Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
Other Matches
imagery sortie
پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
imagery
عکاسی هوایی
exposure station
ایستگاه عکاسی هوایی
bombardment photography
عکاسی از بمباران هوایی
sortie plot
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
coverage index
کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
tip
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping
در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
coverage diagram
دیاگرام منطقه پوشش
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
spectrozonal photography
عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
farmgate type operations
رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
Burundi
کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism
اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
air curtain
پوشش هوایی
air cover
پوشش هوایی
close aboard
پوشش هوایی نزدیک
air defense action area
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
mission request
درخواست اجرای ماموریت هوایی
side overlap
پوشش جانبی عکس هوایی
covertrace
منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
lateral gain
پوشش جانبی زمین درعکاسی هوایی
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
charting
دیاگرام
charts
دیاگرام
track diagram
دیاگرام خط
charted
دیاگرام
diagrams
دیاگرام
diagram
دیاگرام
chart
دیاگرام
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
advisory area
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
connecting diagram
دیاگرام اتصال
scatter diagram
دیاگرام پراکنش
connection diagram
دیاگرام اتصال
load diagram
دیاگرام بار
deployment diagram
دیاگرام گسترش
illustrative digram
دیاگرام مصور
indicator diagram
دیاگرام نشاندهنده
expansion diaphragm
دیاگرام انبساط
circuit diagram
دیاگرام مداری
illustrative digram
دیاگرام توضیحی
heyland diagram
دیاگرام هایلند
loading diagram
دیاگرام بارگیری
block diagram
بلوک دیاگرام
equilibrium diagram
دیاگرام تعادل
fig.
مخفف دیاگرام
safety diagram
دیاگرام تامین
connection diagram
دیاگرام مداری
smoke blanket
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
intercept point
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
diagrams
دیاگرام نمودار تصویر
microphone diagram
ممبران یا دیاگرام میکروفن
diagram
شکل راهنما دیاگرام
diagram
دیاگرام نمودار تصویر
diagrams
شکل راهنما دیاگرام
rectangular giagram
دیاگرام مستطیل شکل
circuit diagram
دیاگرام مسیر جریان
field bistribution diagram
دیاگرام پخش میدان
inclination diagram
دیاگرام میل توپ
shape of the moment diagram
شکل دیاگرام خمشی
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
shear and moment diagram
دیاگرام نیروی برشی و لنگرخمشی
heyland diagram
دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
boat diagram
دیاگرام محل قایقها درعملیات هجومی اب خاکی
nonaligned
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
electronic
روش ارسال متن است نویس و دیاگرام روی خط تلفن
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
state tiger
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
effectiveness clock
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
photogeny
عکاسی
photography
عکاسی
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
kodak
دوربین عکاسی
facsimiles
عکاسی رادیویی
flash
فلاش عکاسی
facsimile
عکاسی رادیویی
photographic strip
باند عکاسی
photographic strip
نوار عکاسی
photoionization
یونش عکاسی
shutterbug
عاشق عکاسی
photographic
وابسته به عکاسی
brownies
یکجوردوربین عکاسی
photographic scale
مقیاس عکاسی
photographic fixing
ثبوت عکاسی
flashlight
لامپ عکاسی
flashlights
لامپ عکاسی
photochromy
عکاسی رنگی
film
فیلم عکاسی
photography
لوازم عکاسی
phototelegraphy
عکاسی رادیویی
radiophoto
عکاسی رادیویی
photographic accessories
لوازم عکاسی
photographic chemistry
شیمی عکاسی
heliochrome
عکاسی رنگی
aerial photography
عکاسی هوائی
telephoto
عکاسی رادیویی
dark room
تاریکخانه عکاسی
telephotography
عکاسی رادیویی
faxes
عکاسی رادیویی
wirephoto
عکاسی رادیویی
faxed
عکاسی رادیویی
flashes
فلاش عکاسی
brownie
یکجوردوربین عکاسی
flashed
فلاش عکاسی
fax
عکاسی رادیویی
faxing
عکاسی رادیویی
line of collimation
خط محور عکاسی
filmed
فیلم عکاسی
flash photography
عکاسی شب بابرق
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
fixer
دوای ثبوت عکاسی
(iris) diaphragm
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
Dont move . Hold it. Keep stI'll.
بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
isocentre
خط المرکزین دوربین عکاسی
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
safelight
چراغ تاریکخانه عکاسی
flash lamp
لامپ پر نور عکاسی
vidicon
لوله دوربین عکاسی
photoflash
فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
photographically
از روی علم عکاسی
telephotography
عکاسی از راه دور
cameras
دوربین یا جعبه عکاسی
dicing photography
عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
iris
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
filmstrip
فیلم عکاسی 53 میلمتری
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
image format
اندازه فیلم عکاسی
image format
اندازه شیشه عکاسی
heliocheomy
عکاسی بارنگ طبیعی
negative photo plane
افق شیشه عکاسی
to print out
چاپ کردن در عکاسی
camera axis
محور دوربین عکاسی
fan cameras
دوربینهای عکاسی منظرهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com