English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
assault course دوره اموزشی عملیات هجومی
assault courses دوره اموزشی عملیات هجومی
Other Matches
assault courses میدان اموزش عملیات هجومی
assault course میدان اموزش عملیات هجومی
assault shipping ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
telecourse دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
war game مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
sea echelon بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
course ware نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
plato منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
cycled دوره عملیات یابازی
cycles دوره عملیات یابازی
cycle دوره عملیات یابازی
shakedown دوره ازمایشی عملیات ناو
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
assault supplies اماد هجومی
assault gun توپ هجومی
assault force نیروی هجومی
assault fire اتش هجومی
advancing fire آتش هجومی
assault wire سیم هجومی
assault echelon رده هجومی
fighter sweep تک هجومی جنگنده ها
landing craft raiding قایق هجومی
assault boat قایق هجومی
assault aircraft هواپیمای هجومی
assault lift ترابری هجومی
marching fire تیر هجومی
marching fire اتشهای هجومی
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
assault wire سیم تلفن هجومی
mass formation ارایش هجومی انبوه
assault ships ناوهای هجومی اب خاکی
amphibious assault ship ناو هجومی اب و خاکی
army assault team تیم هجومی نیروی زمینی
assault lift حمل و نقل هوایی هجومی
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
heavy assault weapon جنگ افزار هجومی سنگین
boat flotilla ناو گروه قایقهای هجومی
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
storm boat نوعی قایق سبک هجومی موتوری
didactic اموزشی
ea سن اموزشی
instructional اموزشی
educational اموزشی
educational age سن اموزشی
boat diagram دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
training ship کشتی اموزشی
instructional material مواد اموزشی
skull practice کلاس اموزشی
service practice تمرین اموزشی
educational quotient بهر اموزشی
educational system نظام اموزشی
deputy for training معاونت اموزشی
training publication مدارک اموزشی
training publication نشریات اموزشی
training facilities محلهای اموزشی
training manual راهنمای اموزشی
educational administration مدیریت اموزشی
training facilities تاسیسات اموزشی
training cycle سیکل اموزشی
training bill برنامه اموزشی
dummy cartridge فشنگ اموزشی
educational guidance راهنمایی اموزشی
didactic psychoanalysis روانکاوی اموزشی
educational pyramid هرم اموزشی
didactic analysis روانکاوی اموزشی
educational technology فن شناسی اموزشی
educational television تلویزیون اموزشی
curriculums برنامه اموزشی
graphic training aid پوسترهای اموزشی
graphic training aid چارت اموزشی
instructional technology تکنولوژی اموزشی
curriculum برنامه اموزشی
instructional program برنامه اموزشی
instruction film فیلم اموزشی
instructional method روش اموزشی
graphical training aids چارت اموزشی
educational planning برنامه ریزی اموزشی
departments اداره گروه اموزشی
mobile training team تیم اموزشی سیار
gunnery ship ناو اموزشی توپخانه
didactics روش شناسی اموزشی
training aid وسیله کمک اموزشی
department اداره گروه اموزشی
touchdowns درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
statement 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
maieutic وابسته به روش اموزشی سقراط
propagating خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation عملیات کنترل زمین عملیات
provider نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
providers نوعی هواپیمای حمل و نقل هجومی دو موتوره قابل فرود در باندهای کوتاه
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
simulated mustard گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
assault craft ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
time resolution جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
beachmaster's unit یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
submarine sanctuaries مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
bleacher صندلیهای چند ردیفی صحرایی نیمکتهای اموزشی صحرایی
trainer وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
operation 1-عملیات روی دو عملوند. 2-عملیات روی عملوند به صورت دودویی
combined operations عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
set دوره
edge دوره
bordered دوره
era دوره
sets دوره
eras دوره
felloe دوره
contemporary هم دوره
one's d. دوره
edges دوره
setting up دوره
contemporaries هم دوره
Ice Age دوره یخ
compass دوره
rimless بی دوره
terming دوره
felly دوره
periodicity دوره
he has run his race دوره
reviewal دوره
instar دوره
termed دوره
term دوره
rhythms دوره
course : دوره
border دوره
bordering دوره
periphery دوره
peripheries دوره
coursed : دوره
pool دوره
pooled دوره
pools دوره
courses : دوره
to have ones fling دوره
career دوره
careered دوره
careering دوره
careers دوره
rhythm دوره
outlined دوره
epoch دوره
circuits دوره
circuit دوره
outline دوره
epochs دوره
rim دوره
rims دوره
perimeters دوره
period دوره
stadia دوره
sessions دوره
session دوره
outlining دوره
stadium دوره
perimeter دوره
periods دوره
stadiums دوره
outlines دوره
phased دوره
cycled دوره
cycles دوره
phase دوره
phases دوره
cycle دوره
limitation period دوره محدودیت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com