Dictiornary-Farsi | دو جنس مخالف را با هم پیوند زدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
xenogamy	دو جنس مخالف را با هم پیوند زدن


Other Matches

hydrogen bonding	پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
antisocial	مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
grafting	پیوند
bonding	پیوند
merging	پیوند
inosculation	رگ پیوند
transplantation	پیوند
associated	هم پیوند
zonule	پیوند
grafter	پیوند زن
bond	پیوند
consociation	پیوند
nexus	پیوند
imping	پیوند
graft	پیوند
hyphen	پیوند
hyphens	پیوند
anastomosis	پیوند
strapping	پیوند
associate	هم پیوند
associates	هم پیوند
associating	هم پیوند
graftage	پیوند
grafts	پیوند
inosculation	پیوند رگ ها
grafted	پیوند
ligaments	پیوند
connexion	پیوند
ligature	خط پیوند
slurred	پیوند
connexions	پیوند
connection	پیوند
link	پیوند
unrelated	بی پیوند
colligation	پیوند
slurs	پیوند
slurring	پیوند
slur	پیوند
syntheses	پیوند
synthesis	پیوند
ligament	پیوند
relation	پیوند
linkage	پیوند
linkages	پیوند
additive	پیوند کد مخابراتی
bucket	منحنی پیوند
atomic bond	پیوند اتمی
flange	پیوند لوله
flanges	پیوند لوله
engraft	پیوند زدن
syntropy	پیوند سالم
electrovalent bond	پیوند الکترووالانسی
splicer	پیوند دهنده
equatorial bond	پیوند استوایی
transplantable	پیوند شدنی
eye splice	پیوند چشمی
additives	پیوند کد مخابراتی
tie bar	اهن پیوند
buckets	منحنی پیوند
three center bonding	پیوند سه مرکزی
syndesmosis	پیوند رباطی
triple bond	پیوند سه گانه
synchondrosis	پیوند غضروفی
confederacy	اتحاد پیوند
confederacies	اتحاد پیوند
graftage	پیوند زنی
single bond	پیوند ساده
organ transplantation	پیوند عضو
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
ogee	منحنی پیوند
multivincular	بسیار پیوند
ionic bond	پیوند یونی
mismarriage	پیوند نامناسب
linked	پیوند یافته
linker	پیوند دهنده
link register	ثبات پیوند
metallic bond	پیوند فلزی
linkage time	زمان پیوند
mesalliance	پیوند ناجور
long splice	پیوند بلند
osteoplasty	پیوند استخوانی
hybridization	پیوند زنی
outcrossing	پیوند دو نژاد
single bond	پیوند یگانه
short splice	پیوند کوتاه
sailmaker splice	پیوند چادردوز
root graft	پیوند ریشهای
multiple bond	پیوند چندگانه
bond angle	زاویه پیوند
heat affected zone	ناحیه پیوند
radio link	پیوند رادیویی
polar bond	پیوند قطبی
peptide linkage	پیوند پپتیدی
peptide bond	پیوند پپتیدی
hydrogen bond	پیوند هیدروژنی
outer connection	پیوند برونی
localized bond	پیوند مستقر
underpass approach	سرازیری پیوند
graft	پیوند گیاه
union	پیوند وصلت
unions	پیوند وصلت
neural bond	پیوند عصبی
bonding	تشکیل پیوند
bond length	طول پیوند
bond distance	طول پیوند
grafted	پیوند گیاه
bent bond	پیوند خمیده
grafts	پیوند گیاه
basic linkage	پیوند اساسی
back splice	پیوند وارون
back splice	پیوند معکوس
axial bond	پیوند محوری
covalent bond	پیوند کووالانسی
bond moment	گشتاور پیوند
bond order	مرتبه پیوند
communications link	پیوند مخابراتی
communication link	پیوند ارتباطی
cold link	پیوند دستی
link	پیوند دادن
cold link	پیوند سرد
chink grafting	پیوند غلافی
chink grafting	پیوند اسکنهای
chemical bond	پیوند شیمیایی
chain splice	پیوند زنجیری
bond strength	قدرت پیوند
bond rupture	گسیختن پیوند
bond polarity	قطبیت پیوند
cross breeding	پیوند دوجنس
dynamic link	پیوند پویا
acetylenic bond	پیوند استیلنی
splicing	پیوند زدن
splices	پیوند زدن
splices	پیوند کردن
protocols	پیوند نامه
spliced	پیوند زدن
spliced	پیوند کردن
splice	پیوند زدن
acetylene linkage	پیوند استیلنی
acetylene link	پیوند استیلنی
doubly linked	با پیوند مضاعف
underpass approach	نشیب پیوند
double bond	پیوند دوگانه
protocol	پیوند نامه
warm link	پیوند گرم
ablosung	پیوند گسلی
associations	پیوند ارتباط
acetylene bond	پیوند استیلنی
splicing	پیوند کردن
splice	پیوند کردن
acetylenic link	پیوند استیلنی
anaplasty	پیوند کاری
dative bond	پیوند داتیو
bond energy	انرژی پیوند
data link	پیوند داده
data link	پیوند دادهای
cut splice	پیوند میانی
association	پیوند ارتباط
crossbreed	پیوند زدن
defragmentation	پیوند تکه ها
acetylenic linkage	پیوند استیلنی
homopolar bond	پیوند جور قطبی
chemical bonding	تشکیل پیوند شیمیایی
back bonding	تشکیل پیوند از پشت
back bonding	تشکیل پیوند برگشتی
intercage bond	پیوند بین قفسی
endocyclic double bond	پیوند دوگانه اندوسیکلی
hyphenize	باخط پیوند چسبانیدن
autoplasty	پیوند از خود بخود
linked subroutine	زیربرنامه پیوند یافته
coordinat covalent bond	پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
conjugated double bond	پیوند دوگانه مزدوج
homograft	پیوند از جنس خود
hyphenate	باخط پیوند چسبانیدن
imping	عمل پیوند زدن
bond formation energy	انرژی تشکیل پیوند
grafting	عمل پیوند زدن
interwed	باهم پیوند کردن
cross fertilize	باهم پیوند زدن
intergraft	متقابلا پیوند شدن
file defragmentation	پیوند تکههای فایل
bond cleavage	گسسته شدن پیوند
bond dissociation energy	انرژی تفکیک پیوند
exocyclic double bond	پیوند دوگانه اگزوسیکلی
heteropolar bond	پیوند ناجور قطبی
isolated double bond	پیوند دوگانه مجزا
valence bond theory	نظریه پیوند والانس
trailer tongue [American English] [coupling] [British English]	پیوند به داخل [در تریلر]
union	پیوند اتحادیه اتصالی
graft	جفت کردن پیوند
polar covalent bond	پیوند کووالانسی قطبی
grafted	جفت کردن پیوند
grafts	جفت کردن پیوند
symmetry double bond	پیوند دوگانه متقارن
tie bar	بست جوش پیوند
to be untiedin marriage	پیوند زناشویی کردن
juncture	پیوند گاه درز
ecumenism	هم پیوند گرایی مذهب
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
multicenter binding	پیوند چند مرکزی
micro to main frame	پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ