English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (12 milliseconds)
English Persian
period دوره تناوب
periods دوره تناوب
period of roll دوره تناوب
recurrence interval دوره تناوب
return perion دوره تناوب
Search result with all words
period زمان تناوب دوره
periods زمان تناوب دوره
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
earthquake period دوره تناوب زلزله
half life period تناوب یا دوره نیم عمر
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
sidereal period دوره تناوب نجومی
synodic period دوره تناوب هلالی
Other Matches
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
frequence تناوب
shifts تناوب
shifted تناوب
periods تناوب
frequentation تناوب
alternation تناوب
shift تناوب
subalternation تناوب
period تناوب
periodicity تناوب
alternators تناوب گر
alternator تناوب گر
intermittence تناوب
off and on تناوب
pulse period تناوب پالس
polyphase generator تناوب گر چندفازی
double alternation تناوب مضاعف
polyphase alternator تناوب گر چندفازی
frequencies فرکانس تناوب
two phase generator تناوب گر دو فازی
metagenesis تناوب نسل ها
metagenesis تناوب تولید
orbital period تناوب مداری
three phase generator تناوب گر سه فاز
cycle time زمان تناوب
aperiodic circuit مدار بی تناوب
single phase generator تناوب گر تک فاز
frequency فرکانس تناوب
first long period تناوب بزرگ اول
continuance تناوب بدون انقطاع
period of roll زمان تناوب چرخش
second long period تناوب بزرگ دوم
cycle time زمان تناوب عمل
lift frequency تناوب حمل و نقل
cycles تناوب پریود سیکل
cycle تناوب پریود سیکل
period زمان تناوب پریود
periods زمان تناوب پریود
cycled تناوب پریود سیکل
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
wave period زمان تناوب امواج دریا
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
lap turn زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
stadia دوره
rim دوره
contemporaries هم دوره
stadium دوره
periodicity دوره
stadiums دوره
rhythms دوره
rhythm دوره
perimeter دوره
perimeters دوره
rims دوره
termed دوره
careering دوره
career دوره
terming دوره
epoch دوره
outline دوره
epochs دوره
edges دوره
edge دوره
careers دوره
contemporary هم دوره
eras دوره
cycled دوره
phase دوره
phased دوره
cycle دوره
phases دوره
felly دوره
era دوره
Ice Age دوره یخ
rimless بی دوره
compass دوره
careered دوره
one's d. دوره
instar دوره
he has run his race دوره
cycles دوره
peripheries دوره
periphery دوره
felloe دوره
setting up دوره
circuit دوره
circuits دوره
bordering دوره
to have ones fling دوره
pool دوره
pooled دوره
pools دوره
bordered دوره
border دوره
sets دوره
set دوره
periods دوره
session دوره
outlines دوره
reviewal دوره
outlining دوره
sessions دوره
courses : دوره
coursed : دوره
period دوره
term دوره
course : دوره
outlined دوره
fellyfelloe دوره درندگی
financial period دوره مالی
critical period دوره بحرانی
crier دوره گرد
time period دوره زمان
cycle time زمان دوره
duty cycle دوره کار
duty factor دوره کار
period دوره زمان
period/stretch/lapse of time دوره زمان
electoral legislative term دوره انتخابیه
time span دوره زمان
elimination heat دوره مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
estrous cycle دوره فحلی
critical period دوره شاخص
contract period دوره قرارداد
fiscal year دوره مالی
processes دوره عمل
process دوره عمل
adolescence دوره جوانی
fiscal years دوره مالی
careers دوره رسمی
occupancy cycle دوره سکونت
careers دوره زندگی
careering دوره رسمی
careering دوره زندگی
careered دوره رسمی
action period دوره کنش
advance course دوره عالی
quarter [year] دوره سه ماهه
quarterly period دوره سه ماهه
three-month period دوره سه ماهه
continous cycle دوره بی وقفه
conducting period دوره رسانایی
on probation در دوره ازمایشی
cheap jack دوره گرد
caird دوره گرد
budget period دوره بودجه
blocking period دوره وقفه
biennium دوره دوساله
basic course دوره مقدماتی
advanced course دوره عالی
colportage دوره گردی
testing time دوره ازمون
period of office دوره تصدی
period of production دوره تولید
term of maintenance دوره نگاهداری
period of vibratio دوره ارتعاش
tempering cycle دوره بازپخت
snakebite دوره بدشانسی
short term دوره کوتاه
pliocene دوره پلیوسن
period of instrument دوره سنجه
period of delivery دوره تحویل
pentad دوره پنجساله
termtime دوره تحصیلی
termtime دوره تصدی
oxidizing period دوره احیاء
oxidizing period دوره اکسیداسیون
payback period دوره بازپرداخت
payback period دوره برگشت
pedlary دوره گردی
short period دوره کوتاه
sexennium دوره شش ساله
senescence دوره سالخوردگی
retrace interval دوره بازگشت
quadrentnium دوره چهارساله
retention period دوره ابقا
rest period دوره استراحت
refreshing course دوره بازاموزی
refractory period دوره بی پاسخی
refersher course دوره استثنایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com