Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English
Persian
mesozoic era
دوران دوم زمین شناسی
Search result with all words
paleocene
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
Other Matches
geocentric
دوران زمین مرکزی
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
paleontology
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
sabbatical year
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
science of geology
زمین شناسی
geological
زمین شناسی
geology
زمین شناسی
geostrategy
زمین شناسی
earth science
زمین شناسی
geology
دانش زمین شناسی
geological
وابسته به زمین شناسی
alcoves
اشیانه زمین شناسی
geologize
در زمین شناسی کارکردن
alcove
اشیانه زمین شناسی
formations
تشکیلات زمین شناسی
geologic
وابسته به زمین شناسی
geologic erosion
فرسایش زمین شناسی
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
geological survey
سازمان زمین شناسی
geologically
از لحاظ زمین شناسی
geochronology
باستان شناسی زمین
geobiology
زمین زیست شناسی
pleistocene
عهدچهارم زمین شناسی
cretaceous
دوره زمین شناسی کرتاسه
Anisian
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
geogonostical
مربوط بعلم زمین شناسی
geogonostic
مربوط بعلم زمین شناسی
Anisic
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
geoscience
علوم مربوط به زمین شناسی
jural
دورهء زمین شناسی ژوراسیک
jura
دورهء زمین شناسی ژوراسیک
tectonics
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
geologize
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
precambrian
قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
intrusive bodies
ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
index fossil
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
dike
رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
permian
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
neocene
قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
speleology
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
stratigraphy
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
mesozoic
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geochronology
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
neozoic
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
phytography
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
geochronometry
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
eocene
دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
paleozoic
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
swimming
دوران
circulations
دوران
circulation
دوران
rotation
دوران
gyration
دوران
gyrations
دوران
era
دوران
cycles
دوران
eras
دوران
cycled
دوران
period
دوران
vertigo
دوران
cycle
دوران
periods
دوران
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
circulations
دوران خون
raced
دوران مسیر
race
دوران مسیر
life
دوران زندگی
lives
دوران زندگی
climacteric
دوران یائسگی زن
the whirligig of fashion
دوران دایمی مد
circulation
دوران خون
races
دوران مسیر
off season
در دوران کم کاری
rotate
دوران کردن
rotates
دوران کردن
paleozoic
دوران اول
wartime
دوران جنگ
aftertime
دوران پیری
off season
در دوران کسادی
peacetime
دوران صلح
space age
دوران کیهان
fulcrum
نقطه دوران
sense of rotation
جهت دوران
revolution
چرخش دوران
wifehood
دوران زوجیت
stound
دوران درد
revolution
دوران شورش
rotation about a line
دوران دور یک خط
revolutions
چرخش دوران
revolutions
دوران شورش
qyaternary
دوران چهارم
angle of rotation
زاویه دوران
plane of rotation
سطح دوران
rotated
دوران کردن
rotation
چرخش دوران
lucid interval
دوران افاقه
axis of rotation
محور دوران
distance between centers
طول دوران
dizzy
دچار دوران سر
till in old
[great]
age
تا در دوران سالمندی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
geriatrist
امراض دوران پیری
golden age
دوران رونق و رفاه
revolution
دور دوران کامل
rotation about a point
دوران دور یک نقطه
revolutions
دور دوران کامل
rotational
دوران گردش بدور
vertiginous
سرگیجهای دوران کننده
azoic
دوران ماقبل تاریخ
seasoned
دوران چاشنی زدن
rotation
دوران گردش بدور
circulatory
مربوط یه دوران خون
season
دوران چاشنی زدن
golden ages
دوران رونق و رفاه
jumped-up
تازه به دوران رسیده
seasons
دوران چاشنی زدن
off season
وابسته به این دوران
spinning
چرخش
[گردش]
[دوران ]
obligated tour
دوران مشمولیت وفیفه
instantaneous center of rotation
مرکز دوران لحظهای
iceman
یخی بستر دوران یخ
geriatrician
امراض دوران پیریgyrfalcon
rotation around
[about]
a point
دوران دور نقطه ای
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
gyrated
چرخ زدن دوران داشتن
gyrating
چرخ زدن دوران داشتن
gyrate
چرخ زدن دوران داشتن
gyrates
چرخ زدن دوران داشتن
age earnings profile
برنامه درامد در دوران زندگی
whirl
چرخش یا دوران جریان سیال
anthropic
مربوط به دوران پیدایش انسان
whirled
چرخش یا دوران جریان سیال
long run period
دوران محاسبه بلند مدت
whirligig of something
دوران دایمی
[اصطلاح مجازی]
whirling
چرخش یا دوران جریان سیال
whirls
چرخش یا دوران جریان سیال
The whirligig of time revolves.
دوران دایمی زمان می چرخد.
peripheral course
دوران پیش دانشگاهی نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com