English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
female connector دوشاخه ماده متصل کننده ماده
Other Matches
antiset ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolants ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant ماده سرماساز ماده خنک کننده
connecting socket [دوشاخه متصل کننده]
interconnection بخش ماده متصل به دو وسیله
thermite ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dopes معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
fillers ماده پر کننده
filler ماده پر کننده
fuels ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment ماده رنگی ماده ملونه
fueled ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments ماده رنگی ماده ملونه
fuelling ماده انرژی زا ماده کارساز
disinfector ماده ضدعفونی کننده
accelerant ماده تسریع کننده
acidifier ماده اسیدی کننده
acidulating agent ماده اسیدی کننده
moderate ماده معتدل کننده
coolants ماده خنک کننده
wetting agent ماده خیس کننده
mordant ماده ثابت کننده
coolants ماده سرد کننده
illuminant ماده روشن کننده
moderated ماده معتدل کننده
moderates ماده معتدل کننده
clarificant ماده تصفیه کننده
accelerating agent ماده تسریع کننده
diluting media ماده رقیق کننده
insulated layer ماده ایزوله کننده
emulsifiers ماده امولسیون کننده
insulating material ماده ایزوله کننده
emulsifier ماده امولسیون کننده
diluent ماده رقیق کننده
moderating ماده معتدل کننده
coolant ماده خنک کننده
exclusion clause ماده مستثنی کننده
coolant ماده سرد کننده
sorbent ماده جذب کننده
siccative ماده خشک کننده رنگ
novocain ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
insulant ماده مقاومت کننده مقاوم
fumigant ماده ضد عفونی کننده تدخینی
cleanser وسیله یا ماده تمیز کننده
cleansers وسیله یا ماده تمیز کننده
naphthenate drier ماده خشک کننده نفت
electrostatic محفظه فلزی که با ماده حساس پوشیده شده است . و متصل به زمین است که آن را از واسط ها حفظ میکند
abstergent شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
gynandromorph جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
tracers فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
tracer فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorant برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anti blush tinner ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
bitched سگ ماده
nany بز ماده
items ماده
nanny goats بز ماده
material ماده
nanny goat بز ماده
stuffed ماده
materials ماده
item ماده
stuff ماده
agent ماده
bitches سگ ماده
bitching سگ ماده
metals ماده
foamed meterid ماده کف
matter ماده
metal ماده
monoclinous نر و ماده
agents ماده
female ماده
substances ماده
matters ماده
antimatter ضد ماده
stuffs ماده
mattered ماده
mattering ماده
substance ماده
bitch سگ ماده
abscesses ماده
catch for door bolt ماده
abscess ماده
provision ماده
clause ماده
stuffless بی ماده
stipulation ماده
articles ماده
article ماده
clauses ماده
anti matter ضد ماده
antiset ماده ضد ته نشین
female connector بسط ماده
fecula ماده نشاستهای
ovum یاخته ماده
tabbies گربه ماده
female f. قوش ماده
constituent ماده متشکله
chlorophyll ماده سبزگیاهی
stainer ماده رنگرزی
raw material ماده خام
female plug دو شاخه ماده
mucus ماده مخطی
female connector اتصال ماده
tabby گربه ماده
dyestuff ماده رنگی
lionesses ماده شیر
emitted material ماده گسیلیده
lioness ماده شیر
stripping agent ماده رنگ بر
test item ماده ازمون
dye stuff ماده رنگی
anticorrosive paint ماده ضد زنگ
allelopathic substance ماده دورساز
tellurian matter ماده زمینی
addition agent ماده افزودنی
female جنس ماده
explosive d. ماده منفجره دی
subsistance ماده اصلی
aetna material ماده اتنا
exereta substance ماده پس داده
ferroelectric material ماده فروالکتریک
surplus material ماده اضافی
materialists ماده گرا
materialists ماده گرای
vixen روباه ماده
mulch ماده شیمیایی
mulches ماده شیمیایی
synthetic material ماده مصنوعی
metals ماده مذاب
clauses ماده قانون
fluxing agent ماده گدازاور
filler ماده پرکننده
fillers ماده پرکننده
fluoresent matter ماده فلوئورسان
picritol ماده پیکریتول
vixens روباه ماده
insoluble ماده حل نشدنی
pigment dye ماده رنگی
materialist ماده گرا
materialist ماده گرای
cowed ماده گاو
material ماده کار
tigresses ماده پلنگ
tigress ماده پلنگ
acceptor ماده پذیرا
constituents ماده متشکله
symmetry substance ماده متقارن
stock ماده اولیه
corrosive ماده خورنده
synchronous material ماده مصنوعی
corrosive ماده اکاله
abhesive ماده ضد چسبندگی
abiotic substance ماده بیجان
stocked ماده اولیه
materials ماده کار
mucus ماده لزج
doe گوزن ماده
precursors پیش ماده
cow calf گوساله ماده
food dtufe stuff ماده غذایی
dope ماده مخدر
corrodent ماده اکاله
toxic agent ماده سمی
dopes ماده مخدر
cows ماده گاو
refrigerant ماده سردکننده
refractory material ماده نسوز
refractory material ماده دیرگداز
deglutinate ماده لزج
casein ماده پنیری
woman ماده مونث
doe خرگوش ماده
precursor پیش ماده
red lead ماده ضدزنگ
reeve یلوه ماده
cowing ماده گاو
toxic substance ماده سمی
res شی ء بخصوص ماده
consumable ماده مصرفی
conservation of matter بقای ماده
pesticide ماده ضدافت
coloring agent ماده رنگ
coloring matter ماده رنگ
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com