Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
repeople
دوباره مسکون ساختن
Other Matches
reedify
دوباره ساختن
re edify
دوباره ساختن
repeats
دوباره ساختن
repeat
دوباره ساختن
rebind
دوباره ملزم ساختن
to make over
انتقال دادن دوباره ساختن
reproducing
چاپ کردن دوباره ساختن
reproduces
چاپ کردن دوباره ساختن
make over
انتقال دادن دوباره ساختن
reproduced
چاپ کردن دوباره ساختن
reproduce
چاپ کردن دوباره ساختن
inhabited
مسکون
occupied
مسکون
populate
مسکون کردن
populates
مسکون کردن
populating
مسکون کردن
rest mass
جرم مسکون
populated
مسکون محصور
the house is occupied
خانه اشغال شده یا مسکون است
thule
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
recriminate
اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
revives
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived
دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate
دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerate
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
unregenerated
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship
دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
regained
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains
دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
looped
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
scareup
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
reopens
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen
دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
redintegrate
دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
shedding
خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds
خون جاری ساختن جاری ساختن
shed
خون جاری ساختن جاری ساختن
de novo
دوباره
continually
دوباره و دوباره
afresh
دوباره
on more
دوباره
bis
دوباره
anew
دوباره
revet
دوباره
again
دوباره
re-runs
دوباره دویدن
rallied
دوباره بکارانداختن
rewriter
دوباره نویس
reproducer
دوباره تولیدکننده
second check
بررسی دوباره
reproduces
دوباره تولیدکردن
repullulate
دوباره درامدن
reproduced
دوباره تولیدکردن
restart
شروع دوباره
resorption
بلع دوباره
reproduce
دوباره تولیدکردن
resurge
دوباره برخاستن
rallies
دوباره بکارانداختن
rally
دوباره بکارانداختن
retransmit
دوباره فرستادن
revest
دوباره گماشتن
resorb
دوباره بعلیدن
rewake
دوباره برانگیختن
reassembling
دوباره سوارکردن
reassembles
دوباره سوارکردن
replenished
دوباره پر کردن
come back
دوباره مد شدن
replenish
دوباره پر کردن
refreshes
دوباره پر کردن
refreshed
دوباره پر کردن
refresh
دوباره پر کردن
reconstruction
دوباره سازی
re-ran
دوباره دویدن
replenishes
دوباره پر کردن
twice born
دوباره زاد
replenishing
دوباره پر کردن
reassembled
دوباره سوارکردن
refreshingly
دوباره سازی
reconstructions
دوباره سازی
reassemble
دوباره سوارکردن
to come again
دوباره امدن
refreshing
دوباره سازی
re count
دوباره شمردن
re-run
دوباره دویدن
re fuse
دوباره گداختن
rendered
دوباره دادن
reelect
دوباره گزیدن
repeat
دوباره گفتن
reenagement
استخدام دوباره
repeats
دوباره گفتن
refloats
دوباره به اب انداختن
fox message
پیام دوباره
digamy
عروسی دوباره
refillable
دوباره پر کردنی
renders
دوباره دادن
redintegrate
دوباره مستقرشونده
re establishment
دوباره برقرارسازی
re echo
دوباره برگرداندن
recature
دوباره تسخیرکردن
recoat
دوباره اندودن
encores
دوباره بنوازید
encore
دوباره بنوازید
re construction
دوباره سازی
plerosis
دوباره پرشدن
once more
دوباره باردیگر
reproductions
تولید دوباره
reproduction
تولید دوباره
rebirth
تولد دوباره
reinvest
دوباره گماشتن
recapturing
دوباره تسخیرکردن
recaptures
دوباره تسخیرکردن
recaptured
دوباره تسخیرکردن
recapture
دوباره تسخیرکردن
reproducing
دوباره تولیدکردن
repass
دوباره عبورکردن
repeated test
ازمون دوباره
repiece
دوباره سر هم دادن
readjusts
دوباره تعدیل
readjusting
دوباره تعدیل
recurring
دوباره فاهرشونده
render
دوباره دادن
refloating
دوباره به اب انداختن
refloated
دوباره به اب انداختن
refloat
دوباره به اب انداختن
regorge
دوباره فروبردن
readjust
دوباره تعدیل
rehear
دوباره شنیدن
readjusted
دوباره تعدیل
replenishment
دوباره پرکردن
re-running
دوباره دویدن
retaking
دوباره گرفتن
retakes
دوباره گرفتن
rework
دوباره ورزیدن
rewriting
دوباره نویسی
rewritten
دوباره نوشتن
rewritten
دوباره نویسی
reworked
دوباره ورزیدن
rewrote
دوباره نوشتن
rewrote
دوباره نویسی
retaken
دوباره گرفتن
reworking
دوباره ورزیدن
reworks
دوباره ورزیدن
A fresh lease of life.
عمر دوباره
Come again
<idiom>
دوباره تکرار کن.
double-check
<idiom>
دوباره چک کردن
rejoining
دوباره پیوستن به
remakes
دوباره سازی
reseat
دوباره نشاندن
reseated
دوباره نشاندن
refills
دوباره پر کردن
retake
دوباره گرفتن
refills
دوباره پرکردن
refilling
دوباره پر کردن
refilling
دوباره پرکردن
refilled
دوباره پر کردن
refilled
دوباره پرکردن
refill
دوباره پر کردن
refill
دوباره پرکردن
rewrite
دوباره نوشتن
rewrite
دوباره نویسی
rewrites
دوباره نوشتن
rewrites
دوباره نویسی
rewriting
دوباره نوشتن
reseats
دوباره نشاندن
reseating
دوباره نشاندن
reinstating
دوباره گماشتن
reissued
دوباره منتشرکردن
redeveloped
دوباره فاهرکردن
reissue
دوباره منتشرکردن
reinstated
دوباره گماشتن
reinstate
دوباره گماشتن
redevelops
دوباره فاهرکردن
redevelop
دوباره فاهرکردن
rejoins
دوباره پیوستن به
rejoin
دوباره پیوستن به
reissues
دوباره منتشرکردن
rejoined
دوباره پیوستن به
reissuing
دوباره منتشرکردن
resold
دوباره فروختن
remake
دوباره سازی
resells
دوباره فروختن
redeveloping
دوباره فاهرکردن
reselling
دوباره فروختن
resell
دوباره فروختن
reinstates
دوباره گماشتن
re examine
دوباره بازپرسی کردن
repeats
دوباره انجام دادن
remount
دوباره بالا رفتن
re export
دوباره صادر کردن
remounts
دوباره بالا رفتن
regarding
دوباره تسطیح کردن
reactivating
دوباره فعال کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com