Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
optician
دوربین فروش
opticians
دوربین فروش
Search result with all words
optician
عینک فروش دوربین ساز
opticians
عینک فروش دوربین ساز
Other Matches
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
woollen draper
پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
pearlies
جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
on licence
پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
wine seller
میفروش باده فروش شراب فروش خمار
sale maximization
به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
hard sell
سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force
نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
optional claiming race
مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furrier
خز فروش پوست فروش
furriers
خز فروش پوست فروش
sales promotion
افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
far seeing
دوربین
night glass
دوربین شب
binocular
دوربین
longsighted
دوربین
long sighted
دوربین
camera
دوربین
telescopes
دوربین
the penetration of a telescope
دوربین
telescope
دوربین
opera glasses
دوربین
cameras
دوربین
far-sighted
دوربین
presbyopic
دوربین
far sighted
دوربین
color camera
دوربین رنگی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
pickup tube
دوربین تلویزیونی
sight
دوربین دیدن
sights
دوربین دیدن
camera tube
دوربین تلویزیونی
camera nadir
خط لولای دوربین
camera-shy
بیزار از دوربین
box camera
دوربین قوطی
theodo;ite
دوربین مهندسی
computing sight
دوربین محاسب
the penetration of a telescope
قوه دوربین
vial
حباب دوربین
hypermetrope
ادم دوربین
coarse sight
دوربین یدکی
gun sight
دوربین توپ
telescopy
فن استعمال دوربین
spyglass
دوربین کوچک
kodak
دوربین عکاسی
box cameras
دوربین قوطی
cross hair
خط داخل دوربین
observation camera
دوربین امنیتی
CCTV camera
دوربین امنیتی
binocular
دوربین دو چشم
binocular
دوربین دوچشمی
closed-circuit camera
دوربین نظارت
telescopes
دوربین نجومی
surveillance camera
دوربین نظارت
reticle
عدسی دوربین
security camera
دوربین نظارت
observation camera
دوربین نظارت
CCTV camera
دوربین نظارت
lens
عدسی دوربین
miniature camera
دوربین مینیاتوری
metascope
دوربین تک چشمی
electron camera
دوربین الکترونی
drawtube
لوله دوربین
eye piece
عدسی سر دوربین
telescope
دوربین نجومی
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
director sight
دوربین هادی
reflex sight
دوربین منشوری
security camera
دوربین امنیتی
surveillance camera
دوربین امنیتی
field glass
دوربین صحرایی
elbow telescope
دوربین بازویی
oligopoly
انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
reticle
تار موی دوربین
vidicon
لوله دوربین عکاسی
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
reticle
شبکه دوربین نجومی
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
camera magazine
کاست فیلم دوربین
riflescope
دوربین روی تفنگ
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
sightings
دیدن از داخل دوربین
camera window
دریچه دیافراگم دوربین
sighting
دیدن از داخل دوربین
sight
دوربین نشانه روی
macrometer
دوربین مسافت سنج
sights
دوربین نشانه روی
camera axis
محور دوربین عکاسی
glass
ایینه شیشه دوربین
spotting scope
دوربین روی سه پایه
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
dumpy level
تراز دوربین دار
minicam
دوربین خیلی کوچک
telescopic alidade
عضاده دوربین دار
tachymeter
دوربین مسافت یاب
tachometric sight
دوربین مسافت سنج
tachometric sight
دوربین مسافت یاب
tacheometer
دوربین نقشه برداری
minicamera
دوربین خیلی کوچک
miniature camera
دوربین تصاویر کوچک
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
colminator
دوربین شاخص توپ
observation camera
دوربین مدار بسته
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
CCTV camera
دوربین مدار بسته
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
security camera
دوربین مدار بسته
surveillance camera
دوربین مدار بسته
drawtube
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
computing gunsight
دوربین محاسب توپ
vendible
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
قابل فروش جنس قابل فروش
tachymeter
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
eyeglass
شیشهء دوربین یاذره بین
telescopic alidade
سمت گیر دوربین دار
focal length
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
trick
درجه بندی عدسی دوربین
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
helioscope
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
camcorder
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
cross hair
تار موی وسط دوربین
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
computing gunsight
دوربین محاسب عناصر تیر
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
power
درشت نمایی قدرت دوربین
powered
درشت نمایی قدرت دوربین
powering
درشت نمایی قدرت دوربین
air cartographic camera
دوربین عکس برداری هوایی
reticle
میدان دید داخل دوربین
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
powers
درشت نمایی قدرت دوربین
instrument
وسیله دوربین یا زاویه یاب
dynameter
اسباب سنجش قوه دوربین
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
sound camera
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sniperscope
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
phototelescope
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
snooperscope
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
telecamera
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
angular velocity bombsight
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
tribrach
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
synchronous sight
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
hyperope
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
floating reticle
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
theodolites
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolite
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
panoramic
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
z correction
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
plumb point
نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
reticle
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
panoramas
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box cameras
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
periscopes
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
periscope
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panopticon
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
pattern
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
sales
فروش
retailer
تک فروش
taverner
می فروش
vendition
فروش
turnover
فروش
sale
فروش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com