Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English
Persian
sight
دوربین نشانه روی
sights
دوربین نشانه روی
Search result with all words
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
Other Matches
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
telescopes
دوربین
long sighted
دوربین
longsighted
دوربین
night glass
دوربین شب
presbyopic
دوربین
opera glasses
دوربین
far seeing
دوربین
camera
دوربین
the penetration of a telescope
دوربین
cameras
دوربین
far sighted
دوربین
far-sighted
دوربین
telescope
دوربین
binocular
دوربین
box camera
دوربین قوطی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
elbow telescope
دوربین بازویی
lens
عدسی دوربین
sight
دوربین دیدن
electron camera
دوربین الکترونی
color camera
دوربین رنگی
box cameras
دوربین قوطی
eye piece
عدسی سر دوربین
CCTV camera
دوربین نظارت
camera-shy
بیزار از دوربین
binocular
دوربین دو چشم
gun sight
دوربین توپ
hypermetrope
ادم دوربین
sights
دوربین دیدن
security camera
دوربین امنیتی
binocular
دوربین دوچشمی
reflex sight
دوربین منشوری
miniature camera
دوربین مینیاتوری
metascope
دوربین تک چشمی
director sight
دوربین هادی
drawtube
لوله دوربین
surveillance camera
دوربین امنیتی
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
computing sight
دوربین محاسب
security camera
دوربین نظارت
observation camera
دوربین امنیتی
coarse sight
دوربین یدکی
spyglass
دوربین کوچک
vial
حباب دوربین
telescopes
دوربین نجومی
closed-circuit camera
دوربین نظارت
telescopy
فن استعمال دوربین
field glass
دوربین صحرایی
camera tube
دوربین تلویزیونی
CCTV camera
دوربین امنیتی
camera nadir
خط لولای دوربین
reticle
عدسی دوربین
observation camera
دوربین نظارت
theodo;ite
دوربین مهندسی
the penetration of a telescope
قوه دوربین
surveillance camera
دوربین نظارت
opticians
دوربین فروش
telescope
دوربین نجومی
cross hair
خط داخل دوربین
optician
دوربین فروش
pickup tube
دوربین تلویزیونی
kodak
دوربین عکاسی
tachometric sight
دوربین مسافت سنج
tachometric sight
دوربین مسافت یاب
telescopic alidade
عضاده دوربین دار
tachymeter
دوربین مسافت یاب
CCTV camera
دوربین مدار بسته
observation camera
دوربین مدار بسته
security camera
دوربین مدار بسته
tacheometer
دوربین نقشه برداری
riflescope
دوربین روی تفنگ
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
reticle
شبکه دوربین نجومی
sightings
دیدن از داخل دوربین
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
minicamera
دوربین خیلی کوچک
sighting
دیدن از داخل دوربین
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
spotting scope
دوربین روی سه پایه
dumpy level
تراز دوربین دار
drawtube
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
surveillance camera
دوربین مدار بسته
minicam
دوربین خیلی کوچک
miniature camera
دوربین تصاویر کوچک
macrometer
دوربین مسافت سنج
camera window
دریچه دیافراگم دوربین
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
reticle
تار موی دوربین
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
vidicon
لوله دوربین عکاسی
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
camera axis
محور دوربین عکاسی
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
camera magazine
کاست فیلم دوربین
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
colminator
دوربین شاخص توپ
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
glass
ایینه شیشه دوربین
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
computing gunsight
دوربین محاسب توپ
infrared viewer
دوربین دیدبانی شبانه
dynameter
اسباب سنجش قوه دوربین
focal length
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
eyeglass
شیشهء دوربین یاذره بین
reticle
میدان دید داخل دوربین
power
درشت نمایی قدرت دوربین
instrument
وسیله دوربین یا زاویه یاب
powered
درشت نمایی قدرت دوربین
powering
درشت نمایی قدرت دوربین
trick
درجه بندی عدسی دوربین
powers
درشت نمایی قدرت دوربین
camcorders
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
computing gunsight
دوربین محاسب عناصر تیر
tachymeter
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
telescopic alidade
سمت گیر دوربین دار
cross hair
تار موی وسط دوربین
opticians
عینک فروش دوربین ساز
optician
عینک فروش دوربین ساز
helioscope
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
camcorder
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
air cartographic camera
دوربین عکس برداری هوایی
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
tribrach
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
angular velocity bombsight
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
telecamera
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
synchronous sight
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
phototelescope
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
time exposure
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
hyperope
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
snooperscope
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sound camera
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sniperscope
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
field of view
حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
floating reticle
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
panoramic
دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
theodolite
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
theodolites
دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramas
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama
منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
plumb point
نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
z correction
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
reticle
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
box cameras
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
crab angle
زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
theodolite
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
periscopes
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
periscope
دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
theodolites
دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
pattern
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
panopticon
نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
patterns
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
reminiscences
نشانه
icon
نشانه
icons
نشانه
reminiscence
نشانه
ikons
نشانه
bench mark
نشانه
symptoms
نشانه
trace
نشانه
omens
نشانه
traces
نشانه
attribute
نشانه
attributes
نشانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com