Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
renaissance
دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
Other Matches
High Renaissance
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
Desornamentado
[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
revivals
تجدد
revival
تجدد
modernity
تجدد
modernism
اصول تجدد نوگرایی
French Renaissance Revival
احیای سبک رنسانس
Cluny
[کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
cornicione
[قرنیز دیوار در سبک رنسانس ایتالیا]
Cinquecento
[واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
cultural
فرهنگی
educational
فرهنگی
culturally
فرهنگی
phlistinism
بی فرهنگی
chateau style
[سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
sociocultural
اجتماعی- فرهنگی
transcultural
بین فرهنگی
cultural fad
هوس فرهنگی
cultural deprivation
محرومیت فرهنگی
cultural heritage
میراث فرهنگی
cultural psychiatry
روانپزشکی فرهنگی
culture shock
کوبهی فرهنگی
lettered
فرهنگی باسواد
cultural tourism
گردشگری فرهنگی
culture shock
ضربهی فرهنگی
cuttural attache
وابسته فرهنگی
subversives
اجتماعی و فرهنگی
cultural anomie
بی هنجاری فرهنگی
cultural anomy
بی هنجاری فرهنگی
cultural development
توسعه فرهنگی
subversive
اجتماعی و فرهنگی
cross-cultural
میان فرهنگی
cross cultural
میان فرهنگی
cultural lag
پس افتادگی فرهنگی
cross cultural psychiatry
روانپزشکی میان فرهنگی
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
cross cultural psychology
روانشناسی میان فرهنگی
cultural absolutism
مطلق نگری فرهنگی
cultural anthropology
انسان شناسی فرهنگی
cultural parallelism
توازی نگری فرهنگی
intercultural
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
outside art
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
enchilada
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
subversion
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
indecorousness
بی ادبی
lowliness
بی ادبی
impoliteness
بی ادبی
inurbanity
بی ادبی
literay
ادبی
misbehaciour
بی ادبی
literary
ادبی
churlishness
بی ادبی
belletristic
ادبی
clownishness
بی ادبی
discourtesy
بی ادبی
irreverence
بی ادبی
misbehave
بی ادبی کردن
plagiarizer
دزد ادبی
misbehaved
بی ادبی کردن
misbehaves
بی ادبی کردن
misbehaving
بی ادبی کردن
moral theology
لاهوت ادبی
gobbets
گلچین ادبی
piracy
دزدی ادبی
gobbet
گلچین ادبی
skits
هجو ادبی
crib
دزدی ادبی
analecta
گلچین ادبی
literary property
حق مالکیت ادبی
reviewer
منقد ادبی
reviewers
منقد ادبی
imagery
تشبیه ادبی
pirate
دزد ادبی
pirated
دزد ادبی
miscellanea
جنگ ادبی
pirates
دزد ادبی
pirating
دزد ادبی
anthologies
گلچین ادبی
anthology
گلچین ادبی
analects
گلچین ادبی
plagiary
دزدی ادبی
to misbehave oneself
بی ادبی کردن
analecta
قطعات ادبی
cribbed
دزدی ادبی
locus
مثال ادبی
garland
گلچین ادبی
plagiarism
دزدی ادبی
florilegium
گلچین ادبی
stylistic
ادبی ادیبانه
plagiarist
سارق ادبی
apologias
پوزش ادبی
apologia
پوزش ادبی
garlands
گلچین ادبی
literal interpretation
تفسیر ادبی
cribs
دزدی ادبی
cribbing
دزدی ادبی
skit
هجو ادبی
criticism
نقد ادبی
figure of speech
صنایع ادبی
criticisms
نقد ادبی
literarily
بطور ادبی
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
pirating
دزدی ادبی کردن
pirates
دزدی ادبی کردن
pirate
دزدی ادبی کردن
criticised
نقد ادبی کردن
stylistic
وابسته به انشای ادبی
analects
قطعات ادبی منتخبات
locus classicus
عبارت نمونه ادبی
bluestockings
دارای ذوق ادبی
architectonics
ساختمان اثر ادبی
criticizing
نقد ادبی کردن
bluestocking
دارای ذوق ادبی
criticizes
نقد ادبی کردن
didactic
یاد دهنده ادبی
criticize
نقد ادبی کردن
criticising
نقد ادبی کردن
criticises
نقد ادبی کردن
chef d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
pieces
قطعه ادبی یاموسیقی
piece
قطعه ادبی یاموسیقی
pirated
دزدی ادبی کردن
stylists
از نظر سبک ادبی
He is courteous ( respectful ).
آدم با ادبی است
criticized
نقد ادبی کردن
dialogues
مکالمات ادبی و دراماتیک
textual critic
نقد ادبی متون
stylist
از نظر سبک ادبی
dialogue
مکالمات ادبی و دراماتیک
textual critic
ناقد ادبی منقد
textual critic
نقدگر متون ادبی
morceau
قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
the desk
کار دفتری یا ادبی یاروحانی
slang
واژه عامیانه وغیر ادبی
aliterary production
فراورده یا محصول ادبی تالیف
epigone
مقلد اثار ادبی و هنری
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
anthologize
گلچین ادبی جمع کردن
magnum opus
مهمترین اثر ادبی یا هنری
set pieces
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
academic
مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
plagiary
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
anthologist
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
plagiarizes
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set piece
قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
sketchbook
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
academical
ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
sketchbooks
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
architectonic
مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
classicize
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
cool one's heels
<idiom>
به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
plagiarizing
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
sturm und drang
نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
local colour
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
locus classicus
مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
Nothing can excuse such impoliteness.
هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism
نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
ethic
روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
parodist
کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
guinea pepper
فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
pot-boilers
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler
کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
isagogics
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montages
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
behind the times
<idiom>
از مد افتاده عقب افتاده فرهنگی
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
metaphrast
کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
cycles
دوره
he has run his race
دوره
reviewal
دوره
phase
دوره
border
دوره
phased
دوره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com