English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
beta دومین حرف الفبای یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
Other Matches
b دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
alphas حرف اول الفبای یونانی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
alpha حرف اول الفبای یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
gammas حرف سوم الفبای یونانی
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
second detector دومین
second-best دومین نفر
secondary treatment تصفیه دومین
first intentions دومین تصورات
secondary treatment پاکسازی دومین
secondary productivity فراوردگی دومین
second intentions دومین تصورات
second class دومین مرتبه
second class دومین درجه
second best دومین نفر
seconds دومین بار ثانوی
Go to the second crossroad. به دومین چهارراه بروید.
second دومین بار ثانوی
the second man to come دومین کسی که امد
bezantler دومین بچه شاخ
only at the second go تازه در دومین تقلا
Go to the second crossroad. به دومین تقاطع بروید.
seconded دومین بار ثانوی
seconding دومین بار ثانوی
thirties دومین امتیاز گیم
secondary consumers مصرف کنندگان دومین
thirty دومین امتیاز گیم
countermining distance فاصله مجاز بین دومین
third آنچه بعد از دومین می آید
thirds آنچه بعد از دومین می آید
topmast دومین دکل کشتی از عرشه
runners-up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
i was the second to speak دومین کسی که سخن گفت من بودم
supertonic نت بعد از کلید نت دومین اهنگ میزان
runner-up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runner up دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
reconvert برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
doubled دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
Greeks یونانی
Greek یونانی
pythagorean یونانی
grecian یونانی
phonetic alphabet الفبای مکالماتی
phonetic alphabet الفبای صوتی
telegraphic alphabet الفبای تلگراف
manual alphabet الفبای انگشتی
finger alphabet الفبای انگشتی
futhorc الفبای فوتارک
deaf and dumb alphabet الفبای کروگنگ
Roman alphabet الفبای لاتین
telegraph alphabet الفبای تلگراف
embossed alphabet الفبای برجسته
labyrinthine fret نقش یونانی
grecize یونانی وارکردن
greek text متن یونانی
hellenization یونانی شدن
pyrrhonism فلسفه یونانی
poison hemlock شوکران یونانی
graecism فرهنگ یونانی
aphrodite ونوس یونانی
hellene یونانی خالص
grecism اصطلاح یونانی
Greek architecture معماری یونانی
larchagaric اگاریکون یونانی
graecism اصطلاح یونانی
hellenism اصطلاح یونانی
key pattern زنجیره یونانی
key pattern زبانه یونانی
phihellenic یونانی دوست
greek gift هدیه یونانی
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
IPA الفبای آوانگار بینالمللی
five unit code الفبای پنج گانه
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
phi حرف ف درالفبا یونانی
solon سولن مقنن یونانی
mu نام حرف یونانی
grecize یونانی ماب کردن
he is of greek origin اصلش یونانی است
he is of greek origin اصلا یونانی است
he has small greek کمی یونانی میداند
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
lambdoidal حرف لام در یونانی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
qoph نوزدهمین حرف الفبای عبری
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
delta حرف چهارم زبان یونانی
erato غزل و شعر عشقی یونانی
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
Z, z (Z's, z's) حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
W, w (W's, w's) حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
V, v (V's, v's) حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
i , i حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
cladding واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
ABC سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا
t بیستمین حرف الفبای انگلیسی هر چیزی شبیه حرف T
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
r حرف " ر" هیجدهمین حرف الفبای انگلیسی
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com