English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (6 milliseconds)
English Persian
basket dam دیواره سبدی
Other Matches
vimineous سبدی
basketweave طرح سبدی
basketlike arrangemment ارایش سبدی
osier بید سبدی
leghorn کلاه سبدی ایتالیایی
wicker بید سبدی ترکهای
corbeil [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
corbeille [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
bassinet گهواره سبدی روپوش دار لگنچه
kago تخت روان سبدی که از تیری اویزان کنند
parapet دیواره
dissepiment دیواره
walls دیواره
bulkhead دیواره
rims دیواره
bulkheads دیواره
parapets دیواره
escarpments دیواره
escarpment دیواره
barriers دیواره
causey دیواره
barrier دیواره
curtains دیواره
septum دیواره
rim دیواره
echal دیواره
bulwark دیواره سد
wall دیواره
bulwarks دیواره سد
cliffs دیواره
embankments دیواره
partitions دیواره
cliff دیواره
embankment دیواره
partition دیواره
banch wall دیواره پشتیبان
guide wall دیواره راهنما
banch wall دیواره محافظ
approach wall دیواره ورودی
insulated wall دیواره عایق
bank genesis پیدایش دیواره
training wall دیواره راهنما
collision bulkhead دیواره نشکن
groyne سد یا دیواره ساحلی
collision bulkhead دیواره ضد تصادم
sausage dam دیواره تورسنگی
arch-facade دیواره ی مشبکی
bulwarks دیواره محافظ
bulkhead تیغه دیواره
bulwark دیواره محافظ
wing wall دیواره جانبی
snow fence دیواره برفگیر
cordon سرپوش دیواره
parapet محجر دیواره
parapets محجر دیواره
bulkheads تیغه دیواره
ice foot دیواره یخ درنواحی شمال
hatch coaming دیواره دور دریچه
perforated cutoff دیواره نیمه تراوا
levee دیواره ساحلی رودخانه
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
positive cut off دیواره اب بند کامل
bank effect اثر دیواره کانال
bullword دیواره روی پل کشتی
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
coaming دیواره دور دریچه ها
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
padeye حلقه ثابت دیواره پل ناو
tambour دیواره متحرک چوبی ساختن
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
partitives وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
partitive وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
kickbacks دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
fireback دیواره عقبی کوره یابخاری
gunwale لبه بالایی دیواره قایق
petard خرج تخریب دیواره و پایه پل
kickback دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
scabbing نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
uncased well چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
lined well چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
toes ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
toe ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
tide mark علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
crinkum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
Crinkle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
vapor pressure فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
curbed محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com