English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
antiseptic دوای ضد عفونی
antiseptics دوای ضد عفونی
Other Matches
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
vomitive دوای قی
heal all دوای عام
hepatica دوای جگر
rubefacient دوای محمر
anodyne دوای مسکن
snake oil دوای ضدزهرمار
roborant دوای مقوی
suppository دوای مقعدی
vermicide دوای ضد کرم
antiphlogistic دوای ضد ورم
agrimony دوای جگر
developer دوای فهور
developers دوای فهور
adjuvant دوای ممد
diuresis دوای مدر
disinfection ضد عفونی
infectious عفونی
asepsis ضد عفونی
decontamination ضد عفونی
disinfectant ضد عفونی
pestiferous عفونی
zymotic عفونی
metol دوای فهور فیلم
antasthmatic دوای تنگی نفس
antacid دوای ضد ترشی معده
agglutinate دوای التیام اور.
overdose دوای زیاد خوردن
overdoses دوای زیاد خوردن
fixer دوای ثبوت عکاسی
heal all دوای همه درد
consolidant دوای التیام زخم
septic ماده عفونی
saperaemia عفونی خون
disinfect ضد عفونی کردن
infectiousness عفونی بودن
septic جسم عفونی
disinfecting ضد عفونی کردن
antisepsis حالت ضد عفونی
antisepticize ضد عفونی کردن
disinfects ضد عفونی کردن
infects عفونی کردن
infect عفونی کردن
asepticize ضد عفونی کردن
infecting عفونی کردن
fumigation ضد عفونی سازی
disinfected ضد عفونی کردن
the wound was infected زخم عفونی شد
allheal دوای عام سنبل الطیب
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
collyrium دوای قطره برای چشم
electuary معجون خمیردارو دوای قندی
infectiously بطور مسری یا عفونی
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminated رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminates رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminating رفع الودگی ضد عفونی کردن
fumigant ماده ضد عفونی کننده تدخینی
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminate رفع الودگی ضد عفونی کردن
succedaneum دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
sepsis مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
anarthritic علاج نقرس دوای نقرس
sterilized گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizing گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizes گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilises گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilising گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilize گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilised گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com