English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (5 milliseconds)
English Persian
lacustrine animals دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
Other Matches
Every man is made for a special job. <proverb> هر کس را بهر کارى ساختند .
they accused him of the ft اورابه دزدی متهم ساختند
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Intel شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
loch دریاچه
lochs دریاچه
water reservoir دریاچه
pond دریاچه
ponds دریاچه
lakes دریاچه
lake دریاچه
lagune دریاچه
slew دریاچه
recapitulative دورهای
recapitulatory دورهای
rhythmical دورهای
countercyclical ضد دورهای
anti cyclical ضد دورهای
cyclic دورهای
periodicals دورهای
periodic دورهای
periodical دورهای
sporadic دورهای
sporadically دورهای
lin دریاچه کوچک
limnology دریاچه شناسی
laker ماهی دریاچه
lakelet دریاچه کوچک
linn دریاچه کوچک
lough دریاچه استخر
salt lake دریاچه شور
salina دریاچه نمک
tarn دریاچه کوهستانی
the transit of a lake عبورازیک دریاچه
laky دریاچه دار
bottom ice یخ کف دریاچه یا رودخانه
artificial lake دریاچه مصنوعی
periodical نشریه دورهای
all play all مسابقه دورهای
periodicity دورهای بودن
periodic table جدول دورهای
series turn دورهای زنجیری
periodic current جریان دورهای
periodic fluctuation نوسان دورهای
timed backup پشتیبانی دورهای
periodic report گزارش دورهای
periodically بصورت دورهای
cyclic disorder اختلال دورهای
cyclical fluctuations نوسانات دورهای
cyclic stress تنش دورهای
edge welding جوشکاری دورهای
the concert of europe منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
laker کشتی دریاچه پیما
trinidad lake asphalt قیر دریاچه ترینیداد
round-robin تورنمنت دورهای شطرنج
league مسابقههای دورهای باشگاهها
by-elections انتخابات میان دورهای
by-election انتخابات میان دورهای
leagues مسابقههای دورهای باشگاهها
peripheral دورهای وابسته به محیط
American تورنمنت دورهای شطرنج
Americans تورنمنت دورهای شطرنج
simple periodic current جریان دورهای ساده
cyclical stock check کنترل موجودی دورهای
mean value of periodic quantity میانگین کمیت دورهای
crc بررسی افزونگی دورهای
edge fillet weld جوش نواری دورهای
laguna دریاچه جای کم عمق دریا
tarn دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
crannog جزیره کوچک میان دریاچه
secular دورهای غیر مذهبی دنیائی
demagnetizing turns of armature دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
ice mining انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
r.m.s. value of a periodic quantity جذر متوسط مربعهای کمیتهای دورهای
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
holm جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
beach balls توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach ball توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
atole جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
water sky لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
cambridge equation نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
autotransformer ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com