English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
English Persian
steel chimmey دودکش فولادی
Other Matches
steel dam سد فولادی
steel construction ساختمان فولادی
steel facing membrane پرده فولادی
steel framed structured ساختمان فولادی
steel framed structured سازه فولادی
steel sheet ورق فولادی
steel cap کلاه فولادی
steelblue <adj.> <noun> آبی فولادی
armature میله فولادی
cogged ingot شمشه فولادی
cogged ingot شمش فولادی
steel industries صنایع فولادی
steel jacket پوشش فولادی
steel bands نوار فولادی
grating شبکه فولادی
steel band نوار فولادی
steeliness خاصیت فولادی
steel wire rope طناب فولادی
steel wire سیم فولادی
flexible steel wire rope طناب فولادی خم شو
steel square گونیای فولادی
steel sheet piling سپرکوبی فولادی
gratings شبکه فولادی
steel pipe لوله فولادی
flexible mild steel wire rope طناب فولادی نرم
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
building steel lathing بافت ساختمان فولادی
gusset صفحه فولادی اتصال
pile planking دیوار سپر فولادی
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
steel blue رنگ ابی فولادی
tubular steel scaffold داربست لولهای فولادی
rolled steel joist تیرچه فولادی نوردشده
reinforced concrete pipe لوله بتن فولادی
gussets صفحه فولادی اتصال
reinforced concrete construction ساختمان بتن فولادی
reinforced concrete carcase اسکلت بتن فولادی
stilus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
steel casting پروفیل فولادی ریخته گری
styli قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
high quality sheet steel ورق فولادی با کیفیت خوب
styluses قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stand بستهای فولادی کورهای بلند
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
concrete steel سلاح یا میله فولادی بتن ارماتور
sheet pile سپر فولادی برای ساختمانهای ابی
hawser طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
beryllium فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
tempered steel فولادی که درگرما عمل اورده شده باشد
billets دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeting دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billeted دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
billet دال فولادی جهت اتقال نیروبه شبکه یا کف پی
knuckle sprue استخوانهای ریخته گری-فولادی که در داخل کانالهاباقی می ماند
jigs اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jig اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
snorkel دودکش
flues دودکش
chimney-can سر دودکش
chimney-hood سر دودکش
snorkels دودکش
flue دودکش
uptake دودکش
lum دودکش
smoke stack دودکش
downtake دودکش
chimney stack دودکش
chimney stacks دودکش
chimney flow دودکش
chimney-pot سر دودکش
funnels دودکش
hood دودکش
chimneys دودکش
chimney دودکش
hoods دودکش
funnelling دودکش
funnel دودکش
funneling دودکش
funneled دودکش
stacks دودکش ناو
chimney-throat دود رو دودکش
chimney-throat گلوی دودکش
chimney pots کلاهک دودکش
chimney-waist کمرگاه دودکش
chimney stack میله دودکش
chimney stacks میله دودکش
stacked دودکش دسته
stacks دودکش دسته
stacked دودکش ناو
chimney-stalk دودکش کوره ای
chimney-shaft میله دودکش
chimney sweeps دودکش پاک کن
chimney sweep دودکش پاک کن
tallboy کلاهک دودکش
stack دودکش دسته
stack دودکش ناو
chimney-tun دودکش کوره ای
chimney-shaft ساقه دودکش
flue pipe لوله دودکش
flue gas گازهای دودکش
factory chimney دودکش کارخانه
funnels دودکش ناو
funneled دودکش ناو
smokestack دودکش لکوموتیو
smokestack دودکش کشتی
chimney stalk دودکش کارخانه
chimney shaft دودکش کورهای
chimney flashing درزبندی دودکش
smokestack دودکش ساختمان
smokestacks دودکش لکوموتیو
smokestacks دودکش کشتی
shaft چاه دودکش
funnelling دودکش ناو
tubes دودکش نای
tube دودکش نای
hoods کلاهک دودکش
hoods سرپوش دودکش
hood سرپوش دودکش
hood کلاهک دودکش
bonnet کلاهک دودکش
bonnets کلاهک دودکش
chimney pot کلاهک دودکش
smokestacks دودکش ساختمان
funneling دودکش ناو
shafts چاه دودکش
funnel دودکش ناو
lum نوک دودکش
hoods روپوش کلاهک دودکش
hood گنبد دودکش [شیمی]
dome کلاهک دودکش [شیمی]
hood کلاهک دودکش [شیمی]
chimney-head [بالای دودکش کوره ای]
hood روپوش کلاهک دودکش
abat vent کلاهک دودکش بخاری
louvers فانوس دودکش بخاری
louvre فانوس دودکش بخاری
dome گنبد دودکش [شیمی]
cowel کلاهک دودکش دار
louver فانوس دودکش بخاری
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
reed valve شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
chimney-top تاج دودکش [روی بام]
stockades دودکش بازوی لنگر کشتی
shoot blower دوده پاک کن دودکش ناو
chimney-jamb [تیر عمودی چارچوب دودکش]
stockade دودکش بازوی لنگر کشتی
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
baseplate پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
rollpin پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
chimney-breast [بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
bar automatic میله فولادی که به موازات ریل راه اهن کشیده میشودو وقتی که چرخ قطاری روی ان قرار می گیرد نقاط توقف و موقعیت را مشخص می نماید
structrual engineering industry صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
snorkels دودکش عبور از اب لوله هواکش هواکش
snorkel دودکش عبور از اب لوله هواکش هواکش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com