Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
racing of motor
دور برداشتن موتور
Other Matches
transcribes
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
motoring
گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting
نصب موتور قرارگاه موتور
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
slip ring induction motor
موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
single phase induction motor
موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
lifting
برداشتن
sublate
برداشتن
to pick up
برداشتن
flaw
مو برداشتن
to pull off
برداشتن
glom
برداشتن
flaws
مو برداشتن
removes
از جا برداشتن
countertrace
برداشتن از
to take up
برداشتن
removing
از جا برداشتن
removing
برداشتن
take up
برداشتن
lifted
برداشتن
remove
برداشتن
remove
از جا برداشتن
removes
برداشتن
to run away with
برداشتن
lift
برداشتن
ingather
برداشتن
lifts
برداشتن
takes
برداشتن
take
برداشتن
ingether
برداشتن
include
در برداشتن
pickup
برداشتن
deleted
برداشتن
pick up
برداشتن
deleting
برداشتن
to mop up
برداشتن
moistening
نم برداشتن
deletes
برداشتن
delete
برداشتن
includes
در برداشتن
to d. the cloth
رومیزی را برداشتن
step
گام برداشتن
unmasked
نقاب برداشتن از
give up
دست برداشتن از
to carry arms
سلاح برداشتن
eliding
ازاخر برداشتن
elides
ازاخر برداشتن
to sweep away
ازمیان برداشتن
stepping
قدم برداشتن
surmounts
ازمیان برداشتن
unmask
نقاب برداشتن از
to receive a wound
زخم برداشتن
stepping
گام برداشتن
unmasks
نقاب برداشتن از
remove
برداشتن مهر
step
قدم برداشتن
unmasking
نقاب برداشتن از
to have one's p taken
عکس برداشتن
to fly to arms
سلاح برداشتن
elided
ازاخر برداشتن
elide
ازاخر برداشتن
spooned
با قاشق برداشتن
spooning
با قاشق برداشتن
picturize
فیلم برداشتن از
spoons
با قاشق برداشتن
warps
تاب برداشتن
transcribing
رونوشت برداشتن
snap up
تند برداشتن
warped
تاب برداشتن
warp
تاب برداشتن
shuffle off
به عجله برداشتن
run away with
برداشتن و در رفتن
remove slag
سرباره را برداشتن
spoon
با قاشق برداشتن
surmount
ازمیان برداشتن
transcribe
رونوشت برداشتن
make a copy of
رونوشت برداشتن
removes
برداشتن مهر
transcribed
رونوشت برداشتن
transcribes
رونوشت برداشتن
unveils
حجاب برداشتن
unveiling
حجاب برداشتن
unveiled
حجاب برداشتن
removing
برداشتن مهر
unveil
حجاب برداشتن
surmounting
ازمیان برداشتن
surmounted
ازمیان برداشتن
ingether
خرمن برداشتن
gait
گام برداشتن
to come at a bound
<idiom>
خیز برداشتن
off take rudder
سکان برداشتن
break step
غلط پا برداشتن
to break step
غلط پا برداشتن
feet
پاچنگال برداشتن
heaved
خیز برداشتن
flaws
ترک برداشتن
flaw
ترک برداشتن
decodes
برداشتن رمز
decoded
برداشتن رمز
cease
دست برداشتن
maps
نقشه برداشتن از
map
نقشه برداشتن از
heave
خیز برداشتن
crack
شکاف برداشتن
cracks
شکاف برداشتن
poll
نمونه برداشتن
polled
نمونه برداشتن
polls
نمونه برداشتن
list
سیاهه برداشتن
machine
براده برداشتن
machined
براده برداشتن
machines
براده برداشتن
resign
دست برداشتن
desist
دست برداشتن
clearance
برداشتن مانع
decode
برداشتن رمز
twists
تاب برداشتن
unhood
سرپوش برداشتن از
uncap
سر پوش برداشتن از
uncap
کلاه از سر برداشتن
dequeue
برداشتن اقلام یک صف
demountable
قابل برداشتن
to take the photograph of
عکس برداشتن از
to take off
برداشتن بردن
To co away with . To remove. To eliminate .
ازمیان برداشتن
twist
تاب برداشتن
emarginate
برداشتن حاشیه از
twisting
تاب برداشتن
curl
تاب برداشتن فردادن
to lift up one's hand
دست بدعا برداشتن
overcrop
زیاد حاصل برداشتن از
to lift one's hand
دست به سوگند برداشتن
ingather
انباشتن خرمن برداشتن
to have two strings to one bow
با یک دست دو هندوانه برداشتن
to get anything out of the way
کاری را ازمیان برداشتن
untread
بعقب گام برداشتن
fracture
مو برداشتن قطعات و وسایل
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
crack
شکاف برداشتن ترکیدن
cracks
شکاف برداشتن ترکیدن
withdraw
عقب کشیدن برداشتن
withdraws
عقب کشیدن برداشتن
curled
تاب برداشتن فردادن
to sel a person a pup
کلاه کسیرا برداشتن
to run away with
برداشتن ودر رفتن
curls
تاب برداشتن فردادن
multiplicate
چندین نسخه برداشتن از
disburden
بار از دوش برداشتن
to whisk away or off
تند بردن برداشتن
defuse
فیوز بمب را برداشتن
decontrol
دست از کنترل برداشتن
defusing
فیوز بمب را برداشتن
To pluck ones eyebrows.
زیر ابرو برداشتن
fractured
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
مو برداشتن قطعات و وسایل
pace
شیوه گام برداشتن
defuses
فیوز بمب را برداشتن
leave alone
<idiom>
دست از سر کسی برداشتن
racing of generator
دور برداشتن مولد
yerk
هل دادن شکاف برداشتن
work in
مشکلات را از میان برداشتن
paces
شیوه گام برداشتن
remove the seal from
مهر چیزی را برداشتن
fractures
مو برداشتن قطعات و وسایل
paced
شیوه گام برداشتن
defused
فیوز بمب را برداشتن
photographs
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
unburdening
بار از دوش کسی برداشتن
unburdens
بار از دوش کسی برداشتن
filmed
تاری چشم فیلم برداشتن از
unburden
بار از دوش کسی برداشتن
photograph
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
film
تاری چشم فیلم برداشتن از
cathodogeaph
بوسیله پرتومجهول عکس برداشتن از
commissurotomy
برداشتن بافت عصبی رابط
appendectomy
برداشتن زائده اپاندیس یا اویزه
boning
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
degreasing
از بین بردن یا برداشتن گریس
bone
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
photographing
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed
عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
kodak
بادوربین کداک عکس برداشتن
turbary
حق برداشتن خاک از زمین غیر
to relieve one of a load
باراز دوش کسی برداشتن
to raise the v
توری یانقاب ازروی برداشتن
split
ترک برداشتن تقسیم کردن
take off
برداشتن پرواز کردن هواپیما
open
برداشتن پوشش یا باز کردن در
spread oneself too thin
<idiom>
با یک دست چند هندوانه برداشتن
to rob peter to pay paul
از ریش برداشتن و بسیل گذاشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com