Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
paleozoology
دیرین جانور شناسی
Other Matches
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
paleontology
دیرین شناسی
paleoecology
دیرین-بوم شناسی
paleoecology
بوم شناسی دیرین
paleontological
وابسته به دیرین شناسی
paleozoology
شعبهای از دیرین شناسی که باسنگواره ها وجانوران فسیل شده سروکار دارند
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
zoology
جانور شناسی
in rut
<adj.>
حشری
[جانور شناسی]
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
zoography
جانور شناسی تطبیقی
quadruped
چهارپا
[جانور شناسی]
beaver
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
kutum
[Rutilus frisii]
ماهی سفید
[جانور شناسی]
mane
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
Caspian kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus kutum
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian White Fish
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Rutilus frisii
ماهی سفید
[جانور شناسی]
zoological
وابسته به جانور شناسی حیوان
zoographical
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographic
وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
mammalogy
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
forepast
دیرین
longest-standing
دیرین
long-time
دیرین
long-standing
دیرین
forepassed
دیرین
immemorial
دیرین
longer-standing
دیرین
rancour
خصومت دیرین
paleontology or palaeon
دیرین سناسی
paleontologist
دیرین شناس
grudge
دیدار دو رغیب دیرین
rancor
بدخواهی خصومت دیرین
grudged
دیدار دو رغیب دیرین
grudges
دیدار دو رغیب دیرین
rancorous
دارای عداوت و دشمنی دیرین
blood feud
کینه وعداوت خانوادگی دشمنی دیرین
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
typology
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
ruffianly
جانور خو
apod
جانور بی پا
creature
جانور
he
جانور نر
animalize
جانور
nightwalker
جانور شب پر
structure of an animal
جانور
johnny
جانور نر
animal
جانور
animals
جانور
beast
جانور
it pron
ان جانور
it
ان جانور
beasts
جانور
creatures
جانور
malacostracan
جانور
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
on heat
[British E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
pollard
جانور بی شاخ
proud
<adj.>
جانور حشری
straying
جانور بی صاحب
in heat
[American E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
poikilothermism
خونسردی جانور
amoeba
جانور تک سلولی
shell fish
جانور صدف
plantigrade
جانور دوپا
poikilotherm
جانور خونسرد
hybrid
جانور دورگه
strays
جانور بی صاحب
craw
معده جانور
zoomorphic
<adj.>
جانور گونه
beastliness
جانور خویی
stray
جانور بی صاحب
brutalities
جانور خویی
pudge
جانور چاق
monocule
جانور یک چشم
brutalization
جانور خویی
milker
جانور شیرده
scrag
جانور نحیف
saprozoon
جانور پوده زی
saxicolous
جانور سنگ زی
brutality
جانور خویی
strayed
جانور ولگرد
rodent
جانور جونده
polypod
جانور بسیارپا
polystomatous
جانور بسیار
polystome
جانور بسیار
rodents
جانور جونده
nekton
جانور شناور
saxicoline
جانور سنگ زی
brute
جانور حیوان
zoophilic
علاقمند به جانور
zoophagous
جانور خوار
pelagian
جانور دریایی
stinkard
جانور بدبو
amoebas
جانور تک سلولی
amoebae
جانور تک سلولی
zoologist
جانور شناس
amebae
جانور تک سلولی
mammiferous
جانور پستاندار
animalist
نقاش جانور
animalculum
جانور ریزه
amebas
جانور تک سلولی
fauna
جانور نامه
tardigrade
جانور کندرو
ungulate
جانور سم دار
scavengers
جانور لاشخور
brutal
جانور خوی
perissodactyl
جانور فرد سم
edentate
جانور بی دندان
scavenger
جانور لاشخور
zootomy
جانور شکافی
zootheism
جانور پرستی
mammifer
جانور پستاندار
game
جانور شکاری
brutes
جانور حیوان
zoophilous
علاقمند به جانور
oenology
می شناسی شراب شناسی
holozoic
جانور خوراک گیر
amoebic
وابسته به جانور تک سلولی
bestialize
جانور خوی نمودن
tropicopolitan
گیاه یا جانور گرمسیری
jumbos
جانور غول اسا
shedder
جانور پوست انداز
amphibiotic
وابسته به جانور دوزیستی
pachyderms
جانور پوست کلفت
zoomorphic
شبیه جانور جانورسان
zoophyte
جانور گیاه سان
beast of ravin
جانور درنده یاشکاری
malacoderm
جانور نرم پوست
arthropod
جانور مفصل دار
animalcule
جانور ذره بینی
white face
جانور پیشانی سفید
pachyderm
جانور پوست کلفت
animalculum
جانور ذره بینی
viviparous
جانور زنده زا ولود
migrants
سیار جانور مهاجر
molluscs
جانور نرم تن حلزون
endotherm
جانور خون گرم
orca
جانور بزرگ دریایی
rat catcher
موش گیر
[جانور]
ratcatcher
موش گیر
[جانور]
tentacles
موی حساس جانور
aquatic
جانور یا گیاه ابزی
sac
عضوکیسه مانند جانور
sacs
عضوکیسه مانند جانور
lairs
محل استراحت جانور
migrant
سیار جانور مهاجر
mollusc
جانور نرم تن حلزون
ratter
موش گیر
[جانور]
scavengers
جانور کثافت خور
scavenger
جانور کثافت خور
anteaters
جانور پستاندارمورچه خوار
anteater
جانور پستاندارمورچه خوار
marsupials
جانور کیسه دار
marsupial
جانور کیسه دار
slug
چارپاره جانور کندرو
slugged
چارپاره جانور کندرو
slugs
چارپاره جانور کندرو
dentition
وضع تعداددندانهای جانور
female
زنانه جانور ماده
phytozoon
جانور گیاه نما
pleophagous
چند جانور خوار
hilding
جانور یا اسب بی ارزش
nervure
رگه بندی جانور
rutting
<adj.>
حشری
[جانور مرد]
lair
محل استراحت جانور
heat
طلب شدن جانور
mollusk
جانور نرم تن حلزون
nematocyst
نیش جانور مرجانی
heats
طلب شدن جانور
tentacle
موی حساس جانور
phyllopod
جانور برگ پای
orc
جانور بزرگ دریایی
footpad
پای جانور پهنه پا
jumbo
جانور غول اسا
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
fisher
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
scalawag
جانور نحیف وکم ارزش
ruminant
جانور پستاندار نشخوار کننده
isopodan
جانور سخت پوست بر>=< پای
cyclostome
جانور از راسته دهان گردان
cyclostomatous
وابسته به جانور دهان گرد
lyncean
مانند جانور سیاه گوش
insectivore
جانور یا گیاه حشره خوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com