English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (36 milliseconds)
English Persian
plaster دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
plasters دیوار را با گچ و ساروج اندود کردن
Other Matches
wall lining اندود دیوار
concrete ساروج کردن
mortars ساروج کردن
mortar ساروج کردن
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
tack coat چسب اندود اندود سطحی
plaster of lime and ashes ساروج
cement grout ساروج
gild زر اندود کردن
render plaster on the wall اندود کردن
gilding زر اندود کردن
gilds زر اندود کردن
plasters اندود کردن
plaster اندود کردن
hot dipping اندود کردن
mortar board کپه ساروج
concrete ساروج شنی
plasters گچ کاری کردن اندود
tar قیر اندود کردن
thatch کاه اندود کردن
thatching کاه اندود کردن
skin with mortar اندود کردن با ملات
thatches کاه اندود کردن
plaster گچ کاری کردن اندود
cement paint اندود کردن با دوغاب سیمان
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
to deaden a wall عایق کردن دیوار
to deafen a wall عایق کردن دیوار
strucco باگچ اندود کردن باگچ بری اراستن
immure در چهار دیوار نگاهداشتن محصور کردن
concrete بتن ریختن با بتن اندود کردن
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
staple سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
underpins پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpin پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
sludging گل اندود
overlaying اندود
finishing اندود
plaster finish اندود گچ
stucco اندود
blanketing اندود
overlays اندود
crustification اندود
coating اندود
splodge اندود
splodges اندود
plastering اندود
incrustation اندود
encrustment اندود
overlay اندود
incrustment اندود
coat of plastering لایه اندود
cerated موم اندود
smoothing or smoothed varnish لاک اندود
coat of paint اندود رنگ
silvery سیم اندود
lime plaster اندود اهک
pitchy زفت اندود
waterproofing course اندود اب بندی
knotting اندود فلز
bituminous coating اندود قیری
bituminous coat اندود قیری
stucco اندود گچ وسیمان
cement screed اندود سیمانی
cement coat اندود سیمانی
tack coat اندود اتصال
reinforced coating اندود مسلح
priming پیش اندود
tallowy پیه اندود
reinforced coat اندود مسلح
copper clad سیم مس اندود
cement coating اندود سیمان
cement rendering اندود سیمان
finishing coat اندود رویه
rough coat نخستین اندود
prime coat اندود نفوذی
surface treatment اندود سطحی
putty اندود اب واهک
silver plate نقره اندود
asphalt coating اندود قیری
dewax زدودن موم اندود
finishing limes اهک مخصوص اندود
coated materials مصالح اندود شده
asphalt coated pasteboard مقوای قیر اندود
galvanized iron اهن روی اندود
oxide cathode کاتد اکسید اندود
tinned wire سیم قلع اندود
golds اندود زرد نخ زری
gilding مطلاکاری اندود طلا
second priming اندود دست دوم
casing اندود لوله جداری
casings اندود لوله جداری
tar paper کاغذ قیر اندود
oxide coated cathode کاتد اکسید اندود
tarpaulins کرباس قطران اندود
gold اندود زرد نخ زری
tarpaulin کرباس قطران اندود
tarred worked قیر اندود کاری
asphalt membrance اندود قیری برای عایقکاری
epoxy نوعی اندود پلاستیکی لوله ها
cerecloth پارچه موم اندود کفن
smoothing cement اندود سیمان پرداخت شده
ceiling پوشش یا اندود داخلی سقف
ceilings پوشش یا اندود داخلی سقف
counter-scrap دیوار
cope سر دیوار
wall-to-wall از دیوار به دیوار
coping سر دیوار
fence دیوار
fences دیوار
wellhead سر دیوار
bulkhead دیوار
bulkheads دیوار
face wall دیوار بر
enclosure wall دیوار بر
walls دیوار
f. with the woll دیوار
bulwarks دیوار
bulwark دیوار
curtains دیوار
partition دیوار
partitions دیوار
alignment frontage بر دیوار
wall دیوار
walls have ears دیوار
cut off wall دیوار جداکننده
bearing wall دیوار بارگیر
party wall دیوار مشترک
cordon سرپوش دیوار
cordons سرپوش دیوار
hollow walls دیوار دو جداره
cut off دیوار اببند
batter of a wall میل دیوار
curtain wall دیوار پردهای
an interstice in a wall ترک در دیوار
load-bearing wall دیوار حمال
lie-by تو رفتگی دیوار
sonic booms دیوار صوتی
sonic boom دیوار صوتی
thickness of a wall ضخامت دیوار
load-bearing دیوار باربر
abutment دیوار پشتیبان
posters دیوار کوب
counterfort دیوار تکیه
common wall دیوار مشترک
counterfort دیوار تقویتی
cobwall دیوار کاهگلی
cranny شکاف دیوار
poster دیوار کوب
clay wall دیوار چینه
spine wall دیوار اساسی
dwarf wall دیوار نیمه
the pictures on the wall ی روی دیوار
sleeper wall دیوار کرسی
thickness of a wall کلفتی دیوار
batter of a wall شیب دیوار
bearing wall دیوار باربر
load bearing wall دیوار باربر
bailey دیوار بیرونی
niche تو رفتگی در دیوار
outwall دیوار بیرونی
mural دیوار نما
allering کنگره دیوار
petard بمب دیوار کن
panel wall اگین دیوار
murals دیوار نما
partition wall دیوار تیغه
wall insulator عایق دیوار
guide bank دیوار هادی سد
gravity wall دیوار وزنی
wall lining پوشش دیوار
quay دیوار ساحلی
quays دیوار ساحلی
gable wall دیوار لچکی
enclosure دیوار حصارکشی
niches تو رفتگی در دیوار
vallation دیوار خاکی
load bearing wall دیوار حمال
key wall دیوار اب بند
embankments دیوار خاکی
embankment دیوار خاکی
bay فرورفتگی دیوار
mason up ساختن دیوار
inwall دیوار گرفتن
interior wall دیوار داخلی
partition دیوار تیغه
partitions دیوار تیغه
non bearing wall دیوار تیغه
batter of wall میل دیوار
non load bearing wall دیوار تیغه
one brick wall دیوار یک اجره
outer wall دیوار خارجی
enclosures دیوار حصارکشی
party walls دیوار مشترک
cavity wall دیوار صندوقهای
cross wall دیوار همبر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com