English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
Other Matches
jaywalk با بی توجهی از وسط خیابان راه رفتن
block length درازای بلوک طول بلوک
bystreet خیابان کناری خیابان فرعی
blocked بلوک
blocks بلوک
district بلوک
districts بلوک
block header سر بلوک
block بلوک
monoliths بلوک
bloc بلوک
blocs بلوک
cantons بلوک
canton بلوک
parishes بلوک
nested block بلوک تو در تو
monolith بلوک
parish بلوک
block بلوک ساختن
blocks بلوک ساختن
control block بلوک کنترل
block move انتقال بلوک
block transfer انتقال بلوک
block move جابجایی بلوک
sprite یک بلوک از پیکسل ها
block بلوک سیمانی
block operation عملیات بلوک
blocks بلوک سیمانی
blocked بلوک ساختن
blocked بلوک سیمانی
form block بلوک فرمکاری
dosseret بلوک سه بعدی
fuse block بلوک فیوز
anchoring لنگر بلوک
anchors لنگر بلوک
mastic blocks بلوک قیری
en bloc دریک بلوک
block protection حفافت بلوک
radium block بلوک شعاعی
radius block بلوک شعاعی
roughed slab بلوک کوچک
anchor لنگر بلوک
erratic block بلوک نامنظم
cylinder block بلوک سیلندر
block diagram بلوک دیاگرام
block definition تعریف بلوک
blocking بلوک بندی
deblocking از بلوک دراوردن
end of block پایان یک بلوک
engine block بلوک موتور
arrow block بلوک پیکانی
eob پایان یک بلوک
storage block بلوک ذخیره
erratic block بلوک جابجا شونده
block graphics نگاره سازی بلوک
blocking factor فاکتور بلوک بندی
bin بلوک سه بعدی الکترونیکی
block lining پوشش با بلوک سیمانی
bins بلوک سه بعدی الکترونیکی
comecon گروه تجاری بلوک شرق
corps de logis [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
boss formerly boce [بلوک منبت کاری شده برجسته]
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
pavements کف خیابان
roads خیابان
road خیابان
roadbed کف خیابان
avenues خیابان
pavement کف خیابان
streets خیابان
road bridge پل خیابان
street خیابان
avenue خیابان
SS خیابان
lanes خیابان
lane خیابان
St خیابان
avenuse خیابان
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
runway خیابان پرواز
alleyways خیابان کوچک
the open of a street دهنه خیابان
road طریق خیابان
Downing Street خیابان داونینگ
roads طریق خیابان
At the end of the street. درته خیابان
roadway وسط خیابان
alleys خیابان کوچک
Fleet Street خیابان فلیت
up the street بالای خیابان
asphalt قیر خیابان
alley خیابان کوچک
runways خیابان پرواز
roadways وسط خیابان
parkway خیابان مشجر
carriage drive خیابان پارک
asphaltum قیر خیابان
slum خیابان پرجمعیت
slums خیابان پرجمعیت
drive way جاده خیابان
parkway خیابان درختدار
avenue خیابان اصلی
avenues خیابان اصلی
stop street خیابان فرعی
street lighting روشنایی خیابان
kennel جوی مجرای اب خیابان
kennels جوی مجرای اب خیابان
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
bituminous road جاده یا خیابان اسفالت
trolleycar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
streetcar [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
tramcar [British E] قطار برقی خیابان
tram [British E] قطار برقی خیابان
trolley [American E] [old-fashioned] قطار برقی خیابان
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
It's one-way street. آن خیابان یک طرفه است.
to stroll through the streets در خیابان ها قدم زدن
The store across the street. فروشگاه آنطرف خیابان
road traffic امد وشد خیابان
lay out نقشه خیابان بندی
cardo خیابان اصلی [در رم باستان]
road traffic رفت و امد خیابان
road side کنار جاده یا خیابان
street lightning روشنی راه و خیابان
orderly bin صندوق زباله در خیابان
toby خیابان جاده اصلی
crossroads تقاطعدر جاده یا خیابان
to lay out خیابان بندی کردن
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
to pave the street with stone خیابان را سنگ فرش کردن
macadam سنگ فرش کردن خیابان
roadways وسط خیابان زمین جاده
street gutter نهر کنار خیابان و راه
roadway وسط خیابان زمین جاده
glades خیابان یا کوچه جنگل درختستان
curbstone سنگ جدول پیاده رو خیابان
The cab neared [approached] 20th Street. تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
i walked a cross the street از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
Where does this street lead on to ? این خیابان یکجا می خورد ؟
glade خیابان یا کوچه جنگل درختستان
I was standing at the street corner . درگوشه خیابان ایستاده بودم
avenuse خیابان وسیع راهرو باغ
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
drinking fountains محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
drinking fountain محل عمومی در خیابان برای اب نوشیدن
erfuge پناهگاه روی زمینی در وسط خیابان
double park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parks نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
double-parked نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
boulevards خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
boulevard خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
islands محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
street offences اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
island محل میخکوبی شده وسط خیابان و میدان وغیره
jaywalker پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
jaywalkers پیاده ایکه از وسط مناطق ممنوعه خیابان عبور میکند
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parading سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded سان رفتن رژه رفتن محل سان
crosswalk محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
to go back ward پس رفتن
to get over رفتن از
to get one's monkey up از جا در رفتن
to get away رفتن
to fall short کم رفتن
admitting رفتن
bleneh پس رفتن
to flow over سر رفتن
betake رفتن
to fly off در رفتن
retrograde پس رفتن
to foot it رفتن
to go backward پس رفتن
to go bang در رفتن
retracts تو رفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com