English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
tripe دکان سیرابی بی ارزش
Other Matches
tripe سیرابی
rumen سیرابی
tripeman سیرابی فروش
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value بدون ارزش واقعی بی ارزش
capital gain منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carries با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
shops دکان
boutique دکان
shop lifter دکان بر
boutiques دکان
shop دکان
shopped دکان
bakeshop دکان نانوایی
storing دکان ذخیره
counter jumper شاگرد دکان
barbershop دکان سلمانی
traffickers دکان دار
trafficker دکان دار
backshop پستوی دکان
shop girl شاگرد دکان
storing مغازه دکان
store دکان ذخیره
store مغازه دکان
shop keeper صاحب دکان
stithy دکان اهنگری
counter jumper فروشنده دکان
shop keeper دکان دار
undecane اون دکان
butchery دکان قصابی
turnery دکان خراطی
shop boy شاگرد دکان
to keep shop دکان داشتن
tommy shop دکان خواربارفروشی یانانوایی
grogshop دکان مشروب فروشی
at the but cher's در دکان گوشت فروشی
till دخل دکان قلک
tills دخل دکان قلک
tradesman دکان دار افزارمند
to keep shop دکان داری کردن
bookshop دکان کتاب فروشی
tradesmen دکان دار افزارمند
bookshops دکان کتاب فروشی
cookshop دکان خوراک پزی مهمانخانه
bakeries دکان نانوایی یا شیرینی پزی
gunsmithery دکان یاکارخانه تفنگ سازیgunman
bakery دکان نانوایی یا شیرینی پزی
stand سه پایه دکه بساط دکان
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
window dressing فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window-dressing فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
cost ارزش
brummagem بی ارزش
worm eaten بی ارزش
value ارزش
values ارزش
worthiness ارزش
valuing ارزش
worthless بی ارزش
shotten بی ارزش
market value ارزش
unvalued بی ارزش
junky بی ارزش
punks بی ارزش
picayune بی ارزش
picayubnish بی ارزش
raffish بی ارزش
trivalence سه ارزش
treasure با ارزش
low grade کم ارزش
low level کم ارزش
trivalency سه ارزش
big ticket با ارزش
rubbish بی ارزش
avail ارزش
punk بی ارزش
brummagem کم ارزش
rewarding پر ارزش
small change کم ارزش
regardant با ارزش
fustian بی ارزش
good for nothing بی ارزش
price ارزش
worth با ارزش
worth ارزش
valueless بی ارزش
naught بی ارزش
prices ارزش
no par بی ارزش
store of value منبع ارزش
tinker's damn چیزبی ارزش
capital value ارزش سرمایهای
capital value ارزش سرمایه
economic value ارزش اقتصادی
commercial value ارزش تجارتی
cost finding ارزش یابی
survival value ارزش بقا
coupling valve ارزش اتصال
critical value ارزش بحرانی
surrender value ارزش بازخرید
surplus value ارزش اضافی
subjective value ارزش ذهنی
declared value ارزش افهارشده
cost account ذکر ارزش
theory of value نظریه ارزش
differential cost ارزش نهایی
disvalue بی ارزش کردن
capital value ارزش فعلی
threshold value ارزش استانهای
capitalized value ارزش سرمایهای
code value ارزش رمز
diagnostic value ارزش تشخیصی
value theory نظریه ارزش
decrease in value کاهش ارزش
end value ارزش انتهایی
net value ارزش خالص
man friday کمک با ارزش
maintenance cost ارزش نگهداری
paradox of value تناقض ارزش
loss of value افت ارزش
penny worth ارزش یک پنی
logical value ارزش منطقی
loan value ارزش استقراض
loan value ارزش وام
limiting value ارزش نهایی
place value ارزش مکانی
present value ارزش حال
it is of little worth کم ارزش است
present value ارزش فعلی
manufacture cost ارزش ساخت
par value ارزش اسمی
net price ارزش خالص
net worth ارزش خالص
net net worth ارزش خالص
nominal value ارزش اسمی
numerical value ارزش عددی
objective value ارزش عینی
monetary value ارزش پولی
objective value ارزش واقعی
meed پاداش ارزش
market value ارزش بازاری
intrinsic value ارزش ذاتی
heat of combustion ارزش گرمایی
face value ارزش صوری
rental value ارزش اجارهای
face value ارزش اسمی
salavage value ارزش اسقاطی
expected value ارزش منتظره
exchange value ارزش مبادلهای
exchange value ارزش مبادله
scrap value ارزش اسقاطی
salvage value ارزش بازیافتنی
equity capital ارزش ویژه
final value ارزش نهایی
real value ارزش واقعی
present worth ارزش حال
influence value ارزش تاثیر
increase in value افزایش ارزش
present worth ارزش فعلی
prime cost ارزش اولیه
production cost ارزش ساخت
quantitative value ارزش کمی
heating value ارزش گرمایی
heat value ارزش گرمایی
quantitative value ارزش مقداری
gross value ارزش ناخالص
scale value ارزش مقیاسی
valuation ارزش گذاری
hawed چیز بی ارزش
haw چیز بی ارزش
debunks کم ارزش کردن
debunking کم ارزش کردن
debunked کم ارزش کردن
belittling کم ارزش کردن
belittles کم ارزش کردن
belittled کم ارزش کردن
belittle کم ارزش کردن
wear thin <idiom> بی ارزش شدن
hawing چیز بی ارزش
haws چیز بی ارزش
nothing بی ارزش ابدا
downgrading کم ارزش کردن
downgrades کم ارزش کردن
downgraded کم ارزش کردن
downgrade کم ارزش کردن
base rates ارزش اولیه
base rate ارزش اولیه
indexation ارزش ترازی
cheapest کم ارزش پست
cheaper کم ارزش پست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com