Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English
Persian
start up disk
دیسک راه اندازی
Search result with all words
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
startup disk
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
Other Matches
fix
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fixes
دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
FEDS
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
rigid
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
fix
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes
سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
mounts
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount
عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activity
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
manager
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head
دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
managers
بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
exchangeable
درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
backup
دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
eds
درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
disk operating system
کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
CD WO
دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
write protect tab
حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
eight inch disk
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
mirrors
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
flying head
نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
mirror
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
write protect
قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
mirrored
کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
park
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
access mechanism
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
parked
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks
حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
platters
دیسک درون درایو دیسک سخت
platter
دیسک درون درایو دیسک سخت
harder
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
jukebox
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
jukeboxes
درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
floppy discs
فلاپی دیسک دیسک نرم
disk drives
گرداننده دیسک دیسک گردان
floppy disk
دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disk
فلاپی دیسک دیسک نرم
disk drives
دیسک ران دیسک چرخان
floppy disks
دیسک لغزان دیسک لرزان
floppy disks
فلاپی دیسک دیسک نرم
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
floppy discs
دیسک لغزان دیسک لرزان
disk drive
دیسک ران دیسک چرخان
disk drive
گرداننده دیسک دیسک گردان
unmount
1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
drives
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drive
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
Windows Explorer
امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fattest
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fat
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter
در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
diving
اب اندازی
expectoration
تف اندازی
exspuition
تف اندازی
wrist wrestling
مچ اندازی
arm wrestling
مچ اندازی
filling
اب اندازی
fillings
اب اندازی
abortions
بچه اندازی
gunshots
تیر اندازی
sortition
پشک اندازی
abortion
بچه اندازی
start up
راه اندازی
inbreak
دست اندازی
glaziery
جام اندازی
actuation
بکار اندازی
extrajection
برون اندازی
sortition
قرعه اندازی
launghing
براه اندازی
lead work
شیشه اندازی
triggering
راه اندازی
trapping
در تله اندازی
trapping
بدام اندازی
contortion
ازشکل اندازی
contortions
ازشکل اندازی
molt
پوست اندازی
encroachment
دست اندازی
encroachments
دست اندازی
gunshot
تیر اندازی
snash
دست اندازی
leg pull
دست اندازی
lead work
جام اندازی
dockage
حق بار اندازی
postponements
تاخیر اندازی
postponement
تاخیر اندازی
trap
در تله اندازی
shading
سایه اندازی
triggers
راه اندازی
triggered
راه اندازی
trigger
راه اندازی
starting
راه اندازی
moulting
پوست اندازی
cannonry
توپ اندازی
firing
توپ اندازی
chrematistics
علم پس اندازی
cannonade
توپ اندازی
bootstrap
خودراه اندازی
supersedure
تعویق اندازی
ecdysis
پوست اندازی
basket dam
بندسله اندازی
boot
راه اندازی
moulting
شاخ اندازی
gunfire
تیر اندازی
ejection
بیرون اندازی
sputtering
بیرون اندازی
CD
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
encroached
دست اندازی کردن
operating handle
دستگیره راه اندازی
cold boot
راه اندازی سرد
gabion
سله اندازی گابیون
driver
برنامه راه اندازی
ectuating switch
سوئیچ راه اندازی
attemptable
قابل دست اندازی
reset
راه اندازی مجدد
drainage
خشک اندازی فاضلاب
resets
راه اندازی مجدد
boot record
رکورد راه اندازی
self assertion
خودرا جلو اندازی
boot
خود راه اندازی
impinge
دست اندازی کردن
encroaches
دست اندازی کردن
igniter switch
کلید راه اندازی
encroach
دست اندازی کردن
encroach
دست اندازی کردن
cockfights
جنگ اندازی خروس ها
cockfight
جنگ اندازی خروس ها
drivers
برنامه راه اندازی
starting power
قدرت راه اندازی
tournament casting
مسابقه قلاب اندازی
starting time
زمان راه اندازی
upcast
بالا اندازی تاه کش
start button
تکمه راه اندازی
skish
مسابقه قلاب اندازی
casting
روش قلاب اندازی
to lay a wager
دست اندازی کردن
starting torque
کشتاور راه اندازی
soft start
راه اندازی نرم
shadow ball
تمرین گوی اندازی
starting current
جریان راه اندازی
releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی
reboot
راه اندازی مجدد
starting position
وضعیت راه اندازی
to load off
بار اندازی کردن
starting power
توانایی راه اندازی
starting procese
فرایند راه اندازی
starting lever
اهرم راه اندازی
to set intrigues on foot
پشت سر هم اندازی کردن
starting motor
موتور راه اندازی
device driver
برنامه راه اندازی دستگاه
master boot record
رکورد راه اندازی اصلی
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
system reset
راه اندازی مجدد سیستم
cranking capacity of battery
فرفیت راه اندازی باتری
drayage
هزینه بارگیری وبار اندازی
innate releasing mechanism
مکانیسم راه اندازی فطری
offhand position
حالت ایستاده در تیر اندازی
glazing
شیشه بری جام اندازی
sagittary
سهمی وابسته به تیر اندازی
cold starting
راه اندازی در حالت سرد
starting winding
سیم پیچی راه اندازی
grid current starting point
نقطه راه اندازی جریان شبکه
instant start lamp
لامپ با راه اندازی در حالت سرد
to bring a bout by intrigue
بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
outfoxes
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfox
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
outfoxed
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxing
در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
centrifugal starting switch
سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
navy yard
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
offense
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
skipped
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
servomechanism
مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
dartboards
صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skip
ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com