English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
forth دور از مکان اصلی جلو
Search result with all words
move کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moves کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
Other Matches
barnstorm مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorming مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
left shift تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
cross hairs دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
peek فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeks فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
displacement اختلاف مکان تغییر مکان
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
migration نقل مکان نقل مکان کردن
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
location مکان
locations مکان
space مکان
locus مکان
spaces مکان
site مکان
purlieus مکان جا
spots مکان
spot مکان
placing جا مکان
placing مکان
sited مکان
place جا مکان
place مکان
sites مکان
places جا مکان
places مکان
illocal بی مکان
there ان مکان
part مکان
stead مکان
stabilisers مکان
stabilizer مکان
location counter مکان شمار
unit position مکان واحد
nowhere در هیچ مکان
storage location مکان ذخیره
topography مکان نگاری
ubiety کیفیت مکان
localities موضع مکان
displeacement of water تغییر مکان اب
locality موضع مکان
print position مکان چاپ
change of place تغییر مکان
public place مکان عمومی
locative دال بر مکان
moved نقل مکان
displaciment تفاوت مکان
placing مکان موقع
displaciment تغییر مکان
response position مکان جواب
places مکان موقع
facility مکان ساختمان
cursor مکان نما
shifted تغییر مکان
shift تغییر مکان
shifts تغییر مکان
topology مکان شناسی
topologist مکان شناس
place مکان موقع
screen position مکان صفحه
sign position مکان علامت
storage location مکان انباره
topographer مکان نگار
move نقل مکان
displacement تغییر مکان
nowheres در هیچ مکان
locus مکان هندسی
memory location مکان حافظه
clearing مکان مسطح
place learning مکان اموزی
place of honor مکان پر افتخار
left shift تغییر مکان به چپ
moves نقل مکان
cursors مکان نما
loci مکان هندسی
locations مکان یابی
adverb of place فرف مکان
otherwhere در مکان دیگر
clearings مکان مسطح
location مکان یابی
transmigrator نقل مکان کننده
elevator مکان افقی متحرک
flitting نقل مکان کردن
toponymic وابسته به مکان نامی
sides way تغییر مکان جانبی
shift register ثبات تغییر مکان
shift out تغییر مکان به بیرون
topography مکان نگاری مساحی
elevators مکان افقی متحرک
topological psychology روانشناسی مکان نگر
flitted نقل مکان کردن
flit نقل مکان کردن
locus مکان هندسی مرکزها
displacement جابجاشدگی تغییر مکان
current location counter شمارنده مکان فعلی
shift تغییر مکان انتقال
end around shift تغییر مکان دورگشتی
shifted تغییر مکان انتقال
mental topography مکان نگاری ذهن
permanent change of station تغییر مکان دایمی
red shift تغییر مکان سرخ
cyclic shift تغییر مکان چرخهای
shifts تغییر مکان انتقال
piston displacement تغییر مکان پیستون
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
mobility قابلیت نقل مکان
protected location مکان حفافت شده
circular shift تغییر مکان دایرهای
arithmetic shift تغییر مکان حسابی
locus of centres مکان هندسی مرکزها
logic shift تغییر مکان منطقی
logical shift تغییر مکان منطقی
die shift تغییر مکان حدیده
location of industry تعیین مکان صنعت
location theory نظریه تعیین مکان
circular shift تغییر مکان حلقوی
cursor control کنترل مکان نما
components of displacement مولفههای تغییر مکان
location vector بردار مکان [ریاضی]
drilling position مکان مته کاری
position بردار مکان [ریاضی]
radius vector بردار مکان [ریاضی]
fleche نقل مکان شمشیرباز
flits نقل مکان کردن
universe کون و مکان دهر
doppler shift تغییر مکان دوپلری
rudder مکان عمودی متحرک
ring shift تغییر مکان حلقهای
locate mode باب مکان یابی
rudders مکان عمودی متحرک
whereabout حدود تقریبی مکان
crusor arrows پیکانهای مکان نما
position vector بردار مکان [ریاضی]
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
right shift تغییر مکان به سمت راست
output per unit of displacement توان در واحد تغییر مکان
tablet مکان نما روی صفحه
moves پیشنهاد کردن تغییر مکان
tablets مکان نما روی صفحه
localities محل مخصوص مکان جغرافیایی
removal برطرف سازی نقل مکان
locality محل مخصوص مکان جغرافیایی
support movement تغییر مکان تکیه گاه
statip shift register ثبات تغییر مکان ایستا
on the move <idiom> حرکت از مکانی به مکان دیگر
moved پیشنهاد کردن تغییر مکان
move پیشنهاد کردن تغییر مکان
colocate دریک مکان قرار دادن
dp بی مکان ومنزل تبعید شده
topology مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
cursor control keys کلیدهای کنترل مکان نما
dynamic shift register ثبات تغییر مکان پویا
accomodation وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
echeloned displacement تغییر مکان رده برده
cursor movement keys کلیدهای حرکت مکان نما
redeployment تغییر مکان دادن یکانها
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com