English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
newsstand دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
Other Matches
newsstand روزنامه فروشی
newsstand دکه روزنامه فروشی
staffers مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
bistros اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro اغذیه فروشی و مشروب فروشی
carrel کیوسک
carrol کیوسک
carol کیوسک
call boxes کیوسک تلفن
call box کیوسک تلفن
transformer kiosk کیوسک ترانسفورماتور
telephone booth کیوسک تلفن
telephone box کیوسک تلفن
telephone booths کیوسک تلفن
telephone cabin کیوسک تلفن
telephone boxes کیوسک تلفن
Drop me by the phone booth. مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
stallage حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
newspaper روزنامه
newspapers روزنامه
journal روزنامه
journals روزنامه
paper روزنامه
papered روزنامه
the daily paper روزنامه
papering روزنامه
papers روزنامه
newspaperman روزنامه نگار
journal دفتر روزنامه
paper boy روزنامه رسان
paper boy روزنامه فروش
official jurnal روزنامه رسمی
sportswriter خبرنگارورزشی روزنامه
gazetteer روزنامه نویس
official gazette روزنامه رسمی
newspaper columns ستونهای روزنامه
local paper روزنامه محلی
logbook روزنامه دریاپیمایی
news vendor روزنامه فروش
daily روزنامه یومیه
dailies روزنامه یومیه
newspapermen روزنامه نگار
news agent روزنامه فروش
book of account دفتر روزنامه
daybook دفتر روزنامه
day book دفتر روزنامه
newsprint طبع روزنامه
paper boys روزنامه رسان
paper boys روزنامه فروش
journals دفتر روزنامه
daily news paper روزنامه یومیه
publicists روزنامه نگار
newsman روزنامه فروش
columns ستون روزنامه
column ستون روزنامه
cutting برش روزنامه
journalism روزنامه نگاری
newsmen روزنامه فروش
publicist روزنامه نگار
journalist روزنامه نگار
journalists روزنامه نگار
editor سردبیر روزنامه
newspaperman روزنامه فروش
on offer فروشی
sales فروشی
on sale فروشی
disposability فروشی
for sale فروشی
name plates نام و آرم روزنامه
news room اطاق روزنامه خوانی
newsboy پسر روزنامه فروش
journalistic وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
a newspaper's political affiliation وابستگی سیاسی روزنامه ها
intelligence journal دفتر روزنامه اطلاعات
commonly read paper روزنامه کثیر الانتشار
head line عنوان سرصفحه روزنامه
headliner نویسنده سرمقاله روزنامه
unit journal دفتر روزنامه یکان
trade journal روزنامه یا مجله بازرگانی
semi monthly روزنامه یامجله دوهفتگی
gazette مجله رسمی روزنامه
editoress مدیره روزنامه یامجله
purchase journal دفتر روزنامه خرید
journals دفتر روزنامه یکان
journal دفتر روزنامه یکان
newspapers روزنامه نگاری کردن
newspapermen صاحب وگرداننده روزنامه
newspaper روزنامه نگاری کردن
newspaperman صاحب وگرداننده روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
news stand جایگاه فروش روزنامه
sales d. دفتر فروش روزنامه
newsprint ماشین چاپ روزنامه
retail sales خرده فروشی
pedlary دست فروشی
whole sale trade عمده فروشی
wineshop باده فروشی
retail dealing خرده فروشی
greengrocery سبزی فروشی
prudishness عفت فروشی
priggishness علم فروشی
priggery علم فروشی
glassman شیشه فروشی
retail trade خرده فروشی
whole sale dealer عمده فروشی
food shop خواربار فروشی
grocer's خواربار فروشی
grocery خواربار فروشی
slopwork دوخته فروشی
grocer's shop خواربار فروشی
short sale سلم فروشی
taproom بارمشروب فروشی
short sale پیش فروشی
optometry عینک فروشی
toggery لباس فروشی
salter نمک فروشی
perfumery عطر فروشی
peacockery خود فروشی
jewelry جواهر فروشی
toploftiness خود فروشی
grocery store [American E] خواربار فروشی
smithy اهن فروشی
upholstery پرده فروشی
upholstery مبل فروشی
pedantry فضل فروشی
wholesale عمده فروشی
drugstore دوا فروشی
drugstores دوا فروشی
ironmongery اهن فروشی
snobbery افاده فروشی
slave trade برده فروشی
smithies اهن فروشی
draperies پارچه فروشی
draperies ماهوت فروشی
drapery پارچه فروشی
drapery ماهوت فروشی
haberdashery خرازی فروشی
retail خرده فروشی
bijouterie جواهر فروشی
butchery business گوشت فروشی
snack bars ساندویچ فروشی
chandlery شمع فروشی
snack bar ساندویچ فروشی
dealing in slaves برده فروشی
cash crop محصول فروشی
cash crop فرآورد فروشی
barroom نوشابه فروشی
retail جزئی فروشی
staple مرکزعمده فروشی
stapled مرکزعمده فروشی
stapling مرکزعمده فروشی
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
he writes for the papers برای روزنامه هامقاله مینویسد
editorial board هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
feuilleton پاورقی قسمت پایین روزنامه
tabloid روزنامه نیم قطع و مصور
city article گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
tabloids روزنامه نیم قطع و مصور
grogshop دکان مشروب فروشی
delicatessen مغازه اغذیه فروشی
groggery نوشابه فروشی میخانه
wholesale price قیمت عمده فروشی
ticket office باجه بلیت فروشی
box offices باجه بلیط فروشی
vintnery عمده فروشی شراب
box office باجه بلیط فروشی
bookshops مغازه کتاب فروشی
trade price قیمت عمده فروشی
bookshops دکان کتاب فروشی
gaudiness خودنمائی جلوه فروشی
delicatessens مغازه اغذیه فروشی
barroom بار یا پیاله فروشی
swaggers کبر فروشی خودستایی
swaggering کبر فروشی خودستایی
swaggered کبر فروشی خودستایی
dram shop جایگاه نوشابه فروشی
dramshop سالن مشروب فروشی
dramshop بار مشروب فروشی
oversold فزون فروشی کردن
oversells فزون فروشی کردن
overselling فزون فروشی کردن
oversell فزون فروشی کردن
swagger کبر فروشی خودستایی
convenience stores خواربار فروشی کوچک
convenience store خواربار فروشی کوچک
retail خرده فروشی کردن
bookshop مغازه کتاب فروشی
bookshop دکان کتاب فروشی
cutlery کارد وچنگال فروشی
ostentation خود فروشی تظاهر
pedantry or pedantism علم فروشی خام
retail price قیمت خرده فروشی
retail price بهای خرده فروشی
peltry پوست خام فروشی
resale price بهای خرده فروشی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com