English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
indiction دوره پانزده ساله
Other Matches
indiction مالیات پانزده ساله املاک
sexennium دوره شش ساله
triennium دوره سه ساله
lustrum دوره پنج ساله
decades دوره ده ساله دهدهی
septennium دوره هفت ساله
quinquenniad دوره پنج ساله
septennate دوره هفت ساله
decade دوره ده ساله دهدهی
quinquennium دوره پنج ساله
millenium دوره هزار ساله
sexagesimal شصتم دوره شصت ساله
millenial وابسته به دوره هزار ساله
pythiad دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
quinquennial پنج ساله دوره پنج ساله
Grands Prix یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
Grand Prix یک دوره مسابقه بین المللی بین اسبهای سه ساله درفرانسه
brownies دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownie دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
fifteen پانزده
pentadecagon پانزده بر
semi monthly پانزده روزیکبار
quindec agon پانزده بری
pentadecagon پانزده گوشهای
quarter hour پانزده دقیقه
biweekly پانزده روزیکبار
quindec agon پانزده پهلو
in the last fortnight دراین پانزده روز گذشته
Hispano-Moresque [سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
decennry ده ساله
sexennial شش ساله
annuals یک ساله
annual یک ساله
year-long یک ساله
decades 01 ساله
decade 01 ساله
triennial سه ساله
triennal سه ساله
vicennial 02 ساله
ten years old ده ساله
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
year-round <idiom> همه ساله
tercentennial سیصد ساله
sorrel گوزن نر سه ساله
octennial هشت ساله
quinquagenary پنجاه ساله
yearling گیاه یک ساله
quinquagenarian پنجاه ساله
tenant from year to year مستاجر یک ساله
seventy هفتاد ساله
year by year همه ساله
quadrangena rian چهل ساله
sepennial هفت ساله
septennial هفت ساله
septuagenarian هفتاد ساله
nonagenarian نود ساله
centenarian جشن صد ساله
annually همه ساله
octogenarians هشتاد ساله
f.year old پنج ساله
semiyearly نیم ساله
octogenarian هشتاد ساله
colt اسب 3 یا 4 ساله
colts اسب 3 یا 4 ساله
bicentenaries دویست ساله
centenarians جشن صد ساله
perennial همه ساله
perennials همه ساله
he is 0 years old او ده ساله است
annuallyy هر ساله سالیانه
bimillenary دو هزار ساله
seventies هفتاد ساله
chiliad هزار ساله
bicentenary دویست ساله
half yearly نیم ساله
teens نوجوان ده تا91 ساله
annuallyy همه ساله هر سال
tercentenaries سه قرن سیصد ساله
tercentenary سه قرن سیصد ساله
mares مادیان 4 ساله یا بیشتر
octogenarian وابسته به ادم 08 ساله
bicentennials جشن دویست ساله
mare مادیان 4 ساله یا بیشتر
octogenarians وابسته به ادم 08 ساله
fillies مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
filly مادیان اصیل 3 یا 4 ساله
quinquagenarian شخص پنجاه ساله
bicentenary جشن دویست ساله
nonagenarian ادم نود ساله
nursey race مسابقه اسبهای 2 ساله
millennial جشن هزار ساله
pricket sister گوزن ماده دو ساله
strike it rich <idiom> یک شبه ره صد ساله رفتن
maturity مسابقه اسبهای 4 ساله
quadrangena rian ادم چهل ساله
bicentennial جشن دویست ساله
quinquagenary شخص پنجاه ساله
bicentenaries جشن دویست ساله
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
a man in his forties مرد چهل و خورده ساله
men affifty and above مردان پنجاه ساله به بالا
She must be at least 40. او [زن] کم کمش باید ۴۰ ساله باشد.
mother goose stakes مسابقه کره مادیانهای سه ساله
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
millenarian معتقد به سلطنت هزار ساله مسیح
millenarianism اعتقاد به سلطنت هزار ساله مسیح
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
two thousands guineas مسابقه شرطبندی بین اسبهای اصیل 3 ساله انگلیسی
the 28 year-old nurse-turned-independent insurance consultant پرستار ۲۸ ساله که مشاور مستقل بیمه شده است
Loo sanpra [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
juniorate مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
oedipal وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
Ushak medallion ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
period دوره
era دوره
eras دوره
cycled دوره
phase دوره
set دوره
sets دوره
Ice Age دوره یخ
epochs دوره
rims دوره
felloe دوره
rim دوره
felly دوره
one's d. دوره
periodicity دوره
epoch دوره
peripheries دوره
periphery دوره
phased دوره
instar دوره
cycles دوره
circuits دوره
circuit دوره
phases دوره
he has run his race دوره
periods دوره
cycle دوره
rhythms دوره
coursed : دوره
outlined دوره
outlines دوره
course : دوره
outlining دوره
edge دوره
edges دوره
to have ones fling دوره
reviewal دوره
stadium دوره
outline دوره
contemporaries هم دوره
contemporary هم دوره
session دوره
rhythm دوره
perimeters دوره
perimeter دوره
stadiums دوره
term دوره
courses : دوره
termed دوره
stadia دوره
terming دوره
sessions دوره
bordering دوره
rimless بی دوره
careered دوره
bordered دوره
pooled دوره
pools دوره
border دوره
compass دوره
pool دوره
careers دوره
careering دوره
career دوره
setting up دوره
touring یک دوره مسابقه
perlim دوره مقدماتی
electoral legislative term دوره انتخابیه
estrous cycle دوره فحلی
elimination heat دوره مقدماتی
quarter [year] دوره سه ماهه
crier دوره گرد
action period دوره کنش
cycle time زمان دوره
critical period دوره شاخص
advance course دوره عالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com