Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
director sight	دوربین هادی
Other Matches
insulating	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulate	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates	مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
sniper scope	دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method	روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view	زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
superconductors	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
cross line	بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
superconductive	خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
hyperfocal distance	مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
pmos	ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail	ریل هادی شمش هادی
shield	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields	هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
synchroscope	دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight	دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
subscriber's line	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
photoconductive	هادی حساس نسبت به نور هادی نور
lens distortion	خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
director	هادی
conductors	هادی
steerer	هادی
guide	هادی
leads	هادی
lead	هادی
conductor	هادی
guided	هادی
leading line	خط هادی
electric conductor	هادی
ductile	هادی
directorial	هادی
directors	هادی
cable	هادی
cabled	هادی
guides	هادی
binocular	دوربین
cameras	دوربین
opera glasses	دوربین
camera	دوربین
far-sighted	دوربین
far sighted	دوربین
telescopes	دوربین
the penetration of a telescope	دوربین
presbyopic	دوربین
telescope	دوربین
long sighted	دوربین
longsighted	دوربین
night glass	دوربین شب
far seeing	دوربین
superconductor	فوق هادی
lizards	بند هادی
lizard	بند هادی
guide bank	دیوار هادی سد
noninductive	غیر هادی
guide flag	پرچم هادی
wireway	سیم هادی
light quide	هادی نور
light pipe	هادی نور
light guide	هادی نور
internal conductor	سیم هادی
ideal conductor	هادی ایده ال
heat conductor	هادی حرارت
guide vane	تیغه هادی
superconductors	فوق هادی
valve guide	هادی سوپاپ
bus bar	ریل هادی
circuit line	هادی جریان
single conductor	هادی تک رشتهای
conductor resistance	مقاومت هادی
solid state	نیمه هادی
conducting staff	ستاد هادی
conductive silver	نقره هادی
conductor current	جریان هادی
single core	هادی تک رشتهای
directing staff	ستاد هادی
superconducter	مافوق هادی
semicinductor	نیمه هادی
electric conductor	هادی برق
twin conductor	هادی دوبل
electric conductor	هادی الکتریسیته
semi conductor	نیمه هادی
dredging ladder	هادی سطل
directrix	هادی خط راهنما
directress	هادی خط راهنما
conductor rail	شینه هادی
leads	غلاف هادی
lead	غلاف هادی
lead	کابل هادی
leads	سبقت هادی
vascular tissue	بافت هادی
leads	کابل هادی
lead	سبقت هادی
conductor	سیم هادی
conductor	هادی رسانا
duct	لوله هادی
water mains	لوله هادی اب
water main	لوله هادی اب
conductors	هادی رسانا
conductors	سیم هادی
drawtube	لوله دوربین
pickup tube	دوربین تلویزیونی
cross hair	خط داخل دوربین
security camera	دوربین نظارت
observation camera	دوربین نظارت
CCTV camera	دوربین نظارت
opticians	دوربین فروش
computing sight	دوربین محاسب
color camera	دوربین رنگی
binocular	دوربین دوچشمی
binocular	دوربین دو چشم
spyglass	دوربین کوچک
camera nadir	خط لولای دوربین
camera tube	دوربین تلویزیونی
television camera tube	دوربین تلویزیونی
telescopy	فن استعمال دوربین
coarse sight	دوربین یدکی
telescopes	دوربین نجومی
gun sight	دوربین توپ
CCTV camera	دوربین امنیتی
hypermetrope	ادم دوربین
miniature camera	دوربین مینیاتوری
kodak	دوربین عکاسی
observation camera	دوربین امنیتی
security camera	دوربین امنیتی
surveillance camera	دوربین امنیتی
closed-circuit camera	دوربین امنیتی
closed-circuit camera	دوربین نظارت
elbow telescope	دوربین بازویی
telescope	دوربین نجومی
electron camera	دوربین الکترونی
eye piece	عدسی سر دوربین
field glass	دوربین صحرایی
reticle	عدسی دوربین
reflex sight	دوربین منشوری
surveillance camera	دوربین نظارت
metascope	دوربین تک چشمی
theodo;ite	دوربین مهندسی
vial	حباب دوربین
camera-shy	بیزار از دوربین
the penetration of a telescope	قوه دوربین
lens	عدسی دوربین
optician	دوربین فروش
box camera	دوربین قوطی
box cameras	دوربین قوطی
sights	دوربین دیدن
sight	دوربین دیدن
semiconductor memory	حافظه نیمه هادی
semiconductor storage	حافظه نیمه هادی
wires	هادی فلزی نازک
current carring wire	سیم هادی جریان
nozzle guide vane	تیغههای هادی یا راهنما
insulated conductor	هادی عایق شده
wire	هادی فلزی نازک
semiconductor device	دستگاه نیمه هادی
ohmage	مقاومت هادی برق
p type semiconductor	نیمه هادی نوع "پی "
gallium arsenide	قطعه نیمه هادی
port	شیار هادی دهانه
lead in	مدار هادی اشتعال
polestar	هادی مورد توجه
n type semiconductor	نیمه هادی نوع N
superconducting computers	کامپیوترهای مافوق هادی
solid state cartridge	کارتریج نیمه هادی
nonconductor	جسم غیر هادی
infrared viewer	دوربین دیدبانی شبانه
camera nadir	محورلولایی دوربین عکاسی
sightings	دیدن از داخل دوربین
vidicon	لوله دوربین عکاسی
air survey camera	دوربین عکسبرداری هوایی
fixed reticle	عدسی ثابت دوربین
reticle	تار موی دوربین
sighting	دیدن از داخل دوربین
riflescope	دوربین روی تفنگ
line of collimation	خط تنظیم عدسی دوربین
camera magazine	کاست فیلم دوربین
infrared viewer	دوربین مادون قرمز
(iris) diaphragm	دیافراگم [دوربین عکاسی]
cameras	دوربین یا جعبه عکاسی
isocentre	خط المرکزین دوربین عکاسی
glass	ایینه شیشه دوربین
spotting scope	دوربین روی سه پایه
camera	دوربین یا جعبه عکاسی
iris	دیافراگم [دوربین عکاسی]
flash bulb	فلاش دوربین عکاسی
camera axis	محور دوربین عکاسی
camera window	دریچه دیافراگم دوربین
sight	دوربین نشانه روی
telescopic alidade	عضاده دوربین دار
CCTV camera	دوربین مدار بسته
observation camera	دوربین مدار بسته
miniature camera	دوربین تصاویر کوچک
security camera	دوربین مدار بسته
surveillance camera	دوربین مدار بسته
minicam	دوربین خیلی کوچک
minicamera	دوربین خیلی کوچک
closed-circuit camera	دوربین مدار بسته
tachymeter	دوربین مسافت یاب
snooper scope	دوربین تعقیب و دیدبانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com