین افتادن معده
gastro enteritis اماس معده وروده
gastrointestinal مربوط به معده و روده
mesogaster معده بند ناحیه ناف
gastroenterology مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
gastroenterologist متخصص بیماریهای معده وروده
gastroenteritis التهاب معده و رودهی باریک
gastric fever تب معدهای یارودهای حمای معده
mesogaster پردهای که معده رابدیوارعقبی شکم می پیوند د
ingestion قورت دادن داخل معده کردن
gastro enteric وابسته به معده وروده معدی امعائی
peptic gland دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
solar plexus شبکه عصبی ناحیه زیر معده
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
achlorhydria فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
gastrin هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
pepsine پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
pepsin پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
lavage انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
ulcer زخم معده قرحه دار کردن یا شدن ریش کردن
ulcers زخم معده قرحه دار کردن یا شدن ریش کردن
anarthritic علاج نقرس دوای نقرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com