Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
transition period
دوره انتقال
Other Matches
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
indeterminate change of station
انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer
انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
transferring
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer
انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers
انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transfer processing
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signalled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signaled
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer rate
نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer ladle
کفچه انتقال چمچمه انتقال
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
trans shipment
انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
epochs
دوره
epoch
دوره
rim
دوره
term
دوره
instar
دوره
cycle
دوره
course
: دوره
eras
دوره
perimeter
دوره
stadiums
دوره
stadium
دوره
to have ones fling
دوره
stadia
دوره
courses
: دوره
phase
دوره
he has run his race
دوره
phased
دوره
rims
دوره
phases
دوره
one's d.
دوره
coursed
: دوره
careered
دوره
edge
دوره
career
دوره
border
دوره
bordered
دوره
bordering
دوره
pool
دوره
pooled
دوره
pools
دوره
edges
دوره
careering
دوره
careers
دوره
contemporaries
هم دوره
cycles
دوره
set
دوره
sets
دوره
setting up
دوره
contemporary
هم دوره
termed
دوره
terming
دوره
periods
دوره
period
دوره
periodicity
دوره
felloe
دوره
circuit
دوره
circuits
دوره
sessions
دوره
felly
دوره
session
دوره
periphery
دوره
peripheries
دوره
Ice Age
دوره یخ
compass
دوره
rimless
بی دوره
outline
دوره
perimeters
دوره
rhythms
دوره
cycled
دوره
rhythm
دوره
outlining
دوره
outlined
دوره
outlines
دوره
reviewal
دوره
era
دوره
huckster
دوره گرد
trochoid
دوره گرد
refersher course
دوره استثنایی
revolutions
یک دوره کامل
measuring period
دوره سنجش
age
دوره عصر.
tour
یک دوره مسابقه
magnetic cycle
دوره مغناطیسی
toured
یک دوره مسابقه
strolling
دوره گرد
maintenance period
دوره نگهداری
return interval
دوره بازگشت
ages
دوره عصر.
touring
یک دوره مسابقه
melting period
دوره ذوب
tours
یک دوره مسابقه
maintenance period
دوره تعمیرات
tournament
یک دوره مسابقه
trivium
دوره نخستین
hucksters
دوره گرد
rest period
دوره استراحت
tournaments
یک دوره مسابقه
term
دوره انتصاب
schooltime
دوره تحصیلی
termed
دوره انتصاب
retention period
دوره ابقا
encompassing
دوره کردن
senescence
دوره سالخوردگی
triennium
دوره سه ساله
encompassed
دوره کردن
refreshing course
دوره بازاموزی
trimester
دوره سه ماهه
sexennium
دوره شش ساله
retrace time
دوره بازگشت
revolution
یک دوره کامل
retrace period
دوره بازگشت
refractory period
دوره بی پاسخی
terming
دوره انتصاب
retrace interval
دوره بازگشت
encompass
دوره کردن
encompasses
دوره کردن
itinerant
دوره گرد
period of office
دوره تصدی
Ice Age
دوره یخبندان
oxidizing period
دوره اکسیداسیون
oxidizing period
دوره احیاء
the a of infancy
دوره بچگی
testing time
دوره ازمون
pliocene
دوره پلیوسن
number of cycle
تعداد دوره ها
neonatal period
دوره نوزادی
termtime
دوره تحصیلی
cycle
دوره گردش
the iron age
دوره ستمگری
the iron age
دوره بی رحمی
innings
دوره تصدی
tip circle
دوره نوک
period of instrument
دوره سنجه
period of delivery
دوره تحویل
pentad
دوره پنجساله
pedlary
دوره گردی
period of production
دوره تولید
to run over
دوره کردن
to serve apprenticeship
دوره شاگردی
period of roll
دوره تناوب
payback period
دوره برگشت
period of vibratio
دوره ارتعاش
payback period
دوره بازپرداخت
stretches
خط ممتد دوره
quadrennium
دوره چهارساله
short term
دوره کوتاه
short period
دوره کوتاه
transition period
دوره گذار
quadrentnium
دوره چهارساله
preparatory interval
دوره امادگی
recurrence interval
دوره تناوب
meeting
یک دوره مسابقه
meetings
یک دوره مسابقه
return perion
دوره تناوب
rimmed
دوره دار
puerperium
دوره نفاس
cycles
دوره گردش
snakebite
دوره بدشانسی
termtime
دوره تصدی
stretched
خط ممتد دوره
stretch
خط ممتد دوره
term of maintenance
دوره نگاهداری
tempering cycle
دوره بازپخت
cycled
دوره گردش
practice period
دوره تمرین
the rim of a wheel
دوره چرخ
probationary period
دوره ازمایشی
procurement cycle
دوره خرید
production period
دوره تولید
refersher course
دوره توجیهی
pedlars
دوره گرد
convalescence
دوره نقاهت
three-month period
دوره سه ماهه
heats
دوره فحل
guarantee period
دوره ضمانت
grace period
دوره مهلت
germinal period
دوره نوجنینی
game cycle
دوره بازی
lifetimes
دوره زندگی
lifetime
دوره زندگی
action period
دوره کنش
advance course
دوره عالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com