English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English Persian
vellicate دوبار دودفعه دو مرتبه دوبرابر
Other Matches
twice is دودفعه 2 میشود 4
it occurs twice a day روزی دوبار رخ میدهد روزی دوبار اتفاق میافتد
twofold دوبرابر
doubly دوبرابر
diploid دوبرابر
d. wages مزد دوبرابر
doubled :دوبرابر کردن
doubled up :دوبرابر کردن
twice دومرتبه دوبرابر
double :دوبرابر کردن
reduplication دوبرابر کردن
redoubling افزودن دوبرابر کردن
redoubles افزودن دوبرابر کردن
redoubled افزودن دوبرابر کردن
redouble افزودن دوبرابر کردن
tows دوبار
doubled دوبار
doubled up دوبار
tow دوبار
double دوبار
twice دوبار
paroli دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
semimonthly ماهی دوبار
biyearly سالی دوبار
biweekly هفتهای دوبار
semi weekly هفتهای دوبار
relives دوبار زندگی کردن
relive دوبار زندگی کردن
reecho دوبار منعکس شدن
We've already been burglarized twice. [خانه ] ما را دوبار دزد زد.
relived دوبار زندگی کردن
double bogey دوبار کسب امتیاز
reliving دوبار زندگی کردن
biannual سالی دوبار دوسال یکبار
Once bitten,twice shy. <proverb> یک بار گزش ,دوبار ترس .
doubled up دوبار چرخش کامل ژیمناست
doubled دوبار چرخش کامل ژیمناست
double دوبار چرخش کامل ژیمناست
not up توپ دوبار به زمین خورده دبل
pull bread مغز نان تازه که دوبار به پزندتا سرخ شود
echelon مرتبه
thrice سه مرتبه
ranks مرتبه
once in a whiled یک مرتبه
rank مرتبه
enmasse یک مرتبه
all of a sudden یک مرتبه
ranked مرتبه
echelons مرتبه
order مرتبه
double ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled up ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
doubled ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
semidiurnal دو مرتبه در روز
manyfold چندین مرتبه
low order مرتبه پایین
three fold سه دفعه سه مرتبه
order of magnitude مرتبه بزرگی
second order مرتبه دوم
pooh bah عالی مرتبه
second class دومین مرتبه
third order reaction واکنش مرتبه سه
order of matrix مرتبه ماتریس
first order transition گداز مرتبه یک
bond order مرتبه پیوند
stair مرتبه درجه
ninths نهمین مرتبه
ninth نهمین مرتبه
elevated بلند مرتبه
positioned مرتبه مقام
placing وهله مرتبه
hierarchies مرتبه بندی
position مرتبه مقام
exalted بلند مرتبه
first order reflection انعکاس مرتبه یک
hierarchy مرتبه بندی
place وهله مرتبه
first order reaction واکنش مرتبه یک
places وهله مرتبه
nth در مرتبه بیشمار
first order مرتبه اول
second order conditions شرایط مرتبه دوم
top flight اعلی ترین مرتبه
to pull short یک مرتبه جلوگیری کردن
flare up <idiom> یک مرتبه عصبانی شدن
second order reaction واکنش مرتبه دوم
second order factor عامل مرتبه دوم
pseudo first order reaction واکنش شبه مرتبه یک
higher order factor عامل مرتبه بالا
sphere مرتبه حدود فعالیت
spheres مرتبه حدود فعالیت
m مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
second derivative مشتق مرتبه دوم
low order bit بیت مرتبه پایین
baronetcy مقام و مرتبه بارونی
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
derivatives of higher order مشتقهای مرتبه بالا [ریاضی]
nineteens نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
ring a bell <idiom> یک مرتبه موضوعی را به خاطر آوردن
etesian سالی یک مرتبه واقع شونده
to stop short یک مرتبه ایستادن یا مکث کردن
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
nineteen نوزدهمین مرتبه نوزده تایی
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
doubled up مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
outclass دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassed دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclassing دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
outclasses دارای مقام بلندتری بودن از از حیث مرتبه و طبقه برتری داشتن بر
spline در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
blue book کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com