Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (8 milliseconds)
English
Persian
bulwark
دیواره سد
bulwarks
دیواره سد
Search result with all words
partition
دیواره
partitions
دیواره
cliff
دیواره
cliffs
دیواره
partitive
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
partitives
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
wall
دیواره
walls
دیواره
toe
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
toes
ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
kickback
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
kickbacks
دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
petard
خرج تخریب دیواره و پایه پل
bulwark
دیواره محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
curb
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
embankment
دیواره
embankments
دیواره
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
rim
دیواره
rims
دیواره
bulkhead
دیواره
bulkhead
تیغه دیواره
bulkhead
دیواره عمودی روی قایق
bulkheads
دیواره
bulkheads
تیغه دیواره
bulkheads
دیواره عمودی روی قایق
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heels
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
curtains
دیواره
barrier
دیواره
barriers
دیواره
escarpment
دیواره
escarpments
دیواره
parapet
محجر دیواره
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet
دیواره
parapets
محجر دیواره
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets
دیواره
approach wall
دیواره ورودی
banch wall
دیواره محافظ
banch wall
دیواره پشتیبان
bank effect
اثر دیواره کانال
bank genesis
پیدایش دیواره
basket dam
دیواره سبدی
bullword
دیواره روی پل کشتی
causey
دیواره
coaming
دیواره دور دریچه ها
collision bulkhead
دیواره ضد تصادم
collision bulkhead
دیواره نشکن
dissepiment
دیواره
fireback
دیواره عقبی کوره یابخاری
groyne
سد یا دیواره ساحلی
guide wall
دیواره راهنما
training wall
دیواره راهنما
gunwale
لبه بالایی دیواره قایق
hatch coaming
دیواره دور دریچه
ice foot
دیواره یخ درنواحی شمال
insulated wall
دیواره عایق
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
levee
دیواره ساحلی رودخانه
lined well
چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
open jet tunnel
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
padeye
حلقه ثابت دیواره پل ناو
perforated cutoff
دیواره نیمه تراوا
phlebitic
وابسته به اماس دیواره ورید
positive cut off
دیواره اب بند کامل
sausage dam
دیواره تورسنگی
scabbing
نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
scabbing
بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
septum
دیواره
snow fence
دیواره برفگیر
tambour
دیواره متحرک چوبی ساختن
three cushion billiards
بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
tide mark
علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
uncased well
چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
vapor pressure
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
wing wall
دیواره جانبی
arch-facade
دیواره ی مشبکی
chancel-rail
دیواره مشبک
[کلیسا]
choir-screen
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choire-enclosure
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-wall
[دیواره ی جداکننده جایگاه]
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
cordon
سرپوش دیواره
Crinkle
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum
دیواره ی باغ
[که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
echal
دیواره
ice-foot
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com