Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
transmogrification
دگرگون سازی
Other Matches
altered
دگرگون کردن دگرگون شدن
alters
دگرگون کردن دگرگون شدن
altering
دگرگون کردن دگرگون شدن
alter
دگرگون کردن دگرگون شدن
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
trans-
دگرگون
otherguise
دگرگون
vicissitudinous
دگرگون
changeable
دگرگون شدنی
metamorphose
دگرگون کردن
transforms
دگرگون کردن
turns
دگرگون ساختن
turn
دگرگون ساختن
transforming
دگرگون کردن
endomorph
درون دگرگون
transformed
دگرگون کردن
transform
دگرگون کردن
to transform
[into]
دگرگون کردن
[به]
metamorphosed
دگرگون کردن
dissimilar
دگرگون ناهمسان
catabolize
دگرگون شدن
restructures
دگرگون کردن
restructured
دگرگون کردن
restructure
دگرگون کردن
metabolic
دگرگون شونده
to alter
[to]
دگرگون شدن
technical
دگرگون شونده
metamorphic rocks
سنگهای دگرگون
metamorphoses
دگرگون کردن
metamorphosing
دگرگون کردن
metamorphic
دگرگون شده
alterative
دگرگون سازنده
to alter
[to]
دگرگون کردن
changful
دگرگون شونده
changeable
دگرگون پذیر متلون
ireversible
دگرگون نشدنی بر نگشتنی
it is quite another story now
اوضاع اکنون دگرگون
gneiss
نوعی سنگ دگرگون شده
changes
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
metabolize
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
transformative
قابل تبدیل دگرگون شونده
change
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changed
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
metameric
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
irreversibly
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود
heteronym
کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
homonym
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
varies
عوض کردن دگرگون کردن
vary
عوض کردن دگرگون کردن
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individualize
تک سازی
pavement
کف سازی
individualised
تک سازی
padding
له سازی
retortion
کج سازی
flooring
کف سازی
flection
خم سازی
truncation
بی سر سازی
local anasthesia
سر سازی
stylization
مد سازی
repk lection
پر سازی
individualises
تک سازی
individualising
تک سازی
individualizing
تک سازی
individualizes
تک سازی
individualized
تک سازی
retortion
خم سازی
bridgework
پل سازی
compaction
تو پر سازی
individuation
تک سازی
bridge building
پل سازی
individualization
تک سازی
pavements
کف سازی
deflexion
خم سازی
idolization
بت سازی
enthralment
بنده سازی
dwelling construction
خانه سازی
insulating
عایق سازی
neutralization
خنثی سازی
rejuvenation
جوان سازی
feminization
مونث سازی
flatting
تنکه سازی
pacification
ارام سازی
insulates
عایق سازی
wording
عبارت سازی
emulsification
امولسیون سازی
emulation
نمونه سازی
foliation
برگ سازی
elution
پاکیزه سازی
packing
فشرده سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
displacement
جانشین سازی
depletion
تهی سازی
divestiture
بی بهره سازی
duplexing
مضاعف سازی
enrichment
غنی سازی
fading
محو سازی
evisceration
تهی سازی
assimilation
درون سازی
assimilation
همگون سازی
milling
ارد سازی
equality gate
برابر سازی
eversion
واژگون سازی
discolourment
بدرنگ سازی
humanization
مردمی سازی
domestication
اهلی سازی
arching
طاق سازی
smoothing
صاف سازی
divestment
بی بهره سازی
insulate
عایق سازی
divestiture
برهنه سازی
industrialization
صنعتی سازی
nationalization
ملی سازی
dilution
رقیق سازی
exclusion
محروم سازی
reduction
ساده سازی
forgeries
سند سازی
individualization
منفرد سازی
individualization
فرد سازی
solutions
چاره سازی
solution
چاره سازی
stripping
برهنه سازی
individuation
جدا سازی
inebriation
مست سازی
inflexion
خم سازی خمیدگی
glasswork
شیشه سازی
forgeries
صورت سازی
roofing
سقف سازی
implementation
پیاده سازی
inceration
موم سازی
inculcation
جایگیر سازی
forgery
صورت سازی
forgery
سند سازی
infuriation
خشمگین سازی
curtailment
کوتاه سازی
inspissation
غلیظ سازی
lamponery
هجونامه سازی
lancination
مجروح سازی
lancination
پاره سازی
landscape painting
منظره سازی
vaporization
بخار سازی
lapidation
سنگسار سازی
lapidification
سنگ سازی
latticing
شبکه سازی
levigation
نرم سازی
extinction
خاموش سازی
irreticence
فاش سازی
intensification
پر قوت سازی
inurement
معتاد سازی
invalidation
باطل سازی
mutilation
معیوب سازی
irksomeness
کسل سازی
abbreviation
کوته سازی
replacements
جانشین سازی
replacement
جانشین سازی
wearisomeness
کسل سازی
liquefaction
ابگونه سازی
reductions
ساده سازی
forging signatures
امضا سازی
gnomonics
فن شاخص سازی
gold beating
زرورق سازی
grillwork
شبکه سازی
grillwork
سبد سازی
gunsmithery
تفنگ سازی
haematogenesis
خون سازی
harmonization
هم اهنگ سازی
heterodyne reception
زنه سازی
resolving
برطرف سازی
glycogenesis
گلیکوژن سازی
oscillation
نوسان سازی
form work
کاذب سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com