English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6 milliseconds)
English Persian
macrometer دوربین مسافت سنج
tachometric sight دوربین مسافت سنج
Search result with all words
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
tachometric sight دوربین مسافت یاب
tachymeter دوربین مسافت یاب
Other Matches
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
photo distance مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
attenuation mean free path مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free path for attenuation مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scattering mean free path مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
short international مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
range section قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
absorption mean free path مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
mean free path absorption مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
telemetering ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
the penetration of a telescope دوربین
far sighted دوربین
far-sighted دوربین
opera glasses دوربین
long sighted دوربین
binocular دوربین
presbyopic دوربین
far seeing دوربین
cameras دوربین
night glass دوربین شب
telescope دوربین
camera دوربین
longsighted دوربین
telescopes دوربین
binocular دوربین دو چشم
telescope دوربین نجومی
camera tube دوربین تلویزیونی
pickup tube دوربین تلویزیونی
camera nadir خط لولای دوربین
television camera tube دوربین تلویزیونی
lens عدسی دوربین
telescopy فن استعمال دوربین
coarse sight دوربین یدکی
telescopes دوربین نجومی
the penetration of a telescope قوه دوربین
theodo;ite دوربین مهندسی
binocular دوربین دوچشمی
sight دوربین دیدن
sights دوربین دیدن
closed-circuit camera دوربین امنیتی
surveillance camera دوربین امنیتی
security camera دوربین امنیتی
spyglass دوربین کوچک
observation camera دوربین امنیتی
CCTV camera دوربین امنیتی
reticle عدسی دوربین
reflex sight دوربین منشوری
closed-circuit camera دوربین نظارت
drawtube لوله دوربین
surveillance camera دوربین نظارت
security camera دوربین نظارت
observation camera دوربین نظارت
CCTV camera دوربین نظارت
kodak دوربین عکاسی
eye piece عدسی سر دوربین
elbow telescope دوربین بازویی
camera-shy بیزار از دوربین
electron camera دوربین الکترونی
miniature camera دوربین مینیاتوری
opticians دوربین فروش
field glass دوربین صحرایی
optician دوربین فروش
box camera دوربین قوطی
box cameras دوربین قوطی
color camera دوربین رنگی
hypermetrope ادم دوربین
computing sight دوربین محاسب
cross hair خط داخل دوربین
vial حباب دوربین
gun sight دوربین توپ
director sight دوربین هادی
metascope دوربین تک چشمی
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
minicam دوربین خیلی کوچک
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
colminator دوربین شاخص توپ
reticle تار موی دوربین
minicamera دوربین خیلی کوچک
riflescope دوربین روی تفنگ
reticle شبکه دوربین نجومی
infrared viewer دوربین دیدبانی شبانه
computing gunsight دوربین محاسب توپ
camera axis محور دوربین عکاسی
dumpy level تراز دوربین دار
opera glass دوربین مخصوص اپرا
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
infrared viewer دوربین مادون قرمز
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
camera window دریچه دیافراگم دوربین
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
camera magazine کاست فیلم دوربین
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
glass ایینه شیشه دوربین
vidicon لوله دوربین عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
CCTV camera دوربین مدار بسته
observation camera دوربین مدار بسته
security camera دوربین مدار بسته
surveillance camera دوربین مدار بسته
sights دوربین نشانه روی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
spotting scope دوربین روی سه پایه
tacheometer دوربین نقشه برداری
sight دوربین نشانه روی
sighting دیدن از داخل دوربین
sightings دیدن از داخل دوربین
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
telescopic alidade عضاده دوربین دار
ranges مسافت
ranged مسافت
range مسافت
distances مسافت
short range کم مسافت
lengths مسافت
length مسافت
short-range کم مسافت
distance مسافت
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
camcorder دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
optician عینک فروش دوربین ساز
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
eyeglass شیشهء دوربین یاذره بین
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
cross hair تار موی وسط دوربین
camcorders دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
opticians عینک فروش دوربین ساز
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
focal length فاصله کانونی دوربین یاعدسی
powers درشت نمایی قدرت دوربین
instrument وسیله دوربین یا زاویه یاب
powering درشت نمایی قدرت دوربین
powered درشت نمایی قدرت دوربین
tricking درجه بندی عدسی دوربین
power درشت نمایی قدرت دوربین
tricked درجه بندی عدسی دوربین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
trick درجه بندی عدسی دوربین
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
glass دستگاه ارتفاع سنج دوربین
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
helioscope دوربین افتاب بینی خورشیدبین
reticle میدان دید داخل دوربین
telescopic alidade سمت گیر دوربین دار
metrograph مسافت سنج
range indicator شاخص مسافت
supporting distance مسافت پشتیبانی
odograph مسافت سنج
range indicator طبله مسافت
sight distance مسافت دید
range determination تعیین مسافت
range drum طبله مسافت
range finder مسافت یاب
range finding مسافت یابی
telemeter مسافت سنج
taximeter مسافت سنج
range indicator مقیاس مسافت
range adjustment تنظیم مسافت
range calibration تنظیم مسافت
range sensing تخمین مسافت
range determination تخمین مسافت
telemetry مسافت سنجی
proximity fuze از مسافت دور
odometer مسافت سنج
odometry مسافت پیمایی
rangefinders مسافت یاب
trochometer مسافت پیما
plotting scale خط کش مسافت یاب
viameter مسافت پیما
training distance مسافت تمرین
test course مسافت ازمایش
racing course مسافت مسابقه
range scale طبله مسافت
air distance مسافت هوایی
burst range مسافت ترکش
hauled مسافت حمل
haul مسافت حمل
telephoning در یک مسافت طولانی
equidistance مسافت مساوی
ranging مسافت یابی
close range مسافت نزدیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com