English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w. <proverb> دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
Other Matches
fractal <adv.> <noun> شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
isolate فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolates فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
UA نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
mounted infantry سربازانی که در سفرسوارمیشوندولی پیاده می جنگند
the church militant همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
No, I don't like it. نه، آنرا نمیخواهم.
I leave it in your care . آنرا به شما می سپارم
It was required of me . They imposed it on me . آنرا به من تکلیف کردند
you shoud rinse it in lukewarm water. در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
Wrap it up in gift paper. آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Get it to me before Friday . قبل از جمعه آنرا به من برسان
Enter it in the books . آنرا دردفاتر وارد کنید
Leave it tI'll tomorrow morning . آنرا بگذارتا فردا صبح
I bought it on the recommendation of a friend. طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
I wont buy it at this price . با این قیمت آنرا نخواهم خرید
Can you prove it to me? آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
It is yours the asking. اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
I bought it on your recommendation. بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
I wI'll do that all by myself. من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
flocked rug [فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
You cannot have it both ways . <proverb> نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
We ought to (should)examineit in all itsaspects. باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
retrofit وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
hardware دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
user بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
users بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
initialization مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
It is too expensive for me to buy ( purchase ). برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
speeches وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speech وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
prints حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
alpha channel هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
printed حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
vga آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
add-ons سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
add-on سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
ground adjustable propeller ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
mouses خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouse خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
roundest روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
round روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
readers یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
stamped addressed envelope پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
head-shrinkers کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
head-shrinker کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
anti- برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
optimize کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
uart از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
terminate and stay resident program برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
point نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
hotter کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hot کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hottest کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
viewers امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
karadja medallion ترنج کرجی [این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
scanners وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
You deserve it. حق داری ( استحقاق آنرا داری )
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
Mejidian style طرح مجید [این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
prophet's green رنگ سبز نبی [این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
run duration 1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
Gohar carpet فرش گوهر [این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
he has worms دارد
chain دارد.
are there any remarks? دارد
has دارد
hast او دارد
he is ill with fever تب دارد
heavy fighting is in progress دارد
chains دارد.
he has a rage for money دارد
there is a time for everything دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
it has sides سه پهلو دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
He has a day off. او مرخصی دارد.
the reason is manifold چنددلیل دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
the probability is احتمال دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
he is fifty تمام دارد
our library is well stocked خوبی دارد
what the odds چه اهمیت دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
what matter? چه اهمیت دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
not a patch on چه دخلی دارد
walls have ears گوش دارد
god is خداوجود دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
it is usual with him عادت دارد
he has an axe to grind غرض دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
viruses وجود دارد
Windows GDI بیتی دارد
virus وجود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
it depends [on] بستگی دارد [به]
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
he is in the know اطلاع ویژه دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
delectus برای ترجمه دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
basses کسی که صدای بم دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
bass کسی که صدای بم دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
likelihood احتمال کلی دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
back که یک باتری پشتیبان دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
length خط با طول جر حرف دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
biased آنچه اریب دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
the switch is on برق جریان دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com